«آدولف هیتلر»، رهبر حزب نازی که بود؟ چطور قدرت گرفت و چگونه یهودیستیزی او منجر به فاجعه هولوکاست و از میان رفتن شش میلیون یهودی و صدها هزار رومایی (کولی)، همجنسگرا، اسلاو، سوسیالیست، کمونیست، افراد معلول و میلیونها فرد بیگناه دیگر شد؟ عقاید و رفتارهای او چه شباهتهایی با دیگر دیکتاتورهایی که هولوکاست را افسانه میخوانند، دارد؟ «ایرانوایر» در بخش دیگری از پروژه سرداری که با همکاری موزه هولوکاست آمریکا منتشر میشود، به زندگی، افکار، عقاید و آنچه هیتلر بر سر یهودیان آورده پرداخته است.
***
خدمت سربازی
هیتلر در ماه مه ۱۹۱۳ به شهر مونیخ در آلمان نقل مکان کرد. او چون نمیخواست در اتریشِ هابسبورگها به خدمت سربازی برود، برای فرار از بازداشت شدن به مونیخ رفت. هزینههای این نقل مکان نیز با آخرین قسط از ارثیه پدرش تامین شد. هیتلر در مونیخ زندگی خود را از طریق فروش نقاشیهای آبرنگ و طرحهایش میگذراند. جنگ جهانی اول، مسیر زندگی هیتلر را تغییر داد و برای او هدفی تعریف کرد که میتوانست کاملا به آن متعهد شود. مطابق تمام گزارشهای باقی مانده، هیتلر یک سرباز شجاع بود: او به درجه سرجوخه ارتقا یافت، دو بار (در سالهای ۱۹۱۶ و ۱۹۱۸) مجروح شد و چندین مدال نیز به او اعطا گردید.
اگرچه بنا بر گزارشها هیتلر در این دوره به گفتمانهای سیاسی طولانی وقعی نمینهاده است، اما به نظر میرسد که او با یهودستیزی سیاسی در جناح راست افراطی که روز به روز شدیدتر میشد، همدل و همراه بوده است. این یهودستیزی سیاسی طی دو سال آخر جنگ به درون سلسلهمراتب ارتش هم نفوذ پیدا کرد.
هیتلر در جریان حملهای که با استفاده از گاز خردل در اکتبر ۱۹۱۸ روی داد، در نزدیکی ایپر بلژیک مجروح شد و بخشی از بینایی خود را از دست داد. او در حال طی کردن دوران نقاهت در بیمارستانی نظامی بود که اخبار روز ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ و خبر آتشبس را شنید. پایان جنگ اما برای هیتلر حاوی یک تهدید بود؛ تنها جامعهای که به آن احساس تعلق میکرد، در حال فروپاشی بود و احتمال بازگشت او به یک زندگی غیرنظامی وجود داشت؛ همان زندگی که در آن هیچ مسیر و یا چشمانداز شغلی دیده نمیشد.
پروپاگاندای جنگ جهانی اول بر هیتلر جوان که از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ سرباز خط مقدم بود، تاثیر خود را گذاشت. هیتلر نیز مانند بسیاری دیگر معتقد بود که آلمان در میدان جنگ شکست نخورد، بلکه این پروپاگاندای دشمن بود که باعث شکست آلمان گردید.
تحول ایدئولوژیک پس از جنگ
ارتش آلمان (رایشوهر) آدولف هیتلر را به عنوان یک مربی و البته خبرچین استخدام کرد. هیتلر در ۱۲سپتامبر۱۹۱۹ تحت عنوان یک خبرچین محرمانه در جلسهای از حزب کارگران آلمان (دی اِی پی) که در یک تالار آبجو برگزار میشد، شرکت کرد.
سالهای حضور هیتلر در وین و همچنین حضور او در میدان جنگ، مراحل مهمی از شکلگیری یک ایدئولوژی جامع برای او به حساب میآیند. اینطور به نظر میرسد که تعهد هیتلر به یهودستیزیِ مبتنی بر نظریه مبتنی بر نژاد داروینیسم اجتماعی، به خاطر خدمت او در ارتش در سال ۱۹۱۹ حاصل شده است. همچنین، قوام گرفتن ناسیونالیسمی وحدتساز بر بنیانِ نیاز به مبارزه با قدرت داخلی و خارجی یهودیان نیز حاصل همین دوران است.
هیتلر در ۱۶سپتامبر۱۹۱۹، نخستین نظریات مکتوب خود را در مورد آن چه که «مساله یهود» مینامید، منتشر کرد. او یهودیان را نه به عنوان یک گروه مذهبی، بلکه تحت عنوان یک نژاد تعریف کرد. هیتلر یهودیان را با عنوان «مرض سلِ نژادی برای مردمان» توصیف کرد، و اذعان داشت که هدف اولیه یک دولت در آلمان باید تصویب و اِعمال قوانین تبعیضآمیز علیه یهودیان باشد. به این صورت که:
«هدف نهایی، به طور قطع باید حذف جامع و کامل یهودیان باشد.»
مطالب مرتبط:
هیتلر چگونه هنرمندی ناموفق، سرباز و سیاستمدار شد؟
هیتلر، پس از جنگ جهانی اول: سربازی که می خواست رهبر باشد
هیتلر چگونه از دعوای رهبران سیاسی آلمان برای به قدرت رسیدن استفاده کرد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر