«سوپرهیرو» یا «ابرقهرمان»، مدل شناخته شده یا یک سبک پر کارکرد در داستانگویی است که همه ما کموبیش، با آن آشنایی داریم. ابرقهرمان چهرهای در داستان است که قدرتی فرازمینی و خارج از تصور انسان دارد. خلق چنین شخصیتهایی وقتی با توجه به ارزشها و فرهنگ عمومی جامعه صورت میگیرد، میتواند تاثیر ماندگاری بر مخاطب، خصوصا مخاطبان نوجوان و جوان بگذارد.
«مدلسازی» یکی از کارکردهای رسانههاست، به طوریکه بر ناخودآگاه مخاطب تاثیر و ابرقهرمانها را به الگوی رفتاری آنها تبدیل میکند. برای نمونه به این خبر، خبرگزاری ایرنا که به نقل از رییس فدراسیون کشتی منتشر شده است، دقت کنید. «علیرضا دبیر» خبر داده، «یاغی» باعث افزایش قابل توجه داوطلبان کشتی شده است. او گفته است: «طبق بازخوردها و گزارشاتی که فدراسیون کشتی از سراسر کشور دریافت کرده، سریال یاغی بسیار تاثیرگذار بوده و باعث شده است تا داوطلبان کشتی بعد از مسابقات جهانی نروژ دوباره افزایشی قابل توجه داشته باشند. ورزش کشتی در فرهنگ بومی، ملی و مذهبی ما ایرانیان ریشهای تاریخی دارد و این اشتیاق نشان میدهد که اگر در حیطه فرهنگ و رسانه با محتوای پرانگیزه و امید اینچنینی روبهرو باشیم، میتوانیم جوانان را به سمت ورزش و کشتی سوق دهیم.»
آنگونه که ایرنا گزارش کرده، «یاغی» روایتگر درامی پر فراز و نشیب از سفر یک قهرمان است که شخصیتهای متنوعی از طبقات مختلف اجتماعی در مسیر با او همراه میشوند یا برایش مانع میتراشند. یاغی باید از مرز درد و خستگی عبور کند.
«محمد کارت»، کارگردان سریال یاغی، در مورد هدف خود از ساخت این سریال گفته است: «فقط میخواستم که مسیر سختی را که یک کشتیگیر برای رسیدن به موفقیت و کسب مدال، آن هم در شرایط سخت جامعه از نظر اقتصادی طی میکند و همچنین همت بالا، زحمت، تلاش و رشادتهایی که در این مسیر طولانی دارد را، به مردم نشان دهم و در قسمتهای آینده، این سریال کاملتر و جذابتر خواهد شد، و در آینده به صورت کامل و جامع در مورد ساخت این سریال با رسانهها گفتوگو خواهم کرد.»
ابرقهرمانان در داستانها همیشه نقش مثبت ندارند، گاهی نویسندگان و داستانگویان نقشی منفی به ابرقهرمان داستان میدهند و مخاطبان از تماشای آن لذت میبرند و سعی میکنند از تجارب منفی ابرقهرمان داستان استفاده بازدارنده ببرند، به قول سعدی: «لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟ گفت از بی ادبان!»
اما این مهم همیشه صادق نیست. بسیاری از رفتارهای خشونتآمیز، پرخاشگرانه و یا افسردگی و عصبانیت، خودکشی و یا تجاوز ناشی از تکرار رفتارهای غلط شخصیتهای داستانی است که در ناخودآگاه نوجوانان ثبت و الگوبرداری میشود.
بخشی از شناخت انسانها از واقعیتهای جهان، براساس تجربه شخصی و مشاهدات حاصل میشود؛ ولی بخش بزرگتر آن حاصل مطالعه، شنیدن و تماشای رسانههای مکتوب و صوتی و تصویری است. هرچه انسان سن کمتری دارد، رسانهها نقشی پررنگتر در شناخت و جهانبینی او ایفا میکنند. به همین دلیل ریشه سوگیری نوجوانان نسبت به نژاد، جنسیت، سبک زندگی، فرم اندام و … متاثر از رسانههاست و اتفاقا فراگیری و شکلگیری آن از همان سنین طفولیت آغاز میشود و در بسیاری به صورت تعصب تا بزرگسالی باقی میماند.
همین کارکرد مثبت و منفی مدلسازی در رسانه است که سبب میشود، «یاغی» نوجوان ایرانی را به سمت ورزش کشتی سوق دهد و چالش خطرناک blackout challenge در تیکتاک باعث خودکشی چند نوجوان در غرب شود.
خشونت، کلیشههای جنسیتی، ادبیات نامناسب، مدلسازیهای نامطلوب و … مسائل رایج رسانههاست که باید نسبت به آن حساس بود و از کودکان و نوجوانان در برابر تاثیرات مخرب آن حفاظت کرد. بخشی از این حفاظت میتواند ایجاد محدودیت در تماشای اینگونه تولیدات مضر رسانهای باشد و بخش دیگر آن آموزش سواد رسانهای است تا نوجوان برخورد آگاهانه با محتوای رسانهها داشته باشد.
کارکرد الگوسازی در پروژههای ترویجی
مدلسازی یا الگوسازی، وقتی در یک پروژه ترویجی و با هدف ارتقای منافع عمومی و یا اصلاح امور، توسط رسانههای ترویجی، مورد توجه قرار میگیرد، نقشی سازنده و مثبت دارد. یعنی میتوان از این سبک داستانگویی در فعالیتهای ترویجی استفاده کرده و فرهنگ عمومی جامعه را ارتقاء داد.
رسانههای ترویجی بر خلاف رسانههای مرسوم که صرفا کارکرد حرفهای، بیطرفانه و بدون سوگیری را دنبال میکنند، در تولید محتوا هدفمند هستند و ایده یا تفکر خاصی را ترویج میکنند و از آن جهت که این سوگیری با هدف ارتقای منافع عمومی و تغییرات مثبت اجتماعی صورت میگیرد، ناقض اخلاق رسانهای نیست؛ بلکه از آن جهت که اقدامی عامالمنفعه است، فعالیتی پسندیده و ارزشمند تلقی میشود.
«یاغی» اگر آنگونه که آقای دبیر رییس فدراسیون کشتی مدعی است، جوانان را به سمت ورزش سوق داده باشد، یعنی موفق شده یک پروژه ترویجی را از طریق رسانه به پیش ببرد و از این حیث باید آن را ارزشمند تلقی کرد.
بنابراین مدلسازی یک سبک پرکاربرد در داستانگویی است. مدلها هم میتوانند نقش مثبت و هویتبخش داشته باشند و هم میتوانند الگوی رفتاری نامناسبی باشند و مخاطب را به خشونت، خودکشی، تجاوز، افسردگی و … گرفتار سازند. رسانهها از طریق مدلسازی بر جامعه خصوصا نوجوانان تاثیر زیادی دارند، لذا باید به این کارکرد رسانهها حساس بود و از نوجوانان در برابر آثار مخرب آن محافظت کرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر