دوشنبه از ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه به وقت تهران، اتاق ورزش کلاب هاوس «ایرانوایر» میزبان دو مربی و یک کارشناس حوزه کودک بود تا در مورد بحران تجاوز، تعرض و آزار کودکان در باشگاههای ورزشی بحث شود.
این اتاق با حضور «آیدا قجر»، «پیام یونسیپور» و «امیرحسین میراسماعیلی» اعضای تحریریه ایرانوایر، «حامد فرمند» فعال و کارشناس حوزه حقوق کودک، «کوروش بازیار» مربی تیمهای پایه در آلمان و «نعیمه ظفر» سرمربی کنونی تیم ملی بسکتبال زنان تشکیل شد.
پیام یونسیپور، خبرنگار حوزه ورزش ایرانوایر در ابتدا از تجربیات خود در رسانههای ایران و ممنوعیت پوشش خبری «آزار کودکان در مدارس فوتبال» گفت. به گفته او، بخش نظارت صداوسیما در سال ۱۳۹۱ اجازه پخش مستندی در برنامه «چهار چهار دو» در رادیو جوان را که به موضوع تعرض به کودکان و نوجوانان در مدارس فوتبال پرداخته بود، صادر نکرد.
کوروش بازیار؛ از آموزش نه گفتن به کودکان تا سختگیریهای قانونی برای مربیان
کوروش بازیار به عنوان مربی فوتبال در آلمان، مقایسهای میان فضای نظارتی بر باشگاهها و مدارس فوتبال این کشور با آنچه در ایران دیده و تجربه کرده بود، داشت. او گفت: «چنین فساد و تباهیهایی مختص به ایران نیست. در همه جای دنیا چنین معضلاتی وجود دارد که البته مختص مربیان هم نیست. به صورت نمونه چندی قبل اخباری در مورد تعرض و تجاوز رییس فدراسیون فوتبال افغانستان به گوش رسید و فدراسیون فوتبال این کشور، از سوی فیفا مدتی تعلیق شد. اما آنچه باعث ایجاد شکاف بین کشورهایی مانند آلمان با سایر کشورها میشود، قوانین است.»
او به دو مورد «قوانین مالی» و «نظارت پلیس و دستگاههای قضایی» بر کلیت فوتبال اروپا و «حکومتی ماندن» فوتبال در ایران اشاره کرد: «مدارس فوتبال ما با رانت مجوز میگیرند. با نامهای شهدایی که برای مدارس فوتبال یا باشگاههای خود انتخاب میکنند هم تقدسی به وجود میآورند.»
کوروش بازیار همچنین به تربیت درست فرزندان و آموزش «نه» گفتن اشاره کرد: «بچههایی آلمانی پیش از آنکه من مربیشان شوم، در مهد کودک آموختهاند که هیچ کس حق ندارد آنها را لمس کند. ما باید درک کنیم که مربی در فوتبال برای بازیکنان معنی خداوندگار فوتبال را دارد. بنابراین حتی در لحظات شومی که مورد تعرض قرار میگیرد، توانایی نه گفتن را ندارد. در اینجا آموزش داده شده که شما حتی به پدر، مادر یا مربی و معلم خود باید نه بگویید.»
کوروش بازیار به تجربهای شخصی از نظارت و قانونمندی در فوتبال آلمان در قبال مربیان فوتبال پایه اشاره کرد: «ما هر ساله باید در کلاسهای جدید آموزش مربیگری شرکت کنیم. برای شرکت در این کلاسها، همراه داشتن برگه سوءپیشینه واجب است. برگه عدم سوءپیشینه از مهمترین اوراقی است که باید از شهرداری و دادستانی گرفت. من اگر این برگه را نداشته باشم یا به هیچوجه حق حضور در این کلاس را ندارم یا اگر هم لطف کنند و در کلاس شرکت کنم، باید برای گرفتن مدرک حتما سوءپیشینه را ارائه کنم.»
نعیمه ظفر؛ تجاوز به کودکان اسکیتباز و قربانی شدن یک مربی
نعیمه ظفر، سرمربی تیم ملی زنان قطر از تجربیات، دیدهها و شنیدههای خودش در ورزش ایران گفت: «من در ایران مدتی آکادمی بسکتبال داشتم. در این آکادمی بچهها براساس سن تقسیمبندی میشدند به ردههای ۵ تا ۷ سال، ۷ تا ۹ سال و ۹ تا ۱۲ سال. من گاهی میدیدم که مربیان به شکل چشمگیری به بچهها نزدیک میشوند. من بارها به بچههای تیم، چه دختر و چه پسر، گفتم که اگر میخواهی، لباس مناسبتری بپوش یا مثلا اگر کسی به تو بیش از حد نزدیک شد، حتما به من بگو. تذکر میدادم که کسی حق ندارد بدون اجازه از شما عکس بیندازد. گاهی مادر بچهها به من پرخاش میکردند که چرا بچههای ما را در محدودیت میگذاری؟ این بچه دارد یاد میگیرد. از طرف دیگر من پیشنهاد دادم که دخترها و پسرهای زیر ۹ سال بتوانند با همان لباس رکابی بسکتبال در تمرینات حاضر شوند. مادری اجازه نمیداد و دخترش را با حجاب به تمرینات میآورد. من میشنیدم که بچهها از این تفاوت با ناراحتی حرف میزدند.»
نعیمه ظفر از تجربهای که در فدراسیون اسکیت داشت، اینگونه نقل کرد: «من، دبیر و رییس فدراسیون اسکیت به نمایشگاه مطبوعات رفته بودیم. تلفن رییس زنگ خورد و خیلی سریع ما را جمع کرد و گفت باید برگردیم فدراسیون. به محض رسیدن به فدراسیون اسکیت، جلسه اضطراری تشکیل شد؛ گفت ما خبردار شدیم که یکی از مربیان پایه، با شاگردانش رابطه جنسی دارد. به خوبی به یاد دارم که درهای اتاقهای فدراسیون را قفل کردند و گفتند تمام مدارک مربوط به این شخص را معدوم کنید. بلافاصله به خبرنگاران گفت ایشان اصلا مربی رسمی ما نیست و از ما مدرکی نگرفته بود.»
او مدعی شد پس از یک سال دوندگی خانواده بچههایی که مورد تعرض و آزار قرار گرفته بودند و شکایت به دادگاهها مشخص میشود که مربی هیچ نقشی در این آزارهای جنسی نداشته و مدیران هیات که از سوی فدراسیون به استان یزد اعزام شده بودند، به بچهها تجاوز میکردند: «تنها کسانی که در این میان متضرر شدند، مربی و بچهها بودند. هیچ وقت حتی عاملان این تعرضها دادگاهی نشدند.»
حامد فرمند؛ نشانههای کودکان و تغییرات آنها را جدی بگیریم
حامد فرمند کارشناس حوزه کودک، با اشاره به صحبتهای کوروش بازیار و نعیمه ظفر گفت: «ما متاسفانه آسیب به آسیب و فاجعه به فاجعه سراغ موضوعات میرویم. به طور کلی رسانهها گاهی دقایقی به فاجعهای که علنی شده میپردازند و بعد همه ابعاد ماجرا فراموش میشود. من فکر میکنم بخشی از همه ماجراهایی که دوستان تعریف کردند، زیر چتر سوءاستفاده از کودکان اتفاق میافتد. آقای بازیار تفاوتهای داخل و خارج از ایران را مطرح کردند. ما دادگاه دکتر تیم ملی ژیمناستیک را داشتیم که در جریان جنبش میتو مطرح شد. او بیش از ۳۰۰ مورد تعرض و تجاوز به دختران ژیمناستیکباز داشت و به تازگی مشخص شد که افبیآی مدتی طولانی به اعتراض این کودکان رسیدگی نکرد و باعث قربانی شدن کودکانی دیگر شد. این خودش نشاندهنده یک گستردگی در موضوع آزارهای کودکان است.»
آقای فرمند به موضوع آموزش خانواده، آموزش کودکان، پاسخگو بودن نهادها، آزادی عمل دستگاههای قضایی و پیگیر بودن رسانهها اشاره کرد و گفت: «در یکی از اتفاقات اخیر، بحث آزار جنسی کودکان در روستای اهر بود. مشابه همین موضوع را خانم ظفر هم مثال زدند. ساختار قدرت نمیخواهد به این موضوع پرداخته شود؛ پس در اولین قدم میگوید این شخص اساسا معلم ما نبوده و سوال اینجاست که چگونه کسی که معلم یا حتی مربی شما نبوده، حق آموزش کودکان را داشت؟ موضوع دیگر، در چارچوب ناآگاهی و اعتماد کودک به فرد آزارگر برمیگردد. این موضوع خدا پنداری معلم، مربی یا الگو میتواند خطرساز باشد. این اطمینان خانواده که همه چیز تحت کنترل است و همه چیز طبق برنامه پیش میرود یا حتی نگهداری کودک بیش از زمان معمول میتواند آسیبزا باشد.»
حامد فرمند در مورد وجود سانسور و لاپوشانی اخبار آزار کودکان نیز گفت: «متاسفانه این موضوع فقط در زمینه تعرض و آزار کودکان وجود ندارد و گستردگیاش به تمام ابعاد جامعه ما در ایران میرسد. شما در شرایط مختلف میبینید افرادی که در شوشتر موضوع تجاوز به کودکان را مطرح میکنند، مورد اعمال قانون قرار میگیرند نه آزارگران. خوشبختانه شبکههای اجتماعی این فرصت را فراهم کرده که افراد مختلف جامعه اقدام به خبررسانی کنند. اما همین آگاهیرسانی در موضوع آزار کودکان هم خودش تکنیکها و اصول خاصی دارد که متاسفانه گاهی رعایت نمیشود. به همین دلیل حقوق دیگر کودک پایمال میشود. به همین دلیل انتظار این است که رسانههای حرفهای به خصوص در خارج از کشور نسبت به این موضوع اقدام کنند.»
او به انتشار نام یا تصویر کودکی که مورد آزار قرار گرفته، به عنوان عامل مخدوش شدن کرامت انسانی کودکان در برخی خبررسانیهای فضای مجازی اشاره کرد.
حامد فرمند به «تعریف درست» از آزار جنسی و راههای درک اینکه کودک مورد آزار و تعرض قرار گرفته، اشاره کرد: «همان طور که آقای بازیار گفتند، تعریف ما باید از موضوع آزار جنسی کودکان گستردهتر باشد. برهنه کردن یک کودک بدون اجازهاش، یک آزار جنسی جدی است. ما باید به کودکانمان نه گفتن را بیاموزیم. باید به خانوادهها بیاموزیم که با رفتار او درک کنند یک کودک چه زمان مورد تعرض قرار گرفته است.»
آقای فرمند به این موارد به عنوان یافتههایی از واکنشهای کودکان پس از آزار، تعرض و تجاوز اشاره کرد: «این موارد خطکشی شده نیست. اما کودکان ممکن است ناگهان پرخاشگر شوند، ناگهان منزوی شوند. ممکن است اشتهای کودک به شکل چشمگیری کم یا زیاد شود. کودکانی که مورد تعرض قرار گرفتهاند ممکن است در خوابشان اختلالهایی به وجود بیاید. ممکن است در کودکان دبستانی شاهد تغییر در نوع بیان و حرف زدن آنها باشید. یعنی به رفتارهای کودکانه برگردند و بعضی کلمات را ببلعند. شب ادراری یا حتی از دست دادن کنترل ادرار در روز، از موارد دیگر است. همین طور برخی از کودکان استقلال نسبی و آموختههایشان را از دست میدهند. مثلا در بستن بند کفششان ناتوان میشوند. از دست دادن اعتماد به نفس هم از دیگر ظهورهای بیرونی است. خانوادهها البته باید با این مساله هم آشنا باشند که برخی از این تغییر رفتارها میتواند در مرحله گذار از کودکی به نوجوانی هم باشد. اما تکرار این موارد به صورت مکرر، باید جدی گرفته شود.»
فضای مجازی و کودکان ورزشکار؛ فرصت یا تهدید؟
کوروش بازیار در مورد فضای مجازی و مخاطراتی که شبکههای مجازی برای کودکان دارند، به دو مثال اشاره کرد: «سال ۲۰۱۱ گزارشگر بیبیسی به محل تمرین تیم ما آمد تا هم مصاحبهای با من داشته باشد و هم از تمرین بازیکنان ما گزارشی تهیه کند. من مجبور شدم از تکتک مادران بازیکنانم اجازه کتبی بگیرم و آنها اعلام رضایت کنند که مشکلی برای پخش تصویر فرزندشان در این شبکه خبری ندارند. موضوع دوم سال ۲۰۱۵ بود که موج پناهندگان وارد آلمان شد. من با پروژهای به نام «بله تو میتوانی» همکاری داشتم. آنجا قرار بود ما به عنوان مربیان فوتبال به خانوادههایی که در کمپها حضور دارند کمک کنیم که بچههایشان از کمپ بیرون بیایند. من از خانواده بازیکنانم مشورت کردم و اجازه گرفتم که تیممان را به یکی از کمپها ببریم و با دختر بچهها و پسربچهها بازی کنیم. مادرها، بچههایشان را میآوردند و با زبان اشاره میگفتند به پسر ما هم بازی بدهید و ما با دل و جان استقبال میکردیم. اما از تکتک همان مادران اجازه گرفتم که تصویر بچههایشان در شبکه دویچهوله آلمان منتشر شود. من نمیگویم موافق یا مخالف رفتار خانوادههایی هستم که بچههایشان را در دید عمومی قرار میدهند. ولی یک توصیه به خانوادهها دارم؛ فرزند شما تا وقتی که به سن بلوغ و تصمیمگیری برای آیندهاش برسد، از هزار مسیر عبور خواهد کرد. من بازیکنی داشتم که نابغه فوتبال بود. با باشگاه آرمینیا بیلفلد قرارداد بست؛ ولی سر شش ماه برگشت. گفت عاشق شدم؛ همسرم گفته یا من یا فوتبال. بنابراین باید بدانیم این بچه اگر سراغ فوتبال نرفت آیا با این تصاویری که در اینستاگرامش قرار دادهایم، باعث تسکین دردش میشود یا نه؟»
نعیمه ظفر هم در همین مورد گفت: «در این مورد لااقل تا این لحظه هیچ آموزشی وجود نداشته است. تصور میکنم سالهاست از کودکان ورزشکار در اینستاگرام برای شوآف استفاده میشود. تا امروز هیچ باشگاهی از اینستاگرام بازیکن جذب نکرده است. اگر شما بخواهید فرزندتان را به باشگاهی معرفی کنید، مراحل اصولی وجود دارد؛ ساختن یک پروفایل و ارسال برای باشگاهها یا مدیران برنامه.»
حامد فرمند با اشاره تعریف قوانین در دنیای مدرن گفت: «مثالهایی که آقای بازیار و خانم ظفر زدند، نمونهای از وجود قانون در جهان مدرن است. باید درک کنیم که کودک در زمینه سلامت روان و هویت صاحب حقوق و کرامت انسانی است. در شرایطی که قوانین شرکتهایی مانند فیسبوک، اینستاگرام یا کلابهاوس اجازه نظارت دقیق به حقوق کودکان را نمیدهند و همینطور با کشوری مواجه هستیم که قوانین مدنی کافی در مورد حقوق کودک ندارد، باید سطح آگاهی عمومی را افزایش داد. خوشبختانه در سالهای اخیر اتفاقات خوبی افتاده و نمونههایی مانند ریپورت کردن یا تذکر دادن به افرادی را که حقوق کودکان را تضییع میکنند، شاهد هستیم.»
جمعبندی بر پایه آموزش، قانون و تقدسزدایی
کوروش بازیار در پاسخ به این سوال که آیا در فوتبال اروپا و بالاخص آلمان، به معلمان و مربیان ورزشی، آموزشی برای «اعتماد سازی» در قبال کودکان، برای بازگو کردن آزارهایی که از سوی افراد دیگر دیدهاند، داده شده یا نه گفت: «ما در سال اول کلاسهای مربیگری در آلمان، مبحثی را آموختیم به نام فلسفه و روانشناسی فوتبال کودک. به ما گفتند همیشه در چشم بازیکنان نگاه کنید. حتی به ما تاکید کردند زاویه نگاهتان در طول تمرین به گونهای باشد که بتوانید چشم کودکان را به خوبی ببینید. بچهها از وقتی پایشان را به استادیوم میگذارند تا وقتی سوار ماشین پدر و مادر میشوند، مسوولیتشان با مربی است. یعنی حتی مادری حق ندارد کنار زمین به فرزندش بگوید بند کفشت را ببند. همین در چشم نگاه کردن، بارها من را متوجه اتفاقات زندگی بچههای تیمم کرده است. پسری بود که تکلهای وحشتناک میزد، گریه میکرد و دریبل میزد. داد میکشید؛ بعدها متوجه شدم نامادریاش در خانه کتکش میزند. راه فهمیدنش هم این است که اول باید با خانواده کودک تماس بگیرم. به او بگویم فرزند شما روز خوبی نداشته و دلیلش را بپرسم. اگر احساس کنم خانواده پنهانکاری میکنند، موظفم طبق قانون با پلیس تماس بگیرم. پلیس به اورژانس اجتماعی خبر میدهد و اگر پدر و مادر صلاحیت نگهداری بچه را نداشته باشند، فرزند را از آنها میگیرند.»
نعیمه ظفر نیز در پاسخ به همین سوال گفت: «اولین نشانهای که من در چشم این بچهها میدیدم، یک ترس عمیق بود. کودک یا نوجوان، همیشه با ترس در قبال مربیاش رفتار میکند. مورد دوم لجاجت بود. وقتی میدیدم کودکی در قبال مربیاش بسیار مطیع است، به خواستههای غیرمنطقیاش حتی در تمرین گوش میکند یا برعکس، هر خواستهای را با فریاد و اعتراض جواب میدهد، متوجه میشدم که اتفاقی بین مربی و شاگرد افتاده.»
حامد فرمند در جمعبندی پایانی، از وظیفه عمومی برای کمکرسانی به کودکان و اطلاعرسانی به خانوادهها برای حساس شدن در قبال موضوع آزار کودک سخن گفت: «ما باید به خانوادهها و کودکان بیاموزیم که هیچ مکانی مقدس نیست. چیزی که محوریت دارد حقوق کودک است؛ نه مدرسه و نه خانواده مقدس نیست. بنابراین تمام تلاشمان را باید متمرکز بر آموزش بهینه به کودکان و خانوادهها و مراقبت از حقوق کامل کودکان برای حفاظت از سلامت روان این قشر جامعه بکنیم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر