در روزهای اخیر، معلمان در شهرهای مختلف در حال برگزاری تجمعات اعتراضی نسبت به وضعیت صنفی خود هستند.
وضعیت معلمان حقالتدریسی و نهضت سواد آموزی و نیز اجرا نشدن طرح رتبهبندی معلمان، از جمله مهمترین موارد اعتراضی به شمار میروند که این روزها فرهنگیان در شهرهای مختلف در حال پیگیری آنها هستند.
مشکلات ساختاری سیستم آموزش و پرورش که از طرفی به کمبود دهها هزار معلم منجر شده است و از طرف دیگر مانع استخدام نیروهای متقاضی میشود، چیست؟
این موضوع را در گفتوگو با«نجات بهرامی»، پژوهشگر و فعال صنفی معلمان و دیگر فعالان این حوزه در اتاق «ایرانوایر» در شبکه اجتماعی «کلابهاوس» با عنوان «استخدام معلمان و معیشت شاغلان و بازنشستهها» به بحث گذاشتیم.
نجات بهرامی در ابتدا افزایش شدید جمعیت در سالهای ابتدای حاکمیت جمهوری اسلامی و حذف و مهاجرت بخشی از معلمان به دلایل سیاسی و عقیدتی را از عوامل اصلی کمبود معلم در دو دهه ابتدایی حاکمیت جمهوری اسلامی ارزیابی کرد: «مساله کمبود معلم در ایران به چند موضوع مربوط میشود؛ اول، رشد کم سابقه فرزندآوری در ابتدای انقلاب تا اوایل دهه ۷۰ که به افزایش سرسامآور تعداد دانشآموزان منجر شد. همزمان، تعداد زیادی از معلمان در سالهای ابتدایی انقلاب به دلایل سیاسی و اعتقادی از بدنه آموزش و پرورش اخراج شدند. این موضوع به کمبود شدید معلم در مدارس و دو شیفته و سه شیفته شدن کلاسها در سراسر کشور منجر شد.»
او که سابقه معاونت در اداره کل روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش را دارد، در ادامه به تاسیس دانشگاههای تربیت معلم در جمهوری اسلامی برای حل این بحران اشاره کرد که این راهکار هم به گفته او، تا امروز نتوانسته است چندان در مهار این بحران کارساز شود: «در اواخر دهه ۶۰، کمکم آموزش و پرورش به تربیت معلمان جدید در دانشگاهها روی آورد که در سالهای اخیر، این معلمان با پایان دوران خدمت خود، در حال بازنشسته شدن هستند. بنابراین، دوباره مثل ابتدای انقلاب، ما با بحران شدید کمبود معلم روبهرو شدهایم. به طور متوسط، سالیانه حدود ٥٠ هزار معلم با بازنشسته و یا بازخرید شدن، از چرخه آموزش و پرورش کنار میروند. هر ساله برای جبران این کمبود مفرط معلم، وزارت آموزش و پرورش در یک فرایند چانهزنی بسیار فرسایشی، از سازمان برنامه و بودجه درخواست استخدام هزار معلم آن سال را میکند و در نهایت سازمان برنامه و بودجه با استخدام کمتر از ۱۰ هزار نفر موافقت میکند.»
با وجود این میزان از کمبود سالیانه معلم در کشور، چرا وزارت آموزش و پرورش انبوه متقاضیان استخدام در آموزش و پرورش، از جمله معلمان حقالتدریسی را به خدمت نمیگیرد؟
این پرسش دیگری است که با نجات بهرامی که سالها به عنوان معلم در آموزش و پرورش فعالیت کرده است، مطرح کردیم. به عقیده او، عامل اصلی این مساله، سیاسی و ایدئولوژیک است: «به نظر من، چون توان و اراده لازم برای استخدام رسمی معلمان از دانشگاههای غیر از دانشگاههای تربیت معلم و شهید رجایی وجود ندارد، قراردادهای فارغالتحصیلان از دانشگاههای دیگر به صورت موقت و غیر تعهدآور برای استخدام تنظیم میشوند. این معلمان حقوق بسیار پایینی دریافت میکنند و آینده شغلی کاملاً ناامنی دارند. اعتراض هر ساله آنها هم برای همین است و خواستار استخدام رسمی در وزارت آموزش و پرورش هستند. از طرفی هم نمایندگان آنها در مجلس با این که میدانند استخدام این معلمان با مشکل قانونی روبهرو است اما برای جمعآوری رای، در مجلس سخنرانی کرده و به دولت فشار وارد میکنند.»
این کارشناس مسایل صنفی معلمان در ادامه با طرح این پرسش که چرا با وجود بحران کمبود معلم، مشکل قانونی استخدام معلم از دانشگاههای دیگر حل نمیشود، ادامه داد: «به نظر من، یکی از دلایل عمده آن، سیاسی و ایدئولوژیک است. جمهوری اسلامی فکر میکند در دانشگاههای تربیت معلم و شهید رجایی معلمانی در تراز انقلاب تربیت کرده است و نباید از فارغالتحصیلان دیگر دانشگاهها برای پر کردن جای خالی معلم در مدارس استفاده شود. عامل دیگر تداوم این بحران این است که برای ساختار حکومتی ما آموزش و پرورش استاندارد از اولویت لازم برخوردار نیست و شما میبینید با وجود صرف هزینههای زیاد در بخشهای مختلف، در استانهای محروم، ما همچنان شاهد فعالیت مدارس چند شیفته و کپری هستیم.»
او گفت: «من به عنوان کسی که سالها معلم بوده و بعد در دوره کوتاهی به خاطر مسوولیت در وزارت آموزش و پرورش، به مدارس استانهای مختلف سر زدهام، به جرأت میتوانم بگویم تقریباً ٩٠ درصد مدارس کشور تنها نام مدرسه را با خود دارند و از نظر امکانات، هیچ نشانی از یک مدرسه استاندارد ندارند. از آن سو، در پایتخت و چند شهر دیگر مدارس پولی و با امکانات قابل قبول تاسیس شدهاند که فرزندان مسوولان و خانوادههای متمول میتوانند به جای تحصیل در مدارس شلوغ دولتی، در آنها تحصیل کنند.»
در سال تحصیلی گذشته، با شیوع کرونا و عدم دسترسی بخش بزرگی از دانشآموزان به امکانات آموزش آنلاین، آمار ترک تحصیل در مناطق محروم رشد فزایندهای داشت. در آذر ۱۳۹۹، آمار رسمی استان خراسان رضوی با ۴۰ هزار ترک تحصیل، رشدی ۳۰۰ درصدی را نشان داد.
از آن سو، با کاهش کیفیت آموزش در مدارس دولتی، سهم مدارس غیردولتی از دانشآموزان تحت پوشش از ۹ درصد در سال ۱۳۹۲ به ۱۴ درصد در سال ۱۳۹۹افزایش پیدا کرد.
در این جلسه، همچنین نظر نجات بهرامی را در مورد دلایل امنیتیتر شدن برخورد جمهوری اسلامی با فعالیت صنفی معلمان در سالهای اخیر پرسیدیم. به نظر او، افزایش اعتراضات معیشتی مردم از دلایل عمده این روند است: «به نظر میرسد در سالهای گذشته که تجمعات خیابانی مردم برای اعتراض به حکومت کمتر بود، برخورد جمهوری اسلامی هم با تجمعات صنفی و از جمله معلمان هم خفیفتر بود. در سالهای اخیر که مردم در تجمعات خود بر عدم مشروعیت جمهوری اسلامی تاکید میکنند، ترس این حکومت از هرگونه تجمع اعتراضی هم بیشتر شده است. همین تجمعات صنفی در سالهای گذشته با پاسخهای متفاوتی روبهرو میشدند.»
غیر از مشروعیت، مساله معیشتی عموم مردم هم به نظر بهرامی در تشدید برخورد با فعالیت صنفی معلمان نقش مهمی دارد: «در شرایطی هستیم که خط فقر نسبی ۱۰ میلیون تومان اعلام شده است و بیشتر مردم با بحران معیشتی جدی روبهرو هستند. در این شرایط، فعالیت صنفی مثل تجمع، نوشتن نامه، اعتصاب و دیگر فعالیتها، برای حکومت از نظر گسترش پیدا کردن به دیگر لایههای جامعه نگران کننده است. نگرانی اصلی حکومت این است که تجمع معلمان به یک رشته تجمعات دیگر اقشار مردم که با بحران معیشتی روبه رو هستند، منجر شود و همین موجودیت آنها را با چالش روبهرو کند.»
«غلامرضا غلامی»، فعال صنفی معلمان از استان فارس هفته گذشته در منزل شخصی خود بازداشت شد. این از نمونه برخوردهای امنیتی جمهوری اسلامی با فعالان صنفی معلمان است.
در گفتوگوی کلابهاوسی «ایرانوایر» در مورد مسایل معلمان، «ایرج رهنما» در مورد جزییات بازداشت غلامی از سوی اداره اطلاعات استان فارس و دلیل احتمالی این اتفاق صحبت کرد: «آقای غلامرضا غلامی، فعال صنفی معلمان استان فارس از سوی اداره اطلاعات استان فارس بازداشت شده است. آقای غلامی در حال تلاش برای تاسیس کانون صنفی معلمان استان فارس بود و قرار بود چند روز بعد انتخابات شورای مرکزی این نهاد را برگزار کند. متاسفانه کانون معلمان استان فارس در سالهای اخیر استقلال خود را از دست داده و به دولت متمایل شده است. برای همین عدهای از معلمان و از جمله آقای غلامی تصمیم گرفتند که کانون جدیدی را تاسیس کنند و قرار بود در هفته آینده نخستین جلسه شورای مرکزی این نهاد برگزار شود. ماموران حین بازداشت اعلام نکردند که آقای غلامی را به کجا منتقل میکنند.»
«فاطمه رحمانی»، معلم مدارس استثنایی و فعال صنفی معلمان هم در این گفتوگوی کلابهاوسی، به تاثیر فزاینده جمعیت بالای دانشآموزان و کمبود معلم پرداخت: «در همین شرایط شلوغی و امکانات ناقص مدارس دولتی، برخی دانشآموزان مدارس استثنایی که از بهره هوشی مانند دیگران برخوردار هستند، در بخشی از دوران آموزشی خود، یعنی آموزش تلفیقی، مجبور هستند که در مدارس دانشآموزان غیر معلول تحصیل کنند.»
رحمانی به آسیبهای جدی دانشآموزان استثنایی در این شرایط اشاره کرد: «اولیای مدارس با کیفیت بالا معمولاً به خاطر دیگر دانشآموزان، از پذیرش این دانشآموزان خودداری میکنند. در نتیجه، این افراد مجبور هستند در مدارس محروم و با جمعیت بالا این دوره را بگذرانند. در این مدارس، معلم باید همان دروسی را که به دیگر دانشآموزان تدریس میکند، به دانشآموز ناشنوا یا نابینای مطلق و یا دیگر دانشآموزان استثنایی تدریس کند و اینجا، هم معلم و هم آن دانشآموز با انواع بحرانها روبهرو میشوند. از کندی در یادگیری تا برخی مسایل روانی که برخی از این دانشآموزان با آن روبهرو میشوند، تنها بخشی از عواقب این وضعیت است.»
«ابوالفضل رحیمی شاد»، فعال صنفی معلمان و کنشگر سیاسی هم در این جلسه با اشاره به تجربه شخصی خود در گزینش استخدامی، مسایل ایدئولوژیک را مهمترین نکته برای مسوولان در گزینش معلمان ارزیابی کرد: «من به تجربه شخصی خودم در مورد گزینش معلمان اشاره میکنم تا اصول حاکم بر این روند را بیشتر بشناسیم. من از جمله معلمانی هستم که در دانشگاهی غیر از دانشگاه تربیت معلم و شهید رجایی درس خواندهام. دقیقا سه سال تمام منتظر پاسخ بخش گزینش وزارت آموزش و پرورش بودم. در آخرین مراجعهای که به این قسمت داشتم، یکی از مسوولان آن به صراحت اشاره کرد از مشکلات اصلی که با من دارند، این است که فکر میکنند من از آن دسته معلمانی هستم که کاملاً مطیع و فرمانبردار سیستم ایدئولوژیک آموزش و پرورش نیستم! آموزش و پرورش نه فقط برای معلم، که برای دانشآموزان هم تمام تلاش خود را میکند که دانشآموزانی کاملاً مطیع و تابع ارزشهای نظام را تربیت کند. در این شرایط، دانشآموزان با خصلتهایی متضاد به جامعه وارد میشوند. در حالی که در منزل با ارزشهای غیر ایدئولوژیک اسلامی تربیت میشوند، در مدرسه به آنها یاد داده میشود تنها در صورت رعایت این ارزشها میتوانند در جامعه زندگی کنند.»
ابوالفضل رحیمی شاد در ادامه با اشاره به چشمانداز فعالیتهای تشکلهای صنفی معلمان در دولت «ابراهیم رئیسی»، پیشبینی کرد برخورد با این نهادهای مدنی شبیه دولت «محمود احمدینژاد» خواهد بود: «در مورد چشمانداز فعالیت تشکلهای مستقل و آزادیخواه معلمان همزمان با آغاز دولت ابراهیم رئیسی، به نظر من در این دوره به هیچ وجه این تشکلها امکان فعالیت نخواهند یافت. به نظر من، این دوره بیشتر شبیه دوره محمود احمدینژاد خواهد بود که از فعالیت این دست تشکلها جلوگیری شد. احتمال این هم وجود دارد که به جای تشکلهای مستقل، حکومت از شکلگیری و رشد برخی تشکلهای وابسته به خود حمایت کند تا با فعالیت آنها، نمایش حمایت از تشکلهای صنفی را هم اجرا کند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر