پیام یونسی پور
کتابی بود به نام «درخت سال نو من» که هیچ ارتباطی هم به کریسمس و سال نو میلادی نداشت. «کارلو آنجلوتی» از خاطراتش نوشته است.
به شکلی حیرتانگیز، او فوتبال را به خانهاش برده بود. برای اولین بار به آرایش ۴-۲-۳-۱ لقب «درخت کریسمس» داد و بعد همین سیستم نوین فوتبال که حالا شده است سیستم ناب و موردعلاقه مربیان فوتبال جهان را بهعنوان «درخت کریسمس» معرفی کرد.
کارلو در کتاب خاطراتش ناگهان لیز میخورد سمت یک نابغه. میان تمام استعدادهای فوقالعادهای مانند «فیلیپو اینزاگی»، «پائولو مالدینی»، «کریستیانو رونالدو»، «گنارو گتوزو» و... که سال های سال عاشقانه دوستش داشتند، کتابش را با یک مقدمه رؤیایی شروع میکند: «او زیدان بود و بس.»
او نوشته که از زندگی با یک نابغه خرسند شده و از همزیستی با اویی که در تاریخ تا ابدیتِ فوتبال جاودانه میماند، به خودش میبالد حتی اگر در میانه راه رهایش کرده و به اسپانیا رفته بود؛ به «رئال مادرید»؛ به همان کهکشانیهای اولین سالهای قرن بیستم.
میگفتند پسران الجزایر و فرانسه (زادگاه و محل پرورش زیدان) سالها مینشستند روی زمین و تمرین میکردند شیوهای را که او به «بایر لورکوزن» با پای چپ در فینال لیگ قهرمانان گل زده بود؛ حیرت انگیز و تکرار نشدنی. آنجلوتی در خاطراتش نوشته است که به زندگی کنار او افتخار میکند.
سالها بعد وقتی «زیزو»(زین الدین یزید زیدان) با فوتبال به بیرحمانهترین شکل ممکن وداع کرد، «تایمز» تصویر بزرگی از او را روی جلدش نشاند و برایش نوشت «فوتبال بدون تو چیزی کم دارد».
ژاک با او دست نداد
فوتبال بدون زیدان الکن شد. ماند روزی که «مارادونا» رفت یا شاید وقتیکه «لیونل مسی» کفشهایش را آویزان کند. زیدان بخشی از یک تاریخ است. لبها بارها به ستایش او بازشده، زبانها بارها به ستایش او چرخیده و قلمها در توصیفش نگاشته اند اما کسی ننوشته است که او بیرحمانه با فوتبال وداع کرد. وقتیکه در فینال جام جهانی ۲۰۰۶ به جرم مسلمان بودن، «مارکو ماتراتزی»، مدافع تیم ملی ایتالیا زیر گوش او گفته بود «تروریست» و زیزو تمام خشمش را با سر روی سینه مدافع تیم ملی ایتالیا فرونشانده بود.
ماتراتزی دو سال بعد، از او در دیداری خصوصی در ایتالیا عذرخواهی کرد. زیزو رو برنگرداند که نگاهش کند. او مسلمان بود و به جرم مسلمان بودن در فرانسه و سالها در ایتالیا محکوم شد. وقتی در فینال جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه دو گل به برزیل زد و مملکت دومش را قهرمان جام جهانی کرد، حتی «ژاک شیراک»، رییسجمهور وقت فرانسه حاضر به دست دادن با او نشد. مدال قهرمانی را به گردن فوق ستارهاش انداخت و از او رد شد!
رییس جمهور فرانسه یک روز بعد با مقالهای در «لوموند» نکوهش شد و گفت که این فقط یک اشتباه بوده و بس؛ اشتباهی که در مورد فقط یک مسلمان فرانسوی رخ میداد.
معمای زیزو
زیزو یک تاریخ جاودانه است؛ چیزی شبیه به یک «آرکوپولیس» یا «تخت جمشید» و «اهرام مصر». او را میتوان یک قهرمان جهانی دانست. زیزو متعلق به هیچ سرزمینی نیست.
او در الجزایر متولد شد و با خانوادهاش به پاریس رفت. در میلان ستاره شد و در رئال اسطوره. زین الدین زیدان خیلی زود روی نیمکت مربی گری مادریدیها نشست و عنوان یک کمکمربی را به خود گرفت؛ آن هم کنار مردی که او را میستود. کارلو آنجلوتی، همان ستایش گر او، اولین رهبرش به عنوان سرمربی بود.
نابغه حالا شده است یک مربی. میگفتند بهترین بازیکنان تاریخ، مربیان شگفتانگیزی نمیشوند. نمونههای اثبات ادعا هم کم نبودند. «دیهگو آرماندو مارادونا» یا «پله»، «سوکراتس»، «چزاره مالدینی» و دهها اسطوره دیگر وقتی کفشها آویختند، مربیان بزرگی نشدند.
سال ۱۹۹۶ «فرانتس بکن باوئر» گفت: «ما تصور میکنیم میتوانیم مانند داخل زمین قهرمان باشیم درحالیکه نیمکت مربی گری با دنیایی که در آن بازی میکردیم، تفاوتهای زیادی دارد. ما (اسطورههای فوتبال) باید بفهمیم دیگر قهرمانهای یکنفره تیمهای خود نیستیم.»
زیدان اما انگار میخواست قهرمان یک نفره بماند؛ مردی که در تمام دو دهه اخیر سعی کرد «سفیر صلح» سازمان ملل برای کودکان کار باشد و بانی خیر برای جنگزدههای افریقا. طی دو دهه اخیر، او به عنوان بازیکن و مربی، بیش از ده بار بانی بازیهای خیرخواهانه به سود نهادهای حقوق بشر بوده و البته به جرم شنیدن واژه تروریست از سوی مدافع تیم ملی ایتالیا از زمین بازی اخراج شده است.
مرد یخی
واژهها و القاب گاهی زیاده روی میکنند. زیدان را ملقب کرده بودن به «مرد یخی» و مردی که حالا جایش نشسته را در بندر لیورپول لقب داده بودند «گاو کوهستان»!
«رافائل بنیتس» فقط وسوسهای بود برای یک مرد متصل به خاندان سلطنتی اسپانیا. وقتی میتواند مدعی تقلب در انتخابات ریاست باشگاه شود و «رامون کالدرون» را با وجود قهرمانی این تیم در «لالیگا» از سمت خود برکنار کند، شاید میخواهد با پشتوانه سیاسی خود، تبدیل شود به یکی مثل ژنرال «فرانکو».
میگویند اگر «فلورنتینو پرز» چند ده سال زودتر متولد میشد، یکی بود هولناکتر از فرانکو. در تاریخ آمده که دیکتاتوری ژنرال فرانکو از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۷۵ در اسپانیا آغاز شد. در طول سال های سلطه این دیکتاتور که «سالهای سیاه» نامیده میشود، اسپانیا بدترین سالها را تجربه میکرد. فضای جامعه پر از عوام فریبی بود و مخالفان یا اعدام میشدند یا تبعید.
به گفته مورخان، در سال های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۴ تعداد اعدامهای سیاسی به ۱۹۲هزار و ۶۴۸ نفر رسید. حزبها و نهادهای دولتی فرمایشی شده بودند و فقط رژیم را تبلیغ میکردند. روزنامهها زیر تیغ سانسور بودند و یکی یکی بسته میشدند. فقر و گرسنگی در اسپانیا بیداد میکرد و بیسوادی در حال گسترش بود و این در حالی بود که هنرمندان، دانشمندان و نخبگان ترک وطن میکردند.
در همان سالها بود که رئال مادرید 11 بر یک بارسلونا را در «الکلاسیکو» شکست داد. میگفتند دور تا دور ورزشگاه با نیروهای زرهی ارتش فرانکو اشغال شده بود. شب قبل از بازی، خانواده بازیکنان «بارسا» گروگان گرفتهشده بودند. این را مورخان نوشتهاند.
حالا «پرز»، این مرد متصل به سلطنت اسپانیا، بعد از اخراج کارلو آنجلوتیو و روی کار آوردن رافائل بنیتس، وقتی دچار خشم هواداران مادریدی شده، سراغ محبوبترین مرد ممکن در مادرید رفته است. زیدان برای بنیتس از یک نظرسنجی در روزنامه «مارکا» بیرون آمده است. مارکا در روز سوم دیماه امسال بعد از نظرسنجی آنلاین خود در مورد گزینه جانشین بعدی رافائل بنیتس نوشت: «هواداران مادریدی ۵۳ درصد به زیدان، ۳۱ درصد به مورینیو و ۱۶ درصد نیز به ویکتور فرناندز رأی دادند.»
مارکا البته روزنامه و سایت متصل به باشگاه رئال مادرید است.
حالا «مرد یخی» اولین تجربه سرمربی گری حرفهای خود را بعد از تیم آماتورهای رئال مادرید، روی نیمکت پرافتخارترین تیم تاریخ اروپا تجربه خواهد کرد؛ تیمی که با ۳۷ امتیاز، در رده سوم لالیگا قرار گرفته است. مرد یخی چه معجزهای برای پرزی خواهد کرد که جاه طلبیهایش فقط با جام قهرمانی ارضا میشود؟ این تیم با بنیتس از تمام افتخارات امسال دور مانده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر