لیلی نیکونظر
در وبینار مشروعیتبخشی و به قوانین درآمدن ایدئولوژی نازیها، از سخنران وبینار، «ویل ماینکه»، تاریخنگار پرسیدم، تا چه اندازه زندگی روزمره مردم آلمان در دوران نازیها از سوی ایدئولوژی نازی قاعدهمند شده بود. پاسخ این تاریخنگار از آن جهت برای من اهمیت داشت که او به نقش هنجارها بیش از قوانین نازیها در قاعدهمند شدن زندگی روزمره مردم آلمان قائل بود. یعنی اعتقاد داشت، هنجارهای ایجاد شده از سوی نظام ایدئولوژیک آلمان نازی حتی اگر تبدیل به قانون نمیشدند، آنقدر قدرتمند بودند که بتوانند سیطره ایدئولوژی نازیها را بر ابعاد مختلف زندگی شهروندان گسترش دهند. او همچنین به یک لطیفه و شوخی تاریخی اشاره کرد که نشان میداد، چطور تکتک اعضای یک خانواده آلمانی، هر کدام به نوعی در گستره روابط و مناسبات آلمان نازی و فعالیتهای حزب و تبلیغات آن گرفتار شدهاند. لطیفه تاریخی در اینباره بود که چطور پدر، مادر و فرزندان یک خانواده هر کدام عضو حزب و گروه نازیها هستند، به طوریکه تنها در گردهمایی حزب نازی در «نورنبرگ» زمان و فرصت آن را دارند که یکدیگر را ملاقات کنند! آنچه این مورخ میگفت، در ارتباط با تمامی نظامهای تمامیتخواه مصداق دارد. نظامهای سیاسی تمامیتخواه، هیچ بعدی از زندگی شهروندان را رها نمیکنند. آنها مجموعهای از سیاستها و قوانین و شیوههای ترغیبی و تشویقی را به کار میگیرند تا بتوانند به حریم خصوصی شهروندان راه یابند و زندگی روزمره آنان را به سمت و سوی ایدئولوژی غالب هدایت کنند.
مثال بارز سلطه نظامهای تمامیتخواه در همین رابطه، نحوهای است که این نظامها زنان، بدن، بارداری و فرزندآوری را به گونهای وسواسی و تهاجمی، کنترل و اداره میکنند. تاریخ آلمان نازی نشان میدهد، چطور حزب نازی دربارهی مساله جنسیت میاندیشیده و تا چه اندازه جدا از متکی بودن بر محور راسیسم، بر سکسیسم استوار بوده است. زنان و مردان در تفکر نازیسم نقش بسیار گوناگون و جا و مکان مختلفی دارند و عملکرد هر کدام به دقت طراحی و مهندسی شده است.
زنان در آلمان نازی تشویق میشدند، ازدواج کنند و به خانواده محدود باشند و مردان قرار بود، در خدمت حزب و ایدئولوژی مسلط باشند و برای هیتلر بجنگند. ایده نازیها این بود که زنان به آشپزخانه، کلیسا و فرزندآوری مشغول شوند تا بتوانند بقای نسل آلمان نازی و امتداد فاشیسم را تضمین کنند. زنان آلمانی، آن دسته که آریایی به شمار میآمدند، قرار بود تا آنجا که امکان دارد بزایند تا نسل سالم بیشماری از آلمانی «آریایی» جای نژاد به زعم حزب «پستتر» و «دون انسان» یهودیان و باقی غیرآریاییها را پر کند. زنان یهودی از آن سو، تشویق یا مجبور میشدند، جنین را سقط کنند.
آلمان نازی هیبتی مردانه داشت، بر ارزشهای برآمده از نرینگی و قدرت بنا شده بود و سرباز میخواست. پس فرزندآوری به صورت گسترده تبلیغ و با پاداشهای مالی در قالب وام به ازای هر فرزند تشویق میشد. سیاستهای افزایش جمعیت آلمان نازی اما صرفاً تبلیغاتی و ترغیبی نبودند و به هنجارهای جاری و رایج در جامعه محدود نمیشدند. وسایل جلوگیری از بارداری و تمام شیوههای سقط جنین در آلمان نازی ممنوع بودند و سقط ارادی جنین با مجازات مرگ روبهرو میشد. در واقع، زنان آلمانی در دوران جنگ جهانی دوم به خاطر سقط جنین و در صورت افشا شدن، محاکمه و سپس کشته میشدند؛ و این نه فقط دربارهی زنانی که میخواستند جنین را سقط کنند بلکه درباره پزشکان و پرستارانی که در سقط جنین مشارکت میکردند هم مصداق داشت. کنترل بدن زنان و فرزندآوری در آلمان نازی به شکل قانون درآمده بود و ایدئولوژی به این شکل در جمعیت تکثیر میشد.
در ایران هم حکومت به همین ترتیب ابعاد مختلف زندگی روزمره شهروندان را کنترل کرده تا ایدئولوژی را در حوزه خصوصی نیز بسط بدهد. از جمله آنکه ابعاد مختلف زندگی روزمره زنان از طریق هنجار و قانون به انقیاد درآمده است. طی تاریخ حکومت اسلامی تغییر خط مشیهای سیاسی، مستقیم و بیواسطه بر بدن زنان منعکس میشود. پوشش و روابط جنسی و باروری، از جمله حوزههایی است که دولت از طریق کنترل آن، مرزهای ایدئولوژی را تا بدن شهروند و خصوصیترین کنجهای زندگی روزمره او میکشاند. اندکی آزادتر شدن یا محدود شدن فضای سیاسی، به دفعات بر تعیین حداقل سن ازدواج دختران تاثیر مستقیم گذاشته و این اواخر نیز سیاستهای افزایش جمعیت، میزان و حدود کنترل و دسترسی زنان به بدن خود را در رابطه با فرزندآوری، محدودتر کرده است.
اگر در آلمان نازی، ایدهی فاشیستی آن بود که نسلی کاملا سالم و قوی پرورش پیدا کند تا بتواند به قدرت سیاسی محض ترجمه شود، جمهوری اسلامی از آن سو خیلی اهمیت نمیدهد اگر در حین اجرای سیاستهای افزایش جمعیت و قطع دسترسی زنان به وسایل جلوگیری از بارداری و امکانات پزشکی باروری از جمله تست غربالگری، هر سال هزاران کودک در وضعیت نامساعد و از جمله، ۹ هزار کودک، معلول به دنیا بیایند.
حکومتهای تمامیتخواه ممکن است، محتوای متفاوتی داشته باشند؛ اما، تمامی آنها در میل جنونآمیز افسار گسیخته، به محدود کردن تمامی حوزههای زیست شهروندان مشترک هستند. این میان، کنترل بدن زنان به دلیل رابطه مستقیم با باروری و جمعیت، از جمله زمینههای مشترک مانور حکومتهای تمامیتخواه ایدئولوژیک است. به همین دلیل، همانطور که «ماینکه» در وبینار اشاره میکرد، هیچ جای تعجب ندارد اگر حکومتهایی از این دست، با ترویج و ساختن هنجارها چه در قانون نهادینه بشود چه نه، به جان حوزه خصوصی شهروندان بیفتند و تمامی ابعاد زندگی آنان را به ایدئولوژی آلوده کنند.
تیتر برگرفته از فیلمی به همین نام درباره چالشهای زنان و سقط جنین غیرقانونی در رومانی کمونیستی است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر