در موردشان میگفتند قانون «پایستگی انرژی» را در ورزش ایران ثابت کردهاند؛ «علی کفاشیان»، «محمدرضا یزدانی خرم»، «احمد ناطق نوری» و حتی «رباب شهریان».
میگفتند آن ها هرگز از ورزش نمیروند بلکه از مدیریتی به مدیریت دیگر و از اتاقی به اتاق دیگر منتقل میشوند.
رباب شهریان از سالهای ابتدایی دهه ۶۰ وارد مدیریت ورزش ایران شد. او از نزدیکان فکری به فائزه هاشمی رفسنجانی بود و به شدت تلاش کرد اولین قدمها برای همگانی کردن ورزش را در ایران بردارد. در دهههای ۶۰ و ۷۰ خورشیدی، وقتی بانوان ایران در هیچ فدراسیونی عضویت رسمی نداشتند و بهصورت «انجمن» اداره میشدند، او تقریباً مدیریت تمامی انجمنهای ورزشی بانوان را بر عهده داشت. دوران طلایی او هم به انجمنهای هندبال و والیبال برمیگردد.
خودش میگوید: «سال ۱۳۶۰ با شش رشته ورزشی شروع بهکار کردیم و امروز میبینیم که ورزشکاران بانو در المپیک و بازی های آسیایی و پاراآسیایی در حد کسب مدال هستند.»
عادت به ممیزیهای گفتاری هم ندارد. در مصاحبههایش تأکید به استفاده از لفظ «بانو» و «بانوان» دارد و حتی گفته است تعاریف «دختران» و «زنان» را چندان نمیپسندد.
او مدیریت ورزش بانوان ایران را از دوره ریاست «مصطفی هاشمی طبا» در سازمان وقت تربیت بدنی به شکلی جدیتر دنبال کرد، معاون رییس سازمان در امور بانوان شد و مهمترین هدفش را رایزنی با فدراسیونهای بینالمللی برای رفع موانع حضور بانوان ایرانی در رقابتهای جهانی با استفاده از «حجاب» گذاشت. حضورش ادامه داشت تا «محمد عباسی» به عنوان اولین وزیر ورزش دولت محمود احمدینژاد، او را به خانه فرستاد. خودش هم گفته بود زودتر منتظر این حکم عزل بوده است. جانشین وی در امور بانوان وزارت ورزش، نامی است که هنوز به تن ورزشکاران بانوی ایرانی رعشه میاندازد؛ «مرضیه اکبرآبادی».
او یک بار دختر قایقران تیم ملی پاروزنی ایران را از اتاقش بیرون کرده بود. اکبرآبادی بر سر دختر قایق ران فریاد میزد تا وقتی موهایش را زیر مقنعه نپوشانده، به اتاقش برنگردد. یک بار همسال ۹۲ اوج شاهکارش را نشان داد. تیم اعزامی کاراته دختران ایران در بازیهای کشورهای اسلامی به فینال رسید اما به دلیل اعتراض تیم مصر نسبت به پوشش دختران کاراته کار ایرانی، از ادامه مسابقات حذف شد. دلیلش این بود که خانم اکبرآبادی تصمیم گرفت روز مسابقات، دختران لباسی متفاوت بپوشند؛ لباس رزمی گشاد که حتی ذرهای از مچ دست دختران از زیر آن آزاد نباشد. دختران ایران حذف شدند.
بعد «محمود گودرزی» مجبور شد دوباره به توصیه «کیومرث هاشمی»، سراغ رباب شهریان برود. او حالا نفر اول زنان ورزش ایران است و چندان هم محبوب روسای خود نیست. هم نایبرییسی بانوان کمیته ملی المپیک را برعهده دارد و هم معاون بانوان وزیر ورزش است؛ معاونی که گاهی تصمیماتی بالاتر از روسای فدراسیونها میگیرد.
تصمیماتش گاهی جنجالبرانگیز میشوند. شهریور سال گذشته، فدراسیون کاراته علاقهای به اعزام «حمیده عباسعلی» به رقابتهای قهرمانی آسیا نداشت. رباب شهریان برای قهرمان جوان کاراته دختران ایران مجوز خروج و بودجه گرفت. حمیده به ژاپن رفت و به طلای آسیا رسید. یک ساعت بعد، شخص معاون وزیر با تلفن همراه مربی او تماس میگیرد و میخواهد شخصاً این موفقیت را به او تبریک بگوید. پشت تلفن گریه هم کرده بود. او داستان اعزام تیم دختران فوتسال ایران به گواتمالا را مستقیم از طریق «شهین دخت مولاوردی»، معاون امور زنان رییس جمهوری پی گیری کرد تا دختران فوتسالیست با دستور «حسن روحانی» به رقابتهای جهانی برسند. بعد به «مهر» گفته بود: «رییسجمهوری چندی پیش در یکی از نشستهای هیات دولت، از واژه رفع تبعیض برای تاکید بر جایگاه بانوان و برابر دانستن آن با ورزش مردان استفاده کرد.»
در همان گفتوگو با مهر، انتقادی پنهان از کلیت جامعه داشت: «به ما می گویند همین که خانمها ورزش میکنند، خوب است. من میخواهم بگویم ورزش برای بانوان حق است نه امتیاز.»
بعد هم آرزویش را رسیدن به ۱۰ سهمیه المپیکی و کسب اولین طلای تاریخ ورزش بانوان ایران در المپیک عنوان کرد.
حالا در آستانه المپیک باخبر شده که «لیلا رجبی»، بانوی ایرانی که سهمیه پرتاب وزنه المپیک «ریو» را گرفته، در خفا و سکوت و بی خبری، فرصت اردوی آمادهسازی در بلاروس را از دست داده است. میگفتند بودجه کافی نداریم، نیازی به بلاروس رفتن نیست؛ همین جا تمرین کن! لیلی رجبی هم قیدش را زده است. رباب شهریان اما پیغام فرستاده که اگر میخواهی بروی، همین امروز ساک و چمدانت را ببند. گفته هم بودجه را تأمین میکند، هم مراحل مقدماتی سفر را. اما سفر در فاصله 40 روز به المپیک برای شهریان خطرناک بود. قیدش را زد.
مدتی هم هست که سرزده به اردوی ورزشکاران بانوی المپیکی میرود. یک هفته قبل به دیدار «زهرا نعمتی» رفت؛ همان پرچمدار معلول ایران در المپیک ریو که سهمیه تیراندازی با کمان المپیک و پاراالمپیک را گرفته است. مشکلاتش را که شنیده، گریه کرده است. گاهی وقتها بهجز اشک ریختن، کارهای عملی هم میکند.
او تقریباً مهمترین اقدامات مدیریتی خود را طی ماههای اخیر برای چهار دختر تیرانداز المپیکی ایران انجام داد. «نجمه خدمتی»، «الهه احمدی»، «مهلقا جام بزرگ»، «نرجس امامقلینژاد» و «گلنوش سبقتالهی» به دلیل کمبود بودجه، نه تیر داشتند برای تیراندازی و نه اجازه سفر به آلمان برای حضور در رقابتهای «کاپ جهانی مونیخ». شهریان شخصاً به دیدار وزیر میرود و اجازه خروج و بودجه هر چهار نفر را میگیرد. هر چهار نفر به رقابتهای جهانی آلمان و بعد به اردوی فرانسه اعزام میشوند.
با همه این اوصاف، منتقدانی دارد. نسبت به پوشش او اعتراضاتی هم شده است. این که چرا با چادر در ساختمان وزارت حاضر نمیشود، بحث تازهای نیست اما مهمترین مساله، به نفوذش میان معاون امور زنان رییسجمهوری و دختر مشهور هاشمی رفسنجانی برمی گردد. با همین ارتباطات فعلاً توانسته بارها دختران ورزشکار را به رقابتهای بینالمللی اعزام کند و البته وعده حقوق ماهیانه دو میلیون تومان (کم تر از ۶۰۰ دلار) را برای دختران المپیکی از دولت بگیرد.
وزارت ورزش میگوید ماهبهماه حقوق دو میلیونی را بهحساب فدراسیونها واریز کرده تا آن ها بهدست ورزشکاران برسانند اما تکتک فدراسیونها به ۹ دختر حاضر در المپیک میگویند پولی بهدست آن ها نرسیده است. این یعنی با همه این اوصاف، دغدغههای ورزشکاران بانوی ایرانی همچنان پابرجا است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر