قسمت سوم....
او هرگز در نظرسنجیهای برنامه تلویزیونی«۹۰» زیر 80 درصد رأی برای اقبال عمومی نیاورده است. سه بار مورد ارزیابی قرارگرفته و هر بار چنان پیروز شده است که بعد منتقدانش اساس نظرسنجیها را زیر سؤال بردهاند. «محمد مایلی کهن» گفته بود رأی هایی که با پیامک جمع میشوند، ملاک نیستند. «امیر قلعهنویی» هم اظهاراتی نزدیک به همین ادعا را داشت. طبیعی هم بود، «کارلوس کی روش» ناگهان میان مردم صاحب اعتباری مثالزدنی شد.
مساله اصلی فقط صعود به جام جهانی نبود، کی روش روزی که به ایران رسید، در جواب خبرنگار روزنامه «خبر ورزشی» که از او خواست تا تلفظ دقیق نامش را بگوید، گفته بود: «مهم این است که روزی من را کیروش بزرگ خطاب خواهید کرد؛ همانطور که به پادشاه خودتان (کوروش) چنین لقبی دادید.»
صعود ایران به جام جهانی از میان تیمهایی مانند ازبکستان، قطر، لبنان و کره جنوبی چندان غیرممکن به نظر نمیرسید اما جملهای از سرمربی پرتغالی به یادگار مانده است که قبل از بازی با لبنان در بیروت گفته بود: «یک نفر به من بگوید تا کی باید با رقیبان داخلی بجنگم؟»
در کنفرانس خبری خود برآشفته و خشمگین به نظر میرسید. از تهران خبر رسیده بود که رییس وقت فدراسیون فوتبال (علی کفاشیان) به رسانهها گفته آماده استعفا است و از طرفی، مقدمات حضور «رضا قوچان نژاد» از بلژیک هم فراهم نشده بود. بعد هم که خبر رسید صداوسیما به دلیل پرداخت نکردن حق خرید تلویزیونی، بازی را پخش نمیکند.
کی روش محبوب شد چون تمامی فاکتورهای لازم برای نشستن در دل یک ملت را داشت؛ از رفتار پوپولیستی تا علم روز دنیا. هم جذبه مربی گری خود را حفظ میکرد، هم رابطه دوستانهاش با بازیکنان را. او یک نمودار «سینوسی» مطلق بود؛ در راه جام جهانی، به لبنان در بیرون باخت و همه امیدها را کم رنگ کرد. بعد در تهران، 10 نفره کره جنوبی را برد و به صدر جدول رفت و به همه امید داد. بازی بعدی با ازبکستانی بود که در خانهاش آن ها را برده بودیم. در تهران یک بر صفر شکست خورد ولی باز هم صعود لای اماواگرها نشست؛ در یک کلام، تکلیف را روشن نمیکرد.
این قاعده برای بازیکنانش هم بود؛ روز قبل از بازی با کره جنوبی در تهران، بازیکنانش را نفر به نفر توجیه کرده بود. به «علی کریمی» که در آن بازی قرار بود روی نیمکت بنشیند، از زمانِ گرم کردن خود در زمین برنامه داده بود تا لحظه پایان مسابقه. گفته بود هوادارانش را چه طور تهییج کند. گفته بود اگر تیم جلو بیفتد، کجا باید بازی کند و اگر عقب افتاد، چه زمانی، در چه پستی وارد زمین میشود. روز قبل از بازی به «سید جلال» گفته بود وقتی «ووک»، مهاجم ۱۹۲ سانتی کرهای ها برای ضربات ایستگاهی بلند میشود، جلوی او باشد و پشت سرش «آندرانیک تیموریان» پیراهنش را یک لحظه بکشد. برای هر بازیکن لحظهبهلحظه برنامه داشت اما در مورد دروازهبان تیم گفته بود: «وقتی مهدی (رحمتی) هست، من نیازی نمیبینم نگران دروازه تیمم باشم.» بعد هم رد شده بود.
همان مهدی رحمتی وقتی بعد از بازی با ازبکستان به خاطر احتمال دعوت از «دانیال داوری» از تیم ملی خداحافظی کرد، باوجود دو بار عذرخواهی، دری برای بازگشت به تیم ملی باز ندید. کی روش پیغام فرستاده بود: «کسی که رفت، دیگر رفته.» عین همین پیغام را بعدها البته برای «مجتبی جباری» و «هادی عقیلی» هم فرستاد.
کی روش با همین دوگانگیهایش، محبوبترین عنصر وارداتی ایران محسوب میشد. وقتی قبل از بازی برگشت ایران و قطر در دوحه، روبه روی «محمد عباسی»، وزیر ورزش و جوانان دولت احمدینژاد نشست، به او گفته بود: «ترجیح میدهم وقتم را با تیمم بگذرانم تا با حرفهای شما.»
این واکنشی بود به درخواست وزیر ورزش برای استعفای دستهجمعی کادر فنی تیم ملی و مدیران فدراسیون در صورت عدم پیروزی تیم ملی مقابل قطر.
علی کفاشیان تمام ۱۵ دقیقه پایانی بازی با قطر را در جایگاه ویژه سرپا تماشا کرد و بهمحض سوت پایان و پیروزی ایران، به هتل برگشت. او حتی به رختکن هم نرفته بود. همین کارلوس کی روش برای تهییج بازیکنانش، در پاسخ به ادعای سرمربی کره جنوبی که گفته بود علاقهمند است ازبکستان بهجای ایران به جام جهانی صعود کند، عکسی از «چوی کنگ هی»، سرمربی کرهای به سینهاش زد، روی عکس را خط قرمز کشید و به بازیکنانش گفت: «از این دیوانه انتقام بگیرید.»
کی روش در کنفرانس خبری قبل از بازی با کره جنوبی در سئول (روزی که ما باید میبردیم تا صعود کنیم)، گفته بود: «من مربی درجه اول دنیا هستم. من فکر میکنم مربی کره جنوبی مایه ننگ دنیای فوتبال است. پس حرف من درست است.» تصویر مشتی که کی روش در پایان بازی به سرمربی کرهای نشان داد، سالها در یادها میماند.
اما یک اتفاق تکراری وجود دارد؛ همیشه صعود به جام جهانی، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. وقتی تیم به جام جهانی میرسد، تمام کاندیداتورها دست به قلم میشوند.
تیم ملی چهار روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به جام جهانی رسید. محمود احمدینژاد نوشت: «در حالی که مردم آگاه ایران در روز جمعه ۲۴ خرداد با خلق حماسه سیاسی، جهان را متحیر خویش ساختند، فرزندان غیرتمند ملت بار دیگر شکوه و عظمت این کشور بزرگ را در حماسهای دیگر رقم زدند.»
«محمدرضا عارف»، کاندیداتور کنار کشیده از انتخابات اینگونه پیام تبریک فرستاد: «این پیروزی در ایامی که ملت ایران حماسهساز ۲۴ خرداد شدهاند، دوچندان ارزشمند است.»
«محسن رضایی» هم با این جملات، صعود تیم ملی ایران را تبریک گفت: «این قهرمانان امروز حماسه دیگری را برای همه دوستداران نظام رقم زدند و بهیقین، سفیران ملت ایران در انتقال پیام دوستی و مودت در عرصه رقابتهای جام جهانی خواهند بود.»
حسن روحانی هم در بیانیه خود به مناسبت این صعود گفت: «اطمینان دارم این موفقیت مقدمهای برای پیروزیهای بزرگتر و حضور مقتدرانه ایران اسلامی در تمام عرصهها خواهد بود. اینجانب نیز خود را در شادی ملت بزرگ ایران سهیم دانسته و برای یکایک ایرانیان در عرصههای گوناگون عزتآفرینی، آرزوی بهروزی و سعادت دارم.»
اما چه کسی تصور میکرد، دولت حسن روحانی به اجبار، وزیری را در رأس امور قرار دهد که در سریعترین زمان ممکن، مهمترین مانع برای تیم ملی فوتبال ایران باشد.
ادامه دارد...
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر