«روزنامهنگاری تحقیقی» یا Investigative Journalism تفاوتهای زیادی با روزنامهنگاری مرسوم دارد. یکی از مهمترین تفاوتهای روزنامهنگاری تحقیقی با روزنامهنگاری مرسوم، نوع دسترسی به اطلاعات است. در روزنامهنگاری تحقیقی، روزنامهنگار برای به دست آوردن اطلاعات، ممکن است ماهها تحقیق کند و سرنخهای متفاوتی را دنبال کند تا به اطلاعاتی دسترسی پیدا کند. وقتی اطلاعات را جمعآوری کرد آن را به دقت فکتچک میکند تا از صحت آن اطمینان حاصل کند؛ چراکه اطلاعات حاصله از روزنامهنگاری تحقیقی معمولا حساس است و میتواند آینده یک روزنامهنگار را به خطر اندازد. از این حیث برای روزنامهنگار خیلی اهمیت دارد که از صحت اطلاعات اطمینان حاصل و با وسواس خاصی آن را منتشر کند. اما در روزنامهنگاری مرسوم، اطلاعات توسط دیگران تولید میشود، در اختیار رسانهها قرار میگیرد و آنها آن را منتشر میکنند. در واقع خبرنگار الزاما تولیدکننده خبر نیست، بلکه بیشتر اوقات، اخبار در اختیار خبرنگاران قرار میگیرد. پس سواد رسانهای حکم میکند که روی منبع خبری خبرنگار و اینکه خبرنگار چگونه به یک خبر دست یافته باید حساس باشیم. آیا خبر تولیدی ماحصل نفوذ لابیها در رسانههاست؟ آیا خبر منتشر شده، سفارشی است؟ تحمیلی است؟ و آیا از اعتبار کافی برخوردار است؟
گاهی اوقات، خبرنگاران بدون آنکه بدانند، در کنترل منابع تولید خبر قرار دارند و اخباری را منتشر میکنند که در اختیار آنها به صورت هدفمند قرار گرفته است. این اتفاق در حوزه سیاسی و اقتصادی بسیار پررنگ اتفاق میافتد. گاهی هم خبرنگاران آگاهانه در اختیار دستگاههای اطلاعاتی قرار میگیرند و گاهی هم با تهدید یا تطمیع وادار به انتشار خبری میشوند. از این حیث مساله «دروازهبانی خبر» یا «گزینشگری خبر» اهمیت بسیاری در رسانهها پیدا میکند؛ یعنی در هر رسانه یک سلسله مراتبی برای گزینش خبر، براساس سیاستها و استراتژیهای خبری آن رسانه شکل گرفته که بر کل پروسه «تولید تا مصرف» خبر نظارت دارد.
حال پرسش این است که اگر رسانه، خود تریبون دستگاههای اطلاعاتی امنیتی بود چه؟ در این حالت تکلیف روشنتر است و نیاز به کنکاش زیادی نیست و مخاطب میداند که با تولیدات دستگاههای امنیتی مواجه است، نه تولیدات رسانهای معتبر.
لطفا به این گزارش خبرگزاری فارس توجه کنید. این گزارش با عنوان «فیلم اعترافات منتشرنشده نوید افکاری؛ کسی را کشتم که حتی اسمش را نمیدانستم!» منتشر شده و در توضیح آمده است: «در فیلمی که به تازگی به دست خبرگزاری فارس رسیده، افکاری صراحتا به قتل فردی بیگناه اعتراف میکند. او در این اظهارات میگوید: کسی را کشتم که حتی اسمش را نمیدانستم!»
نکته همانی است که در بالا به آن پرداخته شد، خبر توسط خبرنگار تولید نشده است؛ بلکه خبر در اختیار یک رسانه قرار گرفته تا آن را منتشر کند. منبع خبر کیست؟ خبرگزاری فارس منبع خبر را منتشر نکرده است؛ ولی روشن است که منبع خبر تیم بازجویی نوید افکاری است. تیمی وابسته به سپاه، حفاظت اطلاعات قوه قضاییه، وزارت اطلاعات و یا یک دستگاه امنیتی دیگر که در طراحی اعدام نوید افکاری نقش داشته است.
پس روشن است که منبع تولید گزارش، از منظر سواد رسانهای فاقد اعتبار و از منظر سواد حقوقی فاقد وجاهت قانونی و تخلف آشکار حقوقی و مستوجب مجازات است؛ چراکه «اعتراف علیه خود» آنهم در دوره بازداشت و آنهم تحت شکنجه، خلاف قانون و عمل مجرمانه است.
اما چرا فیلم اعترافات یک قربانی یک سال پس از اعدام او منتشر میشود؟ هدف از انتشار این ویدئو چیست؟ پاسخ را احتمالا در گزارش صدای آمریکا باید جست؛ یعنی گزارش خبرگزاری فارس پاتکی است به گزارش صدای آمریکا. در مستندی که در صدای آمریکا از جریان محاکمه و اعدام نوید افکاری منتشر شد، صدای نوید افکاری را پخش میکند که هرگونه دخالت در قتل را رد میکند و میگوید پس از شکنجه طولانی، از سقف آویزان کردنهای ممتد، کشیدن کیسه روی سرم و دیدن چند باره مرگ جلوی چشمانم، بعد از دستگیری برادر و پدر و اعضای خانوادهام، بعد از نشان دادن حکم بازداشت مادر و خواهرم و بعد از مواجه شدن با خودکشی برادرم، من مجبور به اعتراف شدم و هرچه خواستند را نوشتم، در حالیکه من هیچ نقشی در این قتل نداشتم، من فردی که گفته میشود کشته شده را نه میشناسم و نه میدانم اسمش چیست.
در این مستند صدای «وحید افکاری» برادر نوید نیز پخش میشود که ابراز بیگناهی میکند و میگوید هر فیلمی از ما دارید که نشانه دخالت ما در قتل است را منتشر کنید.
براساس آنچه در این مستند آمده نوید افکاری بارها از شکنجههای طولانی اطلاع میدهد و حتی در آخرین تماس میگوید که توسط متخصصان پزشکی قانونی معاینه شده و ۱۰-۱۵ آسیبی که به بدنش در اثر شکنجه وارد شده، توسط پزشکی قانونی ثبت و ضبط شده است. این مستند با این جمله نوید افکاری ختم میشود که میگوید: «من عمرم روی تشک کشتی گذشت و تنها چیزی که از این کشتی آموختم اینکه زیر بار ظلم و دروغ نروم.»
در واقع تیم امنیتی طراح اعدام نوید افکاری، برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان و یا در دفاع از خود، اعترافاتی را پخش کرده تا حقانیت خود را ثابت کند، حال آنکه پخش چنین اعترافاتی که علیه خود و با شکنجه حاصل شده، خود عملی مجرمانه و نشانه ظالمانه بودن اعدام یک جوان ایرانی است.
بنابراین باید توجه داشت آنچه در رسانهها به عنوان خبر به مخاطب عرضه میشود، پوششدهنده تمام حوادث جامعه نیست؛ بلکه محصول انتخاب آن رسانه و ارزشهای خبری ذاتی حادثهای است که مخابره میشود، ولی وقتی رسانهای تریبون دستگاههای امنیتی-سیاسی و اطلاعاتی است، باید یک بند دیگر به اصول دروازهبانی خبر آن رسانه اضافه کرد و آن تعیین تکلیف دستگاههای آمر است. دستگاههایی که انتشار یا پیشگیری از انتشار یک گزارش را به مدیران آن رسانه دیکته میکنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر