حکم حبس ۲۱ ماهه «لیونل مسی» شاید بمب خبری بود، اما در اسپانیا کسی را متعجب نکرد. روزنامه «آس» نوشت: «مسی و پدرش به خاطر فرار مالیاتی ۴٫۱ میلیون یورویی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ دادگاهی شده بودند.» و بعد بی بی سی در تکمیل این خبر گزارش داد: «چون حکم "مسی" و پدرش زیر 2 سال است به زندان نخواهند رفت و باید ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار یورو جریمه بپردازد.»
این، منهای پرداخت مالیات و جریمه دیرکرد فرار مالیاتی انباشته طی همان سه سال است. در فوتبال اروپا، بازیکنان در دو صورت (متداول) از سوی تماشاگران مورد اهانت قرار میگیرند. یا از تیمی به تیم رقیب رفته باشند یا ثابت شود فرار مالیاتی کردهاند.
هواداران بارسلونا در اولین رویارویی با رئال، وقتی لوئیز فیگو به تیم مادریدی رفته بود، برایش کله خوک پرت کردند. همان هواداران وقتی شنیدند «خاویر ماسچرانو» ستاره آرژانتینی تیمشان یک سال فرار مالیاتی داشته، هر بار که صاحب توپ شد با «هو» کردن استقبالش کردند.
در ایران داستان کمی متفاوت است. بازیکنی که به تیم رقیب میرود یا میانه کار تیمش را رها میکند، چندان مورد محبت قرار نمیگیرد. مثلاً «مهدی هاشمی نسب» که از پرسپولیس به استقلال رفت یا حتی «علیرضا نیکبخت» که پیراهن استقلال را از تن درآورد و پرسپولیسی شد. شاید از همین حالا باید غم روزی را گرفت که «مهدی طارمی» و «رامین رضائیان» برای بازی با قطر به تهران بیایند. هوادار، تحمل فرار بازیکن محبوبش را ندارد، اما کسی برای «فرار مالیاتی» فریاد نمیزند.
یک محاسبه ساده است. تصور میکنید ستارههای فوتبال اروپا در سال چه میزان از مبلغ دریافتی خود را باید بهعنوان مالیات به کشور میزبان برگردانند؟ مثلاً قانون مالیات برای بازیکنان فوتبال انگلستان (لیگ جزیره) ۵۰ درصد از رقم قرارداد است. قراردادها شفاف و روشن بسته میشود، بدون متممهای شفاهی.
در اسپانیا داستان چندان متفاوت نیست. مثلاً «کریس رونالدو» با قرارداد دستمزد هفتگی ۶۰۰ هزار پوند، فقط ۲۸۰ هزار پوند دریافت خالص در هفته داشته. 320 هزار پوند بهعنوان مالیات کسر میشود. یا مثلاً در فرانسه، از قرارداد سالیانه «زلاتان ابراهیموویچ» ستاره پاری سن ژرمن، ۴۳ درصد بهعنوان مالیات کسر شد. البته احتمالاً «ناصر الخلیفی» مالک باشگاه، در خفا برای «زلاتان» خودروی پورشه و ویلایی در سواحل «برتانی» سند نزده بود.
در آلمان هم ماجرا به همین منوال است. فوتبالیستی که در بوندس لیگا دارای دستمزد هفتگی ۲۰۰ هزار پوند است، پس از کسر مالیات فقط ۱۰۵ هزار پوند را دریافت خواهد کرد. بازیکنی که مالیات خود را نپردازد، از دید هوادار خودی هم بهنوعی «خیانت» کرده.
در ایران، باشگاهها و فدراسیون فوتبال برای خودشان قانونی جدید وضع کردهاند. مدیران، در زمان عقد قرارداد، مالیات بازیکن یا مربی را بر عهده میگیرند. اتفاقی که قابلیت ثبت در گینس را حتماً دارد.
سال ۹۴ خورشیدی، با تصویب دولت در لایحه بودجه سالیانه کل کشور، سقف معافیت ماهانه حقوق یکمیلیون و ۱۵۰ هزار تومان و سقف معافیت سالانه حقوق هم ۱۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان اعلام شد. بر همین اساس و پیرو بخشنامه سال ۹۳ خورشیدی، مازاد این درآمد تا ۷ برابر آن ۱۰ درصد و مازاد بر آن ۲۰ درصد تعیین شد. در همین بخشنامه تاکید شده است که این فرمول برای بخش دولتی و خصوصی نیز یکسان خواهد بود.
اما فدراسیون فوتبال به عنوان متولی فوتبال ایران، در همین سال ۹۴ بندی را به قرارداد «کارلوس کی روش» گنجاند، که او را از تمامی امور مالیاتی معاف میکند. در بند دوازدهم، ماده چهارم قرارداد سرمربی تیم ملی با فدراسیون فوتبال میخوانیم: «تمامی هزینهها با در نظر گرفتن مالیات دولت جمهوری اسلامی ایران برای دستمزد و مبالغ تشویقی، بیمه درمانی، گواهی اشتغال به کار و روادید باید توسط فدراسیون پرداخت شود. فدراسیون در صورت نیاز مدارک مربوطه را به وزارتخانه مالیات کشور محل اقامت کیروش ارائه میکند تا کیروش را از پرداخت مجدد مالیات معاف کند.»
«کی روش» اما ابداع کننده این روش نبود. او فقط از روی دست مربیان و بازیکنان ایرانی کپی کرد. برنامه نود سال ۱۳۸۹ به محلی برای دعاوی علی کفاشیان و علی دایی تبدیل شد. علی دایی از تریبون صداوسیما ایران بیش از ۴۰ دقیقه فرصت گرفت تا به رئیس فدراسیون فوتبال ایران تفهیم کند که مبلغ ۱۳۵ میلیون تومانی مالیات او بر عهده فدراسیون فوتبال است. فدراسیون فوتبال سرانجام بدهی مالیاتی «علی دایی» را پرداخت کرد.
«علی دایی» بابت قراردادش با پرسپولیسی که درید قدرت «حبیب کاشانی» بود هم موفق شد چنین متممی را در قراردادش بگنجاند. یعنی پرسپولیس محکوم شد که بابت قرارداد یک میلیارد و هفتصد و پنجاه میلیون تومانی خود با علی دایی، بیش از ۳۲۰ میلیون تومان به سازمان امور مالیاتی پرداخت کند.
در حقیقت آنچه پرسپولیس به علی دایی پرداخته، بیش از دو میلیارد تومان برآورده شد. «برانکو ایوانکوویچ» هم با تیم ملی ایران در زمان ریاست «محمد دادکان» چنین قراردادی داشت. دادکان مالیات برانکو را پذیرفته بود، اما حتی یک ریال از بدهی او را پرداخت نکرد و رفت. برانکو برای همین هرگز برای مذاکره با مسئولین باشگاه پرسپولیس وارد تهران نشد. میآمد، دیگر حق بازگشت نداشت. قرارومدارها را در ترکیه گذاشتند.
برانکو در ترکیه اولین شرطی که مقابل مدیران پرسپولیس گذاشت، پرداخت بدهی مالیاتیاش بود. «محمدحسین نژادفلاح» قائممقام باشگاه که از طرف پرسپولیس با برانکو مذاکره میکرد به خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) گفت: «برانکو ۷۸ میلیون تومان بدهی مالیاتی و ۱۶۰ میلیون تومان هم جریمه داشت که اداره مالیات دوسوم جریمه را بخشید. باشگاه پرسپولیس ۴۸ میلیون بدهی مالیاتی را پرداخت کردیم.»
در استقلال و سپاهان و ذوبآهن داستان متفاوت نیست. خبرگزاری فارس سال ۹۳ نوشت: «مهدی رحمتی که به دلیل مشکل مالیاتی ممنوعالخروج شده است بررسی اختلاف مالی خود را بر عهده کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال گذاشت و درنهایت استقلالیها باید تمام مالیات سه سال گذشته وی را پرداخت کنند.» مبلغ سه سال بدهی و جرائم او حدود ۴۰۰ میلیون تومان برآورد شده بود.
تقریباً در ایران، همه به هم برای فرار مالیاتی بازیکنان و مربیان کمک میکنند. مثلاً «امیدوار رضایی» سال ۹۱ که هم نماینده مجلس بود و هم عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال به روزنامه جام جم گفت: «امیر قلعهنویی، مجتبی جباری، پژمان منتظری و حنیف عمران زاده درمجموع ۳ سال ۵۰۰ میلیون تومان بدهی مالیاتی دارند که خدا را شکر با ریشسفیدی ما مشکل آنها حل شد.»
حالا لیونل مسی به ۲۱ ماه حبس به دلیل فرار مالیاتی محکومشده. مسی شاید اگر در آلمان بود اوضاعش کمی فرق داشت. آنجا کسی را به دلیل نداشتن سوءپیشینه از زندان خلاص نمیکنند. «اولی هوینس» رئیس پیشین باشگاه بایرنمونیخ، در تاریخ ۱۳ مارس ۲۰۱۴ به دلیل فرار از پرداخت مجموعاً ۲۵٫۵ میلیون یورو مالیات، به سه سال و نیم حبس محکوم شد. اما از آغاز ژانویه سال ۲۰۱۵ به وی آزادی مشروط تعلق گرفت و میتوانست روزها تا ساعت ۱۸ بیرون از زندان باشد و حتی سرکار برود. بعد از گذشت بیش از نیمی از محکومیتش، دادگاه شکایت او را پذیرفت تا بتواند باقی دوران حبس را نقداً بخرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر