ضدونقیض گویی ها باعث تردیدها شدند. حتی اگر واقعاً «مهرداد» براثر همان ایست قلبی فوت کرده باشد هم اخبار متفاوتی که از بیمارستان «شهدا» تجریش و بعد از دل اورژانس تهران به بیرون میرسد، ماجرا را پیچیده میکند. حالا کسی به این فکر نمیکند که «مهرداد اولادی» از میان ما رفته، همه میپرسند او «چه گونه» رفته؟
بیرون در ورودی بیمارستان شهدا تجریش، تکهای از شهر که عقودت دایمی بسته است با ترافیک و ازدحام و شلوغی، با انتشار خبر فوت مهرداد اولادی، جمعیتی هزار نفره را کشیده به همین جغرافیای محدود. پسری که تازه وارد چهارمین دهه زندگیاش شده و 30 سالگی را تمام کرده، دیگر نمیتواند از روی تخت بیمارستان بلند شود. مهرداد اولادی چرا به «هادی نوروزی» پیوست؟
سایت «ورزش سه» اولین خبر را منتشر کرد و از قول یکی از پرسنل بیمارستان شهدا تجریش نوشت که مهرداد با پای خودش به بیمارستان آمد و بعد دچار ایست قلبی شد.
ورزش سه از زبان این پرسنل بیمارستان که او را شاهد عینی فوت اولادی نامیده، نوشته که مهرداد به پرسنل بیمارستان شهدا تجریش گفته است از یک ساعت پیش درد در سینهاش به حد غیرقابلتحملی زیاد شد بهطوریکه قادر به رانندگی نبوده.
بیرون در بیمارستان، زمزمهها، شایعهها را میسازند. شایعهها دهانبهدهان میچرخند و بعید نیست آن قدر شیک پوش شوند که جای واقعیت را بگیرند. شایعههای اول را یکی از خبرنگاران نزدیک به وزارت ورزش و جوانان میسازد: «می گویند مواد مصرف میکرده.»
مهرداد پیش از این هم با چنین شایعاتی روبه رو بود؛ وقتی در انزلی، پیش از جدا شدن از «ملوان» بازی میکرد. شایعات تا حدی رشد کردند که دست به خودکشی زد اما نافرجام ماند، زنده ماند و زندگی کرد. تازگیها در باشگاه «اکسیژن» تهران، جایی که قهرمانهای المپیکی ایران مثل «حمید سوریان»، «حامد حدادی» و «بهداد سلیمی» تمرین میکنند، دوباره زندگی حرفهای را شروع کرده بود. اما کمی افسرده بود. از رفتن، از مردن، از تمام شدن حرف میزد. حالا که رفته، باز برگشتهاند سراغ همان شایعات.
بیرون در بیمارستان شهدا تجریش ازدحام بیش تر میشود. «جواد کاظمیان» میآید و همه را به یاد روزی میاندازد که «بهزاد غلامپور» به بیمارستان «کسری» رفت وقتی «احمدعابدزاده» سکته مغزی کرده بود. بهزاد به سروصورتش میکوبید و به پهنای صورت اشک میریخت. نشسته بود در راهروی بیمارستان و فریاد میزد «ای خدا...» حالا جواد کاظمیان در شمال تهران به هر که میرسد، بدون آنکه بشناسد، در آغوشش میکشد و زار میزند. جواد هم بازی اولادی در پرسپولیس و امارات بود.
آن گفتههای شاهد عینی در بیمارستان دهان به دهان میشود که «مهر» در صفحه ورزشی خود خبر میدهد مدیریت بیمارستان شهدا تجریش خواهان مسکوت ماندن دلیل فوت شده است. یک جوان، یک فوتبالیست، گل زن دربی برای پرسپولیس، ملی پوش اسبق تیم امید و تیم ملی، یکی از لژیونرهای همین روزهای نهچندان دور فوت کرده و حالا بحث بر سر چرایی و چه گونگی رفتن او است.
یک بیانیه که بیش تر شبیه به «تکذیبیه» میماند، ساعتی بعد روی خروجی خبرگزاریها قرار میگیرد. در بیانیهای که وزارت بهداشت منتشر کرده است، میخوانیم: «در ساعت ۱۳و۴۸ دقیقه با اورژانس ۱۱۵ تماس گرفته شد و عوامل اورژانس در ساعت ۱۳و۵۴ دقیقه در محل حضور یافتند. مرحوم اولادی هیچگونه علایم حیاتی نداشته و توسط تکنسینهای اورژانس به مدت 30 دقیقه عملیات احیا انجام میشود و پس از برنگشتن علایم حیاتی، از محل سکونت به بیمارستان شهدا تجریش منتقل میشود و در بیمارستان نیز به مدت یک ساعت عملیات احیا ادامه مییابد. اما متأسفانه تلاش پزشکان مؤثر واقع نمیشود و بازیکن سابق تیمهای ملی، استقلال و پرسپولیس جان خود را از دست میدهد.»
حالا مساله این است که مهرداد در خانه فوتشده یا با پای خودش به بیمارستان آمده؟ شاهد عینی در بیمارستان تجریش به خبرنگاران گفته بود که مهرداد پس از نیم ساعت که منتظر رسیدن اورژانس مانده، به بیمارستان آمده و بعد فوت شده. وزارت بهداشت ادعا میکند که او در خانهاش فوتشده بود. در این که اولادی پس از احساس درد شدید در ناحیه سینه و قلب خود با اورژانس تهران تماس گرفته، تردیدی نیست اما اینکه آمبولانس به خانه او رسیده یا نه جای تردید دارد.
مهرداد در تهران بهتنهایی زندگی میکرد. او از سالها قبل در پایتخت خانهای برای خود داشت و طی این روزها که تمرین ملوان تعطیل بود، به تهران آمده بود. اورژانس چه گونه وارد خانهای شده که مهرداد بهتنهایی در آن حضور داشته و قبل از رسیدن آمبولانس فوت کرده بوده؟ چه کسی در را برای مأموران اورژانس تهران باز کرده است؟! اینها تردیدهایی بود که خیلی زود بیانیه وزارت بهداشت را زیر سؤال برد.
میگویند در قائمشهر، صدای شیون مادری شهر را پرکرده است. رفته بودند به در خانه پدری مهرداد اولادی که به پدر و مادری داغ دار تسلیت بگویند. نه مادر خبر داشته و نه پدر. مادر گفته بود پسرش در انزلی است و با فریاد میهمانها را بیرون کرده بود. چنددقیقهای بعد شیونش به آسمان رفت. پدر خیاطیاش را بست و بر سر در مغازهاش نشانی از داغ فرزند را کوبید.
در تهران، در تجریش ترافیک بیش تر از روزهای قبل شد. «ایمان مبعلی»، جواد کاظمیان، برادر مرحوم هادی نوروزی، «حامد حدادی» (بازیکن تیم ملی بسکتبال ایران) همراه با هزار نفر جمعیتی که مقابل در ایستادهاند، پشت آمبولانسی که مهرداد را تا پزشکی قانونی میبرد، همراه شدند.
این جا تجریش، مرکز ازدحام و رفتوآمد، سه شنبه شلوغتر از همیشه بود. مهرداد اولادی رفته است. اورژانس به خانه او نرفته بود!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر