چند هفته پیش، وقتی یک دانشجوی دکترای فلسفه با سرو صدا وارد دفتر رییس دانشگاه علامه طباطبایی شد، شاید فکر نمیکرد دوربینهای مداربسته، تصویر ورود و خروجش را ثبت میکنند. او احتمالا تنها در فکر اتهامهایی بود که میخواست به رییس دانشگاه وارد کند.
«حسین علوی»، همزمان هم استاد دانشگاه علامه طباطبایی بود، هم دانشجوی دکترای فلسفه. در آن زمان، کسی نمیدانست او و همسرش بدون کنکور وارد دوره دکتری شدهاند و کمتر کسی خبر داشت که او خواهرزاده «حسین شریعتمداری»، مدیرمسوول روزنامه کیهان است.
حالا اما او با عکسهایی که در اختیار برخی رسانهها گذاشته، مشهورتر از گذشته است؛ در عکس، کتک خورده و زخمی به نظر میرسد و ادعا میکند رییس دانشگاه علامه او را زده است. به نوشته سایت «دانا»، از رسانه های نزدیک به سپاه، دکتر «حسین سلیمی»، رییس دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به اعتراض حسین علوی مبنی بر کسر نمره از دو واحد درسی، او را کتک زده است. این سایت همچنین نوشت که حسین علوى از سلیمی به اتهام «جعل اسناد دولتى»، «خیانت در امانت»، «ضرب و جرح»، «افترا» و «نشر اکاذیب» به دادسراى کارکنان دولت شکایت کرده است.
در مقابل، حسین سلیمی، رییس دانشگاه علامه طباطبایی، 28 اردیبهشت ماه در یک نشست خبری ضرب و شتم حسین علوی را تکذیب کرد. او برای صحت ادعای خود و این که این خبر غیرواقعی است، فیلم حضور این دانشجو در دفتر خود را برای خبرنگاران پخش کرد. سلیمی با ابراز تأسف از این ماجرا، نقل کرده که فیلم ورود و خروج این دانشجو به دفتر او از طریق دوربینها گرفته شده و نشان میدهد که او چگونه با داد و بیداد و فحاشی وارد دفتر شده و خودش مقابل این دانشجو تنها سکوت کرده است.
بنا بر اعلام رییس دانشگاه علامه طباطبایی، 10 نفر از استادان اعلام کردهاند که این دانشجو نتوانسته نمره لازم را برای سپری کردن ترم تحصیلی خود کسب کند. سلیمی گفته: «جالب است بدانید در دوره مدیریت قبل، برای تصحیح اوراق امتحانی این دانشجو از بیرون استاد می آوردند.» حسین علوی یک نمونه از انبوه افرادی است که با استفاده از روابط، از امکانات آموزش عالی ایران بهرهمند شدهاند.
«اختلاس علمی» شاید نام مناسبی باشد برای آن چیزی که در سالهای اخیر در آموزش عالی ایران رخ داده است. تعداد قابل توجهی از افراد، تنها به دلیل نسبت فامیلی با نهادهای قدرت یا وابستگی ایدیولوژیک و آنچه که تعهد و اخلاق خوانده میشود، وارد دورههای عالی تحصیلی شدند یا برای تحصیل در دانشگاههای خارج از ایران بورس گرفتند.
چند ماه پیش، وقتی «مجتبی صدیقی»، معاون وزیر علوم و رییس سازمان امور دانشجویان از تخلفهای انجام شده در اعزام دانشجویان برای بورس خارج و داخل کشور در دولت گذشته پرده برداشت، بسیاری یاد شعار «فقر و فساد و تبعیض/ احمدینژاد به پا خیز» افتادند. در فاصله سالهای 1388 تا 1392، با ورود غیرقانونی سه هزار و دو نفر از دانشجویان به بورسهای داخل و خارج، شیوه مبارزه با فساد و تبعیض در دولت احمدینژاد منجر به یک فاجعه علمی شده است.
به گفته صدیقی، دولت برای هر یک از دانشجویان بورسیه خارج، بین 600 میلیون تا یک میلیارد تومان هزینه میکند. بسیاری از دانشجویانی که این بورسیهها را گرفتهاند، شرایط لازم را نداشتهاند؛ "مثلا از میان این افراد، معدل کارشناسی 228 نفر کمتر از 14 بوده است در حالی که این رقم براساس آییننامهها،باید بالاتر از این عدد باشد. افزون بر این، معدل 305 نفر در دوره کارشناسی ارشد کمتر از 16 بوده که این رقم نیز باید بالاتر باشد. حتی در پرونده 235 نفر دیگر، هیچ عددی به عنوان معدل درج نشده است."
در حالی که بر اساس آییننامه، شرط سنی پذیرش دانشجویان بورسیه حداکثر 33 سال است، 325 نفر خارج از این شرط سنی بودهاند و به استناد گفتههای صدیقی، 183 نفر نیز هیچ سند محضری برای خدمت پس از فارغالتحصیلی نگذاشتهاند. یکی دیگر از تخلفهای مطرح شده در این پرونده، روندی است که از سال 1389 و با توجه به مشکلات ارزی کشور آغاز شد و بر اساس آن، قبولیهای بورس خارج از کشور به داخل منتقل شدند. صدیقی گفته است که در میان هزار و 884 نفر از تبدیل شدگان بورس خارج به داخل، نیمی از آنها هنوز نظر گزینش یا هیات مرکزی جذب وزارت علوم را ندارند، در حالی که تمام این افراد باید مسیر گزینش را برای پذیرش در دانشگاهها طی میکردند. صدیقی همچنین تأکید کرده که نام برخی از آقازادهها و منسوبین نیز در میان این دانشجویان وجود دارد.
در واکنش به این ادعاها، سیاست اصلی محافظهکاران و همکاران سابق محمود احمدی نژاد، انکار بوده است. «کامران دانشجو»، وزیر علوم دولت محمود احمدینژاد در واکنش به گزارشها در مورد بورسیه غیرقانونی سه هزار دانشجو، درباره علت افزایش قیمت گوشت و مرغ سوال کرد و گفت: «این اتهامها یک فضاسازی برای درگیر کردن اذهان مردم است و خط خطی کردن کارنامه دیگران کار درستی نیست.» کامران دانشجو افزود: «ما وقتی وارد وزارت علوم شدیم، کارنامه قبلیها را غلطگیری نکردیم.»
«مهدی کوچکزاده»، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم در واکنشی به این ماجرا گفت که ابتدا باید صداقت وزارت علوم در اعلام چنین تخلفهایی ثابت شود: «وقتی چگونگی اعطای این بورسیههای تحصیلی در دولتهای گذشته روشن شد، ما هم انگیزه وزارت علوم در افشا و احقاق حق را باور میکنیم والا تا قبل از آن، این گزارشها، سیاسی و بیشتر برای به انفعال کشاندن طرف مقابل است.» کوچکزاده پرسیده که چرا مسوولان فعلی وزارت علوم که پیش از این هم در بدنه وزارت علوم بودهاند، همان زمان به اعطای بورسیهها اعتراض نکردند؟
روزنامه کیهان و حسن شریعتمداری که در دورههای مختلف به بهانه مبارزه با فساد، بارها دست به افشاگری زده و دولتهای مختلف را در همین جمهوری اسلامی متهم به فساد دانستهاند، این بار واکنشی متفاوت به ماجرا نشان دادند. کیهان در گزارشی پیرامون این جنجال که 18 خرداد منتشر شد، رییس دانشگاه علامه طباطبایی را متهم کرد که «حتی از تعداد دانشجويان بورس شده در دانشگاه خودش هم مطلع نيست، چه رسد به اين که بخواهد از معدل آنها مطلع باشد»!
این روزنامه سخنان سلیمی و همچنین صدیقی، معاون وزیرعلوم را اظهارنظرهای غيرکارشناسی و عجولانه و بازی با آبرو و زندگی دانشجویان توصیف کرد و نوشت: «توهينهای دامنهدار مقام مسوول وزارت علوم به قشر فرهيخته دانشگاهی در حالی اتفاق افتاد که ظاهرا ايشان از ياد بردهاند که فرزند خودشان هم در ميان بورس شدگان بودهاند... اين قبيل موضع گيریها، خبر از تصميم يک جريان سياسی ورشکسته و خزنده برای قلع و قمع و سپس نفوذ در مجامع علمی و دانشگاهی می دهد.»
در واکنش به این خبر، «حسن مسلمی نایینی»، معاون سازمان امور دانشجویان در دولت احمدی نژاد گفت فرزند صدیقی بورس نشده و در سال آخر دوره دکترای دانشگاه صنعتی «دِلف» هلند قصد استفاده از بورس سال آخر را داشت که امضای آن به تاخیر افتاد و انجام نشد.
«جواد هروی»، رییس کمیته آموزش عالی مجلس ایران که نشستی با مسوولان سابق و کنونی وزارت علوم برگزار کرده هم گفته است: «مسوولان کنونی بر این عقیده بودند که بورسیهها غیرقانونی است و مسیولان قبلی نیز گفتند که قوانین حقوقی، معانی دیگری داشته که از لابهلای آن مفاهیم، اقدام به انجام چنین کاری کردهاند.»
شاید اگر در میانه این دعوای حقوقی و رسانهای بر سر حجم بالای تخلف در آموزش عالی ایران، نام آقازادههایی که از اختلاس علمی دوران احمدی نژاد بهره بردهاند فاش شود، مشخص خواهد که چرا باید درباره فرجام این پرونده ناامید بود؛ همچنان که نمیتوان به رسیدگی به انبوه اختلاسهای دوران احمدی نژاد دل خوش کرد. هشت سال طول عمر دو دولت او، عصر اختلاس بود؛ اختلاس علمی را هم به این فهرست اضافه کنید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر