ایران را تمامی ایرانیان، فارغ از عقاید شخصی، دین یا مذهبشان ساختهاند. شهروندخبرنگاران «ایرانوایر» در مجموعهای، چهرههای برجسته اقلیتهای دینی و مذهبی را معرفی میکنند. شما هم اگر با شخصیتهای برجسته اقلیتهای دینی آشنایی دارید یا داستان زندگی و خدمات آنها را میدانید، با ایمیل adyan@iranwire.com تماس بگیرید و روایت خود را با ما در میان بگذارید.
***
«کـارو دردریـان»، نویسنده و شاعر ایرانی ارمنیتبار روز ۱۶ آبان ۱۳۰۶ خورشیدی در همـدان به دنیا آمـد.
خانواده کارو به علت شغل پدرش که تجارت فرش بود، به اراک نقل مکان کردند و یک سال بعد هم به بروجرد رفتند. هنوز دو سال از اقامت آنها در این شهر نگذشته بود که پدر کارو به علت ابتلا به بیماری «ذاتالریه»، در ۳۹ سالگی درگذشت و خانواده نزد برادرش به مراغه رفتند.
کارو، برادر «ویگن دردریان»، خواننده معروف ایرانی است.
کارو شاعری را از چهارده سالگی با سرودن اشعار ارمنی شروع کرد اما میل به شهرت او را واداشت تا شعر ارمنی را رها و شروع به سرودن اشعار فارسی کند. این کار مستلزم خواندن اشعار کلاسیک فارسی بود. او خود، در این باره میگوید: «اشعار کلاسیک را نخواندم بلکه بلعیدم چون نمیخواستم مردم بگویند این یک شاعر ارمنی است که فارسی هم مینویسد. میخواستم به عنوان شاعری فارسی پا سفت کنم.» کارهای او در دورهای به شدت مورد استقبال قرار گرفت و زودتر از برادرش ویگن معروف شد.
او در کتاب برادرم ویگن در این باره مینویسد: «و من یک وقت متوجه شدم که ویگن برادر کارو نیست … کارو برادر ویگن شده است! باور کنید. در همان زمانی که من و نصرت رحمانی معروفترین شعرای دوران بودیم، زمان منحصر به کشور ما وقت نداشت که نیما را بشناسد … و گرنه امکان نداشت نصرت رحمانی و من، به خصوص من یکه تاز دوران باشیم. در همان دوران، شعرای یکپارچهای داشتیم که به یک طریق بزرگ بودند. احمد شاملو، سیاوش کسرایی، امید خراسانی، هوشنگ ابتهاج، اخوان ثالث، نادر نادر پور، اینها همه وجود داشتند. اما در آن دوران، من معروفترین شاعر روز بودم».
به نظر می رسد آنچه سبب این شهرت برای کارو و استقبال مردم از کارهای ادبی او شده بود نگاه انسانی او به تمام جنبهها و پدیدههای زندگی در آن روزگار بوده، نگاهی که با دیدن هر رویدادی شعر یا نوشتهای ادبی میآفرید. از جنگ، تبعیض نژادی، ظلم، فقر، آوارگی، تنهایی، عشق و بیوفایی گرفته تا نوشتن نامههایی به یوری گاگارین، کِنِدی.
کارو در آغاز کتاب «ماسهها و حماسهها» جملهای از رومن رولان آورده که نشان دهندۀ نوع نگاه خود او به هنر است: «اگر هنر و حقیقت نمی توانند با هم زندگی کنند، بگذار هنر بمیرد. هنری که در برابر انسان مسئول است و متعهد.»
سرودههای کارو انتقادی و بازتاب حقایق تلخ زندگی انسان است. موضوعاتی چون فقر، ظلم و جنایت در جوامع جایگاهی ویژه در آثار وی دارد. افزون براینها، کارو با احساسی سرشار خالق قطعات و اشعار زیبای عاشقانه است. عشق انسانی نیز بخشی قابل توجه از آثار او را تشکیل میدهد. جسارت بیان حقایق با احساسی سرشار و با زبانی قابل فهم برای تودۀ مردم و انتخاب موضوعات پر مخاطب و مورد توجه نسل جوان از عوامل مؤثر در اقبال عمومی به آثار کارو محسوب میشود. وی در زمان خود توانست بخش بزرگی از جامعۀ جوان ایرانی را با ادبیاتآشتی دهد.
کارو بیست سال پایانی عمر خود را در آمریکا و نزد خانوادۀ برادرش، ویگن، گذراند. کتابهای او تا سال های پایانی دهۀ ۱۳۶۰ شمسی نیز همچنان به فروش میرفت. او در آمریکا کوشید تا در آنجا به زبان های انگلیسی و فرانسوی ترانه بسراید که تلاشی ناموفق بود.
از آثار کارو می توان «صلیب شکسته»، «نامههای سرگردان»، «ماسهها و حماسهها»، «خاطرات یک گورکن»، «پروازهای فکر»، «دو بیتیها»، «برادرم ویگن»، «کفرنامه» و «سایۀ ظلمت» را نام برد.
کارو پس از جدایی از همسرش، کارمن، دیگر ازدواج نکرد. حاصل این ازدواج دو فرزند دختر و یک پسر به نامهای رمی، ربکا و رنه است.
کارو در ۲۷ تیر ۱۳۸۶در آسایشگاهی به نام «دهکده مریم» در ایالت کالیفرنیا دیده از جهان فروبست.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر