پدرام قائمی- شهروند خبرنگار
تا سالها این تصادف تاریخی در ذهن ما باقی میماند. وقتی از روزی حرف بزنیم که «محمدعلی کلی» مُرد، به یاد اولین صعود ایران به المپیک پس از ۵۲ سال میافتیم و یا برعکس، وقتی حرف از اولین صعود والیبال ایران شود، یاد خبر رفتن همیشگی «محمدعلی».
دهه 70 خورشیدی حرف زدن از قهرمانی در والیبال آسیا یک نوع شوخی بود. «محمدرضا یزدانی خرم» که سال ۶۸ میان تمام مشاغل نظامی و سیاسی، فدراسیون والیبال را برای ریاست انتخاب کرده بود، در گفتوگو با «کیهان ورزشی» از آرزویش برای رسیدن ایران به المپیک حرف زد. آرزویش چیزی بود شبیه اینکه امروز مثلاً «مهدی تاج» بگوید میخواهد روزی را ببیند که تیم ملی ایران قهرمان جام جهانی فوتبال شود.
آن روزها هم آرزو و حرف باد هوا بودند. میگفتند، مینوشتند، عمل هم که نمیکردند اما کسی یادش نمیماند. بزرگترین دستآورد والیبال ایران همان سالها، شکست دادن «پاکستان» در ورزشگاه «افراسیابی» تهران با نتیجه ۳ بر ۲ بود. سالن افراسیابی جای سوزن انداختن نداشت و ما به فشار هواداران، تک بازی حذفی مقابل پاکستان را بردیم. همان روزها (وقتی هر ست والیبال ۱۵ امتیازی بود) گرفتن امتیاز دهم از چین مثل رؤیا میماند.
محمدرضا یزدانی خرم، همان مردی که در دولت محمود احمدینژاد از مدیریت ورزش ایران بهکلی حذف شد، سال ۷۲ سراغ «ایوان بوگانیکوف» اهل لتونی رفت. یک سال او را سرمربی تیم ملی ایران کرد و بعد حکمش را تغییر داد. مربی بزرگ بلوک شرق اروپا از آن پس باید به مدارس راهنمایی و دبیرستانهای ایران سفر میکرد، وسط کلاس همراه با مدیر و ناظم وارد میشد، معلم برپا میداد و او چشم میانداخت و بچههای نوجوان قد بلند را بیرون میکشید. نه این که فقط در تهران بگردد، اتفاقاً در مازندران بیش تر صید کرده بود.
«بهنام محمودی» به همین سادگی کشف شد و یا «فرهاد کاوه»، «پیمان اکبری»، «محمد ترکاشوند»، «علیرضا نادی» و «امیرحسین معززی خواه».
بوگانیکوف 20 سال برای ایران استعدادیابی کرد، وقتیکه آرامآرام خانه والیبال ایران هم کنار مجموعه ورزشی «آزادی» ساخته میشد. آخرین بازماندهها از نسلی که او وارد والیبال ایران کرد را میتوان «فرهاد ظریف» دانست.
بیش از دو دهه طول کشید تا والیبال ایران صاحب لیگ حرفهای شود و به اسپانسر برسد. ما وقتی در بازیهای آسیایی «بوسان» کره جنوبی در فینال مقابل کره شکست خوردیم و نایبقهرمان شدیم، با پرچم ایران در سالن و مقابل چشم کرهای های قهرمان دور افتخار زدیم.
نسل مربیان والیبال ایران سیری کاملاً صعودی هم داشت؛ از «ماتسوموتو» ژاپنی به «پارک کی وون» کرهای رسیدیم. بعد به صربستان رفتیم و «میلوراد کیاچ» را آوردیم. دهه 80 دوران «میلوراد کیاچ» و «زوران گاییچ» بود تا سرانجام درست همان شبی که «کارلوس کی روش» برای امضای قرارداد وارد تهران شد، «خولیو ولاسکو» نفر اول مربیان والیبال جهان در رنکینگ فدراسیون جهانی پا به تهران گذاشت.
ولاسکو دو هدف برای والیبال ایران ترسیم کرد؛ اول رسیدن به لیگ جهانی و دوم صعود به المپیک. اولی را خیلی زود عملی کرد و برای وقت کم آورد.
«محمدرضا داورزنی»، رییس فدراسیون والیبال ایران به «ایسنا» گفت: «با درخواست مردم و رییسجمهوری آرژانتین از رییس فدراسیون والیبال این کشور، قرارداد ولاسکو را برای بازگشت به کشورش فسخ میکنیم.»
حالا ایران در ژاپن با آخرین پیروزی خود مقابل لهستان، به المپیک رسیده است. مربی ایران بازهم یک آرژانتینی بود؛ «رائول لوازنو».
میتوان برگشت به همان سال ۱۳۶۸، وقتی یزدانی خرم گفته بود که آرزویش دیدن ایران در المپیک است. امروز اگر مهدی تاج مدعی قهرمانی در یک دوره جام جهانی شود، آیا به او نمیخندید؟ المپیکی شدن والیبال ایران تا این حد امری محال بود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر