گرچه تبليغات دستگاههای رسمی در ايران تحقيقاتی که اثر منفی حجاب بر جاذبه جنسی را تایید کنند، در حوزه عناد با آموزههای دينی طبقه بندی میکنند اما اواخر سال گذشته نتايج يک تحقيق تازه از پژوهشگران دانشگاه شيراز حجاب را عامل از دست رفتن جاذبه جنسی و نداشتن تمايل به تشکيل خانواده نشان داد.
نتایج اين تحقيق که در نشريه علمی «بايگانی رفتارهای جنسی»، منتشر شده، حاکی از آن است که نوع حجاب میتواند سلامتی نسلهای بعدی را نيز به خطر بیندازد.
در اين تحقيق علمی که عنوان آن «اثرات پوشش مذهبی بر رتبه بندی جذابيت زنان مسلمان از نظر مردان مسلمان» است، نشان داده شده که در يک مقايسه تصويری ميان زنان با حجاب، کم جاذبهترين زن از نگاه مردان، زنی است که برای پوشاندن خود از چادر استفاده کرده است.
اساس تحقيق پژوهشگران دانشگاه شيراز مبتنی بر روشی است که «سازمان بهداشت جهانی» معرفی میکند وعبارت است از سنجش نسبت دور کمر به دور باسن در زنان و مردان که به اختصار به نام «WHR» شناخته میشود.
نسبت دور کمر به باسن که با معيار زيست توده يا بيوماس (Biomass) متفاوت است، يکی از مهمترين ابزارهای سنجش سلامتی به شمار می رود. دليل اهميت اين نسبت در تغييراتی است که بر اساس تجمع چربی در دو نقطه مشخص از بدن ايجاد میشود. اين دو نقطه کمر و باسن هستند و در مردان و زنان مهمترين نقاط بدن برای تجمع چربی به شمار میروند.
افزایش چربی در بدن نشانه چاقی است و در اولين قدم زمینه ابتلا به ديابت را در زنان و مردان فراهم میکند.
بر اساس معيار کمر به باسن، نسبت ۷ به ۱۰ برای زنان و ۹ به ۱۰ برای مردان نسبتهای استاندارد برای تشخيص سلامتی در زنان و مردان به شمار میروند.
از جنبه تکاملی نيز سلامت بودن نشانه باروری است؛ برای نمونه، زنانی که نسبت کمر به باسن آنها بالاتر از ۸ به ۱۰ باشد از توانايی باروری کمتری نسبت به زنانی برخوردارند که نسبت کمر به باسن آنها ۷ به ۱۰ است.
اولين تحقيقات علمی که ارتباط سلامتی، باروری و نسبت کمر به باسن و جذابيت در زنان را نشان میداد، مربوط به دهه ۱۹۹۰ ميلادی است. پژوهش محققان دانشگاه شيراز نيز همين مسير تحقيقاتی را دنبال کرده است. تحقيقات دهه ۹۰ ميلادی نشان می دادند که مردان ۲۵ تا ۸۵ ساله امريکايی باور دارند زنانی که نسبت کمر به باسن آنها کمتر است، زنان جذابتر و سالمتری هستند و در نتيجه فرزندان سالمی به دنيا میآورند.
از نظر زيستی، حفظ سلامتی در نسلهای بعدی مهمترين عامل در انتخاب جفت و در نتيجه آميزش در گونههای مختلف جانداران، از جمله انسان به شمار میرود. موفقیت روندهای تکاملی در موجودات زنده هم محصول سلامتی نسلها است.
شناخته شدهترين روش تشخيص سلامتی جنسی در جانداران، استفاده از علايم بويايی است که در انسان به کمترين حد اثرگذاری خود رسيده است. مبنای سنجش سلامتی و باروری جفتها از هم و از ديگران، استفاده از مشخصات شيميايی هورمونها است که توسط دستگاه بويايی جانوران تشخيص داده میشود. اما در مقايسه با جانوران، قدرت بويایی در انسان به کمترين حد تشخيصی خود رسيده است. نتيجه اين که در غياب سنجش از طريق بويايی، تمرکز اصلی در تشخيص سلامتی و باروری جفتها در انسان به تشخيص جذابيت جنسی از طريق ديدن تغيیر يافته است.
محققان دانشگاه شیراز در گزارش خود مینويسند که نسبت اندازه کمر به باسن و تشکيل انحناهای مشخص در اين ناحيه از بدن همان معيار سلامتی است. اين معيار قابل اندازهگيری است و از طريق مشاهده مستقيم نيز قابل تشخيص است. بنابراين، آن چه به عنوان جذابيت ظاهری بدن افراد میشناسيم، معياری علمی است که رابطه مستقيمی با سلامتی دارد.
مبنای جذابيت ظاهری بر اساس چربی کمتر در کمر و باسن که در دهه 90 به عنوان معيار سلامتی در گزارشهای علمی مورد پذيرش قرار گرفت، نشان داد دخترانی که نسبت اندازه کمر به باسن آنها کمتراست، از سطح هورمونی «FSH» و «LH» بالاتری برخوردارند. کار اين دو هورمون، تحريک تخمدان از طريق بزرگ شدن فوليکولهای تخمدان و آزاد شدن تخمک است.
در شرايط غير بیماری، بالا بودن اين دو هورمون منجر به بلوغ جنسی در دختران میشود و در نتيجه توانايی باروری آنها با آمادگی جسمانی بيشتری همراه خواهد شد.
تحقیقات اوليه در اين زمينه که در دانشگاه تگزاس شروع شده بود، با انتشار مقاله گروهی از پژوهشگران بهداشت عمومی دانشگاه مينهسوتا در «نشريه بينالمللی چاقی» (International Journal of Obesity) نشان داد وقتی در زنان نسبت اندازه کمر به باسن بالاتر باشد، حتی اگر ميزان زيست توده يا بيوماس آنها پايینتر باشد، باز هم توانایی باروری در چنين زنانی کمتر خواهد بود.
محققان دانشگاه مينهسوتا در مقاله خود خاطر نشان کرده بودند که با آزمايش بر روی 41 هزار زن به اين نتيجه رسيدهاند که نسبت کمر به باسن ارتباط مستقیمی با فعاليت جسمانی، مصرف الکل، استعمال دخانيات و تحصيلات زنان دارد و چربی ذخيره شده در نواحی کمر و باسن نشان دهنده بی توجهی به اثرات همين عوامل بر سلامتی و جذابيت ظاهری است.
آزمايش طراحی شده توسط پژوهشگران دانشگاه شيراز بر مبنای رتبه بندی جذابيت ظاهری، سه تصوير از زنی 23 ساله بود که به ترتيب با پوشش چادر سياه، مقعنه و مانتوی گشاد سياه و مقعنه و مانتوی چسبان سیاه در عکسها ديده میشد.
در جريان آزمايش، 80 مرد مجرد مسلمان با ميانگين سنی 21 سال و آشنا به مبانی فرهنگ اسلامی جذابيت ظاهری موجود در اين سه تصوير را رتبه بندی کردند.
پژوهشگران دانشگاه شيراز میگويند تحقيق آنها نشان داده علت نبود جاذبه در زنان چادری مربوط به ناپديد شدن عوامل تشخيص سلامتی است که میبايست در انحناهای حاصل از نسبت کمر به باسن ديده شوند. بنابراين، حتی اگر زنی که در چادر پوشیده شده، از سلامتی کامل برخوردار باشد، تشخيص ندادن آن از سوی مشاهدهگر منجر به حذف او از دايره انتخاب به عنوان جفت خواهد شد. افزون براين، استفاده از چادر میتواند به مخفی ماندن ناسالمی زنان نيز منجر شود. به اين ترتيب، در اثر حذف نمونه سالم و انتخاب نمونه ناسالم، شانس سلامتی نسل بعدی نيز به دليل نبود آميزش والدين سالم کاهش پيدا خواهد کرد.
نويسندگان مقاله، شايد با توجه به اينكه در يك دانشگاه دولتى در ايران فعاليت مى كنند، در انتها اضافه كرده اند "زنان از حجاب و پوششهاى ديگر فقط در حضور افراد غريبه استفاده مى كنند، و نه همسران خود و به همين دليل حجاب مى تواند در خدمت خانواده و تحكيم کننده ازدواج باشد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
متاسفانه در مقاله شما اشتباه ترجمه شده است. اینطور که این محققان نشان داده اند، حفظ حجاب باعث افزایش تحکیم روابط زناشویی می شود. متاسفانه یا درست نتوانسته اید ترجمه کنید یا غرض ورزی داشته اید.
These results support veiling serving a mate guarding function and reinforcing the marital bond.