این ویدیو، داستان تراژیک «جنبش رز سفید» است؛ جنبشی که در سالهای قدرت حکومت «نازی» در خود آلمان و توسط دانشجویان مونیخ علیه آلمان نازی به راه افتاد و با آن که تنها چند ماه ادامه یافت اما در تاریخ مبارزه مردم این کشور با رژیم نازی ماندگار شد.
***
«آیا ما قرار است تا همیشه ملتی باشیم مورد تنفر و رد تمام نوع بشر؟ نه. راه خود را از اوباشگری نازیها جدا کنید. با عمل ثابت کنید که اینطور فکر نمیکنید.»
این جملات، بخشی از اعلامیه پنجم جنبش رز سفید هستند که در سال ۱۹۴۳ و در زمان حکومت نازیها بر آلمان از سوی اعضای این جنبش نوشته و در میان مردم پخش شد.
جنبش رز سفید از معدود جنبشهای درون آلمان بود که علیه سیاستهای نسلکشانه نازیها به پا خاست. در میان انفعال مردم آلمان، چند دانشجو هسته اولیه این جنبش را شکل دادند. آنها با نوشتن اعلامیه، درباره آنچه در رژیم نازی بر سر یهودیان میآمد، اطلاعرسانی میکردند و مردم را به مخالفت و مقاومت علیه نازیها تشویق میکردند.
رز سفید در تابستان سال ۱۹۴۲ در «دانشگاه مونیخ» به رهبری «هانس شول» و برخی دوستانش آغاز شد. هانس دانشجوی پزشکی این دانشگاه بود. او و خواهر و برادرهایش در خانوادهای معتقد به مذهب پروتستان بزرگ شده بودند که در آن پدر و مادر بیسروصدا با نازیها مخالفت میکردند.
هانس شول سربازی در جبهه شرق بود و از نزدیک برخورد با یهودیها را دیده بود.
جنبش رز سفید با چاپ اعلامیه و شعار نویسی روی دیوارهای شهر، سعی داشت مردم را نسبت به آنچه حکومت بر سر یهودیها میآورد، آگاه کند. با این حال، فعالیت آنها تنها هشت ماه مخفی ماند و اعضای اصلی گروه گرفتار سرنوشتی تراژیک شدند.
در فوریه ۱۹۴۳، هانس شول و خواهر کوچکترش، «سوفی» که هر دو از اعضای هسته مرکزی جنبش رز سفید بودند، اعلامیه ششم خود را آماده کردند. تعدادی از آنها را با پست فرستاده بودند. حدود هزار اعلامیه اینگونه فرستاده شد و هزار مورد مانده بود که تصمیم گرفتند آنها را در دانشگاه خود، یعنی دانشگاه مونیخ پخش کنند.
اول صبح دانشجویان سر کلاس بودند و فرض آنها این بود که کسی در ساختمان اصلی نخواهد بود. این بود که وارد ساختمان شدند و اعلامیهها را پشت در کلاسهای درس قرار دادند تا وقتی دانشجویان بیرون میآیند، اعلامیهها را پیدا کنند و بخوانند. متاسفانه یکی از سرایدارها عضو حزب نازی بود و هانس و سوفی را در حال پخش اطلاعیه پیدا کرد و آنها را در گوشهای گیر انداخت. همه دانشجویان از کلاس بیرون آمدند. «گشتاپو» خیلی زود از راه رسید و هانس و سوفی دستگیر شدند. آنها را از هم جدا کردند. ساعتها و ساعتها و ساعتها از هر دو بازجویی کردند.
گشتاپو به سرعت یکی از همدستان آنها را که مردی به نام «کریستوف پروبست» بود، دستگیر کرد. او اعلامیه هفتم را با دست نوشته بود و نسخهای از آن نزد هانس پیدا شد و از طریق دستخط توانستند کریستوفر را کشف و دستگیر کنند. در عرض یک هفته، هر سه را محاکمه و چند ساعت پس از پایان محاکمه، آنها را با گیوتین اعدام کردند. در چند ماه بعدی، بسیاری دستگیر شدند. شماری اعدام و چند نفر دیگر هم زندانی شدند.
اعضای جنبش رز سفید در زمان حیات به هدف خود، یعنی همراه کردن مردم علیه رژیم نازی نرسیدند اما نام آنها تا همیشه در تاریخ آلمان ماندگار شد.
سرایداری که هانس و سوفی را لو داده بود، در پی سقوط حکومت نازی دستگیر و محاکمه شد و پنج سال را در اردوگاه کار اجباری گذراند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر