ظاهر آرام و موقرش بیشتر شبیه مدیران است تا مدافع یک تیم فوتبال اما کارنامه کاری او نشان میدهد که سالهای پرفروغی در فوتبال ملی و باشگاهی گذرانده است.
«محمد تقوی» را هواداران پروپاقرص فوتبال به خوبی میشناسند؛ دفاع راست دهه 70 استقلال که پس از خداحافظی از فوتبال، آرام و بی هیاهو بار سفر از ایران بست و برای شناخت بیشتر فوتبال، روانه انگلستان شد.
او که پیش از سفر به انگلستان، در آکادمی فوتبال استقلال مشغول به کار بود، این روزها در آکادمی فوتبال در بیرمنگام دوره مربیگری حرفهای میگذارند.
در جایی گفته بودید مرحوم «دهداری» نقش زیادی در زندگی فوتبالی شما داشته است؛ چهگونه با او آشنا شدید؟
- 18 ساله که بودم، دانشگاه تبریز قبول شدم. مسوول تربیت بدنی دانشگاه، آقای «صباغ»، از مربیان تیم «ماشینسازی» بود. وقتی برای ثبت نام رفتیم، مرا خواست و گفت که از طرف فدراسیون، شما را برای تیم ملی دعوت کرده اند. برای من خیلی جالب بود. بعدها فهمیدم که مرحوم دهداری از دو سال قبل از آن و زمانی که قرار شد به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شود، شرط گذاشته بود که بازیکنان سابق تیم ملی، جوانان را در سطح کشور زیر نظر بگیرند و بازیکنان نسل بعدی تیم ملی ایران را انتخاب کنند.
زمانی که به تیم ملی دعوت شدید، در سطح کشوری بازی میکردید؟
- بله. البته زمانی که من به تیم ملی دعوت شدم، لیگ به این شکل وجود نداشت. مسابقههای منتخب استانها برگزار میشد و من هم عضو تیم منتخب مازندران بودم. همزمان در تبریز درس میخواندم و برای اردوهای تیم ملی به تهران میآمدم.
سخت نبود؟
- خیلی سخت بود. من تبریز بودم و برای بازیها به تهران می آمدم. در آن زمان، آقای «میرحسین موسوی»، نخست وزیر بود و آقای دهداری شرایطی را فراهم کرد که من بتوانم با ایشان ملاقات کنم. من با کمک آقای موسوی، انتقالی گرفتم و به دانشگاه تهران آمدم تا در اردوهای تیم ملی باشم. البته در زمان سرمربیگری آقای دهداری، مشکلی برای امتحاناتم نداشتم و زمان امتحانات بود به راحتی از اردو خارج میشدم. اما در زمان سایر مربیان تیم ملی این گونه نبود. آنها میگفتند از بین فوتبال و درس یکی را انتخاب کن و برای همین، من یک یا دو بار اردو را ترک کردم.
وضعیت مالی بازیکنان تیمهای بزرگ در زمان شما چه گونه بود؟
- زمانی که ما بازی میکردیم، فوتبال منبع درآمد نبود. بازی در تیمهای بزرگ فقط باعث محبوب شدن و دیده شدن برای رفتن به تیم ملی میشد. پولی که به ما میدادند، فقط خرج هزینههای فوتبال بود. اگر خیلی صرفه جویی میکردیم، میتوانستیم مثلا ماشین قسطی بخریم. حداقل تا سال 75 وضعیت این گونه بود. اما بعد از آن، پول فوتبال بیشتر شد. با این حال، باز هم مثل الان نبود؛ یعنی دستمزدها کفاف همه هزینههای زندگی را نمیداد. من همیشه میگویم تفاوت زیادی وجود دارد میان کسانی که فوتبال را دوست دارند و آنها که دوست دارند فوتبالیست شوند. در زمان ما همه فوتبال را دوست داشتند اما حالا من آدمهای زیادی را میبینم که فقط میخواهند فوتبالیست شوند. برای این که فوتبالیست شدن در حال حاضر مزایای زیادی دارد که زمان ما نداشت.
از انگلستان چه خبر؟ شما برای یک دوره کوتاه رفتید ولی ماندگار شدید.
- من همیشه معتقد بودم باید یاد گرفت و چون رگ و ریشه ام از شمال است، علاقه زیادی به انگلستان داشتم. زمانی که از فوتبال خداحافظی کردم،مدتی مسوول آکادمی فوتبال استقلال بودم و بعد از طریق برادر همسرم، به انگلستان آمدم تا مدرکی بگیرم. فکر میکردم شرایط مانند ایران است که سه هفته ای مدرک بدهند. وقتی آمدم، متوجه شدم این جا اگر 300 هفته هم در دوره شرکت کنم کم است.
بعد تصمیم گرفتم که برای کار و یادگیری به انگلستان سفر کنم. اما سالهای اول سخت بود؛ زبان بلد نبودم و از آن جا که انگلستان در فوتبال قدرت زیادی دارد، انگلیسیها خیلی سخت کسی را در این حرفه میپذیرند. یکی از بزرگترین مشکلات من، نگرش جدید به دنیای فوتبال بود. مدرس من در این جا همیشه میگفت تا زمانی که نگرش من نسبت به فوتبال عوض نشود، پیشرفت نمیکنم. من دو سال مطالعه کردم تا نگاهم به فوتبال روز دنیا اصلاح شد.
با توجه به تجربهای که در آکادمی استقلال داشتید، فکر میکنید فاصله فوتبال آکادمیهای ایران و انگلستان چه اندازه است؟
- 6 ماه پیش برای یکی از دورههایی که دارم، به دهکدهای نزدیک منچستر رفتم. در باشگاه محلی این دهکده، سه زمین چمن طبیعی، دو چمن مصنوعی و یک سالن بدنسازی وجود داشت. در حالی که در کل 20 باشگاه بزرگ ایران اگر بگردیم،امکاناتی در حد این باشگاه محلی را نمیبینیم. در انگلستان که سرزمین فوتبال است، از جزء به کل میرسند؛ یعنی اول تیم پایه را درست میکنند، بعد جوانان، امید و تیم بزرگسالان شکل میگیرند. برعکس، ما اول امکانات را به تیمهای بزرگسال میدهیم.
این جا به این نتیجه رسیدهاند که کار باشگاهها، بازیکنسازی است و کار بر روی تیمهای پایه ارزش زیادی دارد. اما در ایران فقط باشگاههای «سپاهان» و «فولاد» کار پایهای درست انجام میدهند. این اتفاق خوبی نیست. ما از نظر سخت افزاری هیچ قابل مقایسه با فوتبال روز دنیا نیستیم. هرچند که انگلستان هم در مقایسه با فرانسه، بلژیک، آلمان و اسپانیا در فوتبال آکادمی ضعیفتر است اما قابل مقایسه با ما نیست. من فکر میکنم اگر شیوهای که زنده یاد دهداری در پیش گرفته بود، ادامه پیدا میکرد، وضعیت فوتبال ملی ایران بهتر از حالا بود.
یعنی تیم ملی در زمان شما قوی تر بود؟
- نمیتوانم بگویم قویتر بود اما بازیکنان شرایط بهتری داشتند و در سن پایین انتخاب شده بودند. علاوه بر این، من فکر میکنم در آن زمان قدرت مدیریت خودمان را داشتیم، فوتبالیستها خیلی بیشتر مراقب سلامتشان بودند و بازیکنان با این که حرفهای محسوب نمیشدند، تفکر حرفهای داشتند؛ مثلا من خودم خیلی مراقب شرایط خواب و تغذیهام بودم. با این که کسی به ما نمیگفت اما میدانستیم که باید مراقب باشیم. حالا میبینم که فوتبالیستهای ما کمتر مراقب شرایط بدنی خود هستند.
ما در جام جهانی در گروه سختی قرار داریم؛ فکر میکنید تیم ملی میتواند نمایش قابل قبولی از خود نشان بدهد؟
- بله، همان طور که گفتید، گروه سختی است و در کمال تعجب، برخی دوستان میگویند ما میتوانیم از گروه خودمان بالا برویم! به نظر من، این گروه نسبت به تیمهای آرژانتین، نیجریه و بوسنی شناخت کافی ندارند چون اگر اطلاعات درست داشته باشیم، هیچ وقت نمیگوییم که ایران از گروه خودش بالا میرود. شرایط فعلی فوتبال دنیا با شرایط فوتبال ما هیچ قابل مقایسه نیست. با این حال، من معتقدم تیم ایران میتواند نمایش راضی کنندهای داشته باشد. اما این دلیل نمیشود که فاصله فوتبال خودمان را با تیمی مثل آرژانتین فراموش کنیم. باید واقع بین باشیم. فاصله ما از فوتبال آرژانتین، فاصله زمین تا کهکشان است.
به نظر شما، یک مربی مثل «کیروش» میتواند به بهتر شدن وضعیت تیم کمک کند؟
- حضور کیروش به تیم کمک زیادی میکند اما در تمام دنیا مربیان موفق برای نتیجه گرفتن نیاز به امکانات و شرایط خوب دارند. من معتقدم آقای کیروش آمده تا به فوتبال ایران کمک کند و دانش فنی بسیار بالایی دارد اما به تنهایی نمیتواند کاری انجام دهد. ما باید جزییات را درست کنیم. باید امکانات باشد، بعد مربی خارجی بیاید تا فوتبال ایران پیشرفت کند. دنیا دهکده ارتباطات است و باید با دانش روز هماهنگ باشیم. نمیتوانیم دور خودمان حصار بکشیم. مربی خارجی خوب است اما اول نیاز به امکانات داریم. وقتی امکانات مناسب نباشد، بهترین مربی جهان هم نتیجه نمیگیرد؛ بذای نمونه، در حال حاضر یکی از بزرگترین مشکلاتی که تیم ملی ایران دارد، مساله قدرت بدنی بازیکنان است که صدمه بزرگی به تیم وارد کرده است. یک مربی مثل کیروش میخواهد بازیکن در اختیارش باشد تا از نظر بدنی آماده شود و بتواند تیمی سرحال و دونده را به جام جهانی ببرد. بنابراین، بازیکنانی که داخل ایران بازی میکنند باید در اختیار تیم ملی باشند. حالا چرا نسبت به آمادگی بازیکنان لژیونر اصراری ندارد؟ چون بازیکنانی که در اروپا بازی میکنند، تمرینات خوبی دارند.
اما بر خلاف شما، برخی از منتقدان کیروش معتقدند که حضور بازیکنان دورگه یا دو تابعیتی در تیم ملی ضروری نیست و لیگ ایران بازیکنان خوب کم ندارد.
- بازیکنی که برای تیم ملی ایران بازی میکند،هموطن من و یک ایرانی است. علاوه بر این، تیم ملی با تیم باشگاهی فرق دارد. کیروش ترجیح میدهد از بازیکنی استفاده کند که زودتر متوجه خواستههای او میشود. سرمربی وقت ندارد تا همه چیز را توضیح دهد. طبیعی است بازیکنانی که در تیمهای اروپایی بازی میکنند، به فوتبال حرفهای دنیا نزدیکترند و حرف یک مربی مثل کیروش را بهتر متوجه میشوند.
فکر میکنید کدام تیمها در جام جهانی امسال شانس بیشتری برای رسیدن به فینال دارند؟
- فوتبال نسبت به یک دوره گذشته تا به حال تفاوت زیادی کرده است. اسپانیا در این سالها قهرمان جام جهانی و جام ملتهای اروپا بوده است. بازیکنان تیم ملی اسپانیا از 10 یا 11 سالگی در ردههای مختلف کنار هم بازی کردهاند اما امسال بعید میدانم که تیمهای قوی دنیا اجازه دهند که تیم اسپانیا دوباره قدرت نمایی کند. امسال مسابقهها در امریکای جنوبی است و تا به حال هیچکدام از تیمهای اروپایی در امریکای جنوبی به دلیل شرایط آب و هوایی نتوانستهاند به قهرمانی برسند. بنابراین، من فکر میکنم شانس آرژانتین و برزیل بسیار بالا است. با این حال، آلمان، اسپانیا، ایتالیا و هلند شانس دارند و در کنار همه اینها، تیمیکه به نظرم من امسال دیده میشود، بلژیک است. بلژیک تیمی است که بازیکنان بزرگی دارد.
شما دوست دارید کدام تیمها را در فینال ببینید؟
- من شخصا هیچ تعصبی به هیچ تیمی ندارم. من فوتبال را میبینم تا یاد بگیرم. خیلیها هم فوتبال را میبینند تا ایراد بگیرند. اما من خودم را در سطحی نمیبینم که بتوانم از کار مربی بزرگی مثل «یوآخیم لو» ایراد بگیرم. من اصلا در آن حد و اندازه نیستم. فقط مسابقهها را نگاه میکنم برای این که نکات مثبت تیمها را ببینم و یاد بگیرم. بنابراین، برایم فرقی نمیکند کدام تیمها به فینال میرسند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر