منبع: موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده آمریکا، واشنگتن
قتلعام و سرکوبی که نازیها به راه انداختند، با مقاومت مردمی در آلمان و در مناطق تحت اشغال مواجه شد. درست است که یهودیان قربانیان اصلی نازیها بودند، اما آنها نیز به نوبه خود، بهروشهای مختلف، گروهی و فردی، در برابر ظلمی که بر آنها اعمال میشد، مقاومت کردند.
مقاومت سازمانیافته مسلحانه نیرومندترین شکل مقابله یهودیان با سیاستهای نازیها در اروپای تحت اشغال آلمان بود. یهودیان غیرنظامی در بیش از صد مورد از گتوهایی که در لهستان و در اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفته بود دست به مقاومت مسلحانه زدند.
در ماههای آوریل و مه ۱۹۴۳، یهودیان گتوی ورشو دست به اسلحه شدند و علیه نازیها بهپاخاستند. شایعه شده بود که مقامات تصمیم گرفتهاند، ساکنان گتو را به اردوگاه مرگ «تربلینکا» ارسال کنند. وقتی که نیروهای «اساس» و پلیس وارد گتو شدند، اعضای «سازمان مبارزان یهودی» (Zydowska Organizacja Bojowa) و سایرین با کوکتلمولوتوف و نارنجکهای دستساز و چند قبضه سلاحی که یافته بودند، به تانکهای نازیها حمله کردند. آلمانیها گرچه از مقاومت شدید یهودیان شگفتزده شده بودند، موفق شدند در ظرف چند روز به جنگِ خیابانی پایان دهند. با این حال، حدود یک ماه طول کشید تا سرانجام نیروهای نظامی آلمان که به مراتب از قدرت بیشتری برخوردار بودند، موفق شدند کنترل کامل گتو را بهدست بگیرند، جریان مقاومت را خلع سلاح کنند و تمام ساکنان گتو را به اردوگاههای مرگ و کار اجباری تبعید کنند. ماهها پس از پایان قیام ورشو، تعدادی از بازماندگان جریان مقاومت همچنان در خرابههای گتو مخفی بودند، بهطوری که نیروهای «اساس» و پلیس مجبور بودند مدام در این محلات گشتزنی کنند تا جلوی حمله به نیروهای خود را بگیرند.
در همان سال، ساکنان چند گتوی دیگر از جمله در «ویلنا» («ویلنیوس») و در «بیالیستوک» علیه نیروهای نازی قیام کردند. بسیاری از مبارزان گتو با علم به اینکه اکثریت ساکنان گتو قبلاً به اردوگاههای مرگ تبعید شدهاند، اسلحه به دست گرفتند. آنها همچنین میدانستند که نمیتوانند جانِ یهودیانِ باقیمانده در گتو را که توانِ مبارزه نداشتند نجات دهند. با این حال، برای پاسداری از شرافت یهودیان و گرفتن انتقام قتلعام بسیاری از آنها جنگیدند.
هزاران جوان یهودی از گتوها گریختند و به جنگلهای اطراف پناه بردند و از آنجا مقاومت علیه آلمان نازی را آغاز کردند. آنها یا به یگانهای پارتیزانی شوروی پیوستند، یا یگانهای پارتیزانی جداگانهای را تشکیل دادند و به مبارزه با اشغالگران آلمانی مشغول شدند.
اگرچه بسیاری از اعضای «شورای یهودیان» (Judenrat) مجبور به همکاری با آلمانیها شدند تا اینکه خود نیز به اردوگاههای مرگ تبعید شدند، عدهای هم بودند که مقاومت کردند و از فرامین آلمانیها تبعیت نکردند؛ از آن جمله «موشه یافه»، رییس «شورای یهودیان مینسک» که در ژوئیه ۱۹۴۲ حاضر نشد یهودیان را برای تبعید به اردوگاههای مرگ تحویل مقامات بدهد.
«توماس (تووی) بلات» از قیام در اردوگاه مرگ «سوبیبور» میگوید «توماس» در خانوادهای یهودی در «ایزبیکا» به دنیا آمد. پس از آغاز جنگ در سپتامبر ۱۹۳۹، آلمانیها گتویی را در «ایزبیکا» تاسیس کردند. در ابتدا، «توماس» به این دلیل که در یک گاراژ کار میکرد، مجبور نبود در گتو زندگی کند، اما در سال ۱۹۴۲ وقتی کوشید با مدارک جعلی به مجارستان فرار کند، بازداشت شد و به «ایزبیکا» برگشت. در آوریل ۱۹۴۳، او و خانوادهاش را به اردوگاه مرگ «سوبیبور» تبعید کردند. «توماس» در جریان قیام «سوبیبور» فرار کرد، مخفی شد و سپس در جریان مقاومت زیرزمینی لهستان، بهعنوان پیامرسان، مشغول به کار شد.
منبع: موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده آمریکا
زندانیان یهودی علیه نگهبانان خود در سه اردوگاه مرگ قیام کردند؛ در «تربلینکا» در اوت ۱۹۴۳، و در «سوبیبور» در اکتبر ۱۹۴۳، زندانیانی که موفق شده بودند، چند قبضه سلاح را بدزدند، به نیروهای «اساس» و نگهبانان «تراونیکی» که در حال آموزش بودند، حمله کردند. آلمانیها و همدستانشان بیشتر شورشیان و آنهایی را که در جریان درگیری فرار کرده بودند، یافتند و به قتل رساندند. با این حال، چند ده زندانی موفق شدند از چنگِ دشمنان خود بگریزند و جان سالم بهدر برند. در اکتبر ۱۹۴۴ در «آشویتس-بیرکناو»، «زوندرکماندوها» (Sonderkommando) یا همان «واحدهای نظامی ویژه» علیه نیروهای «اساس» شورش کردند. نزدیک به ۲۵۰ تن در جریان این درگیریها کشته شدند. پس از سرکوب شورش، مقامات «اساس» ۲۰۰ تن دیگر را نیز تیرباران کردند. چند روز بعد، «اساس»ها پنج زن را که چهارتای ایشان یهودی بودند، شناسایی کردند؛ آنها در تهیه و رساندن مواد منفجره به «زوندرکماندوها» که به تخریب یکی از کورههای آدمسوزی انجامید، نقش داشتند. هر پنج تن اعدام شدند.
در بسیاری از کشورهای تحت اشغال یا متحد آلمان، جریان مقاومتِ یهودیان غالباً در عملیات کمکرسانی و نجات قربانیان فعال بود. در سال ۱۹۴۴، مقامات یهودی در فلسطین بهطور مخفیانه چتربازانی مثل «هانا سِنش» را به مجارستان و اسلواکی فرستادند تا عملیات مخفی کردن و نجات یهودیان را ساماندهی کنند. در فرانسه، عناصر مختلف گروههای زیرزمینی یهودی به تشکیل جریانهای مقاومت، از جمله «ارتش یهودی» که در جنوب فرانسه فعالیت میکرد، کمک کردند. بسیاری از یهودیان عضوِ جنبشهای مقاومت ملی در بلژیک، فرانسه، ایتالیا، لهستان، یوگسلاوی، یونان و اسلواکی بودند و علیه نازیها میجنگیدند.
«بارت اشترن» از شکنجهی زندانیان در حین جشن «حنوکا» و مقاومت متعاقب آنها میگوید
پس از آنکه آلمان مجارستان را در مارس ۱۹۴۴ اشغال کرد، «بارت» مجبور شد به گتویی که در زادگاهش تاسیس شده بود، برود. از ماه مه تا ژوئیه ۱۹۴۴، آلمانیها عملیات تبعید یهودیان را از مجارستان به اردوگاه مرگ آشویتس در لهستانِ اشغالی سازماندهی کردند. «بارت» را با یک کامیون حمل حیوانات به آشویتس بردند و او را به کار اجباری در معدن زغالسنگ گماردند. با پیشروی نیروهای شوروی به سمت اردوگاه آشویتس در ژانویه ۱۹۴۵، آلمانیها اکثر زندانیان را مجبور کردند پای پیاده اردوگاه را ترک کنند. بسیاری در این راه کشته شدند. «بارت» همراه با تعدادی از زندانیان بیمار که در بهداری اردوگاه بستری بودند، از معدود افرادی بود که در زمان آزادی اردوگاه در آنجا باقی مانده بود.
منبع: موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده آمریکا
واکنش یهودیان در گتوها و اردوگاهها به ظلم نازیها به اشکال مختلف، از جمله مقاومت معنوی، صورت گرفت. در حالی که نازیها میکوشیدند خاطرهی یهودیان را از حافظه جهانی پاک کنند، یهودیانِ زندانی آگاهانه در تلاش بودند که تاریخ و سنتِ زندگی مشترکشان را حفظ کنند. این تلاشها عبارت بودند از: ایجاد موسسات فرهنگی یهودی، ادامه برگزاری اعیاد و مناسک مذهبی، ارائه تدریس و آموزش به صورت مخفیانه، انتشار روزنامههای زیرزمینی، و جمعآوری و حفظ اسناد؛ از جمله آرشیو «رینگلبلوم» در ورشو که با اسم رمز «اُونگ شَبِت» تهیه شده و زندگی روزمره یهودیان را در گتوی ورشو و تا زمان نابودی آن در سال ۱۹۴۳ روایت میکرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر