تاریخ ایران و جهان به زندگی و سرنوشت چهره ها گره خورده است؛ هر یک خشتی گذاشته اند تا سقفی پدیدار شود؛ خشت هایی که گاه به قیمت زندگی و جان شان تمام شده است. در این معماری عظیم، زنان و مردان بسیاری نقش آفریده اند. از سوی دیگر، در تاريخ جهان بسيارى از زنان و مردان دیگر به دليل استعداد شگرف آن ها براى تخريب و نابودى ساخته هاى ديگران، «تاثيرگذار» نام گرفته اند.
زنان ایرانی نویسنده، برگ های بسیاری از کتاب تاریخ 200 سال اخیر ما بوده اند؛ چه به دليل تاثير مثبت بسيارى از آن ها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و چه به دليل تاثير بعضى از آن ها در تشويق به خشونت، گسترش جهل و جزم انديشى و سوء استفاده از قدرت مالى و اقتصادى در جهت منافع خود.
مجموعه «زنان تاثیرگذار» «ایران وایر» يک مقدمه است. افرادى كه نامشان در اين فهرست آمده، نماينده برخی اقشار جامعه هستند كه هر روز در ايران و كشورهاى ديگر بر زندگى خانواده و اجتماع خود تاثير مى گذارند. بديهى است همان طور كه اشاره كرديم، همه فعاليت ها و یا تمام افراد حاضر در اين مجموعه، مورد تایيد «ایران وایر» نيستند اما تاثير گذارى هيچ يك از افراد اين ليست را نمي شود كتمان كرد.
اين ليست، اولين سرى سلسله بیوگرافی های زنان تاثیرگذار ایران است که به مرور تکمیل می شود. از مخاطبان «ایران وایر» درخواست دارمی تا پیشنهادات خویش را برای غنای این مجموعه با ما در میان بگذارند.
-------------------------
مدیر نخستین مدرسه دخترانه ایران
«توبی آزموده» آن قدر خوششانس بود که چهارم مهرماه ۱۳۱۵، درست در روزهایی که مدارس تازه باز شده بودند، با شنیدن صدای زنگ صبحگاه و رفتن دختران جوان مدرسه «ناموس» سر کلاسهایشان، در کنار دفتری که سالها مدرسه را از آنجا اداره کرده بود، بمیرد.
روزنامههای تهران روز پنجم مهرماه نوشتند زنی از خود گذشته که با اراده سنگ بنای نخستین آموزشگاه دخترانه را گذاشت، درگذشت.
توبی آزموده موسس مدرسه دخترانه ناموس بود. او بیتردید جزو پیشروترین زنان ایرانی است که با تلاش برای تاسیس مدرسه ناموس، مسیر تحصیل دختران را آسانتر کرد.
ناموس هرچند بعد از مدرسه «بیبیخانم»، دومین مدرسه دخترانه تهران بود اما توبی خانم توانست با همه فشارهایی که از سوی متعصبان و کهنهاندیشان به او و دختران مدرسهاش میآوردند، آن قدر دوام بیاورد که در مقطع دبیرستان نیز زمینه تحصیل آن ها را در مدارج بالا فراهم آورد.
تنها تصویری که از توبی آزموده در کتابهای تاریخی وجود دارد، عکسی از زنی میانسال است که شالی تیرهرنگ را بر روی موهایش انداخته و با صورتی جدی به دوربین خیره شده است؛ انگار از دریچه دوربین به آیندهای نگاه میکند که تلاش او برای دختران ایرانی رقم زد.
او دختر «میرزا حسن خان سرتیپ»، یکی از مردان روشنفکر زمانه ناصری بود که تحصیل دخترش اهمیت زیادی برای او داشت. میرزا حسن آموزش برای توبی را از پنجسالگی آغاز کرد و بعد از یادگیری مقدمات زبان فارسی، با استخدام معلمهای سرخانه، زبان فارسی، عربی و فرانسه را به او آموخت.
توبی آن قدر خوششانس بود که بعد از ازدواج با «عبدالحسینخان میرپنج» در ۱۴ سالگی، درس خواندن را ادامه دهد. او فاصله سنی زیادی با همسرش داشت و از آن جا که صاحب فرزندی نشده بود، توانست شوهرش را راضی به تکمیل تحصیلاتش کند.
برخی از منابع معتقدند که هرچند میرپنج زمینه تحصیل همسرش را فراهم کرد اما ازدواجش دوام نیافت و خیلی زود توبی به خانه پدری بازگشت. آن جا بود که به این فکر افتاد تلاشی که برای یادگیری سواد داشته است را در اختیار دختران دیگر هم بگذارد و زمینه تحصیلات دختران را به صورت عمومی فراهم آورد. او که هیچ گاه بچهدار نشد، به این نتیجه رسید که میتواند مادر هزاران دختری باشد که پشت درهای بسته خانهها به پیری میرسند و شانس آن را ندارند که مدرسه بروند.
زمانی که توبی خانم به فکر راه اندازی مدرسهاش افتاد، چند سالی بود که «انجمن معارف» در تهران با همت کسانی چون «میرزا حسن رشدیه»، «احتشامالسلطنه»، «یحیی دولت آبادی» و تشویقهای «امینالدوله»، صدراعظم معتدل مظفرالدین شاه بنای مدارس مقدماتی به سبک مدرن را در تهران و سایر شهرها گذاشته بود. در این مدرسهها فرزندان طبقات متوسط و پایین جامعه نیز میتوانستند تحصیل کنند.
اما همه مدرسهها به پسران اختصاص داشت و دختران هنوز اجازه تحصیل کردن در مدرسه را نداشتند. تنها چند مدرسه میسیونرهای مذهبی در تهران و چند شهر دیگر وجود داشت که دختران اقلیت دینی و برخی دختران اشراف و افراد صاحب نفوذ میتوانستند در آن تحصیل کنند و تقریبا بیش تر دختران ایران از حق تحصیل محروم بودند.
«جنبش مشروطه» که با حضور همهجانبه زنان همراه بود، این توقع حداقلی را برای آنها ایجاد کرده بود که اگر از حق رای دادن محروم هستند، حداقل بتوانند حق تحصیل را به دست بیاورند.
نخستین تلاش برای راهاندازی مدرسه دخترانه توسط «بیبیخانم استرابادی» در تهران با شکست روبه رو شد و نتوانست به یک سال تحصیلی هم برسد. توبی خانم که از همکاران مدرسه بیبی خانم بود از این شکست درس گرفت و تلاش کرد تا دومین مدرسه را در تهران افتتاح کند. این مدرسه درست در مهرماه ۱۲۸۶، در خانه شخصی او، کمیپایین تر از چهارراه «یوسفآباد» (حافظ کنونی) در نزدیک میدان «حسنآباد» راه افتاد که او نام «ناموس» را بر آن نهاد؛ نامی که شاید بسیار زیرکانه و دقیق و با شناخت کامل از جامعه مردسالار ایرانی انتخاب شده بود.
او هم مانند بیبیخانم استرآبادی بارها از سوی متحجران با تهدید مواجه شد اما پافشاری او برای حفظ مدرسه سرانجام جواب داد و توانست ناموس را سرپا نگهدارد.
توبی خانم برای برپا نگهداشتن مدرسه تلاش سعی کرد تا نظر افراد مذهبی و علما را نسبت به مدرسه خود و تحصیل دختران جلب کند. دروس مذهبی و خانهداری دو بخش مهمی از دروس مدرسه ناموس به شمار میرفتند. او با کمک دو نفر از شاگردانش احادیثی در تشویق فراگیری علم را در مدرسه نصب کرده و تدریس قرآن جزو برنامه های اصلی مدرسه بود. در مناسبت های مذهبی، مجالس روضه خوانی نیز برقرار بود.
گفته شده است که او در استخدام معلم های مرد هم وسواس زیادی داشت.
آزموده با تلاش زیادی توانست خانوادههای دختران را راضی کند تا به مدرسه او بیایند و تحصیل کنند. در نخستین سال، مدرسه با حضور تعداد اندکی دختر بین ۷ تا ۱۲ سال کار خود را آغاز کرد و در سالهای بعد تعداد دانش آموزان افزایش یافت. در مدت هشت سال بنا به آماری که در کتابهای تاریخی منتشر شده است، در پنج مدرسه او 3هزار و 474 دختر تحصیل کردند.
توبی آزموده بعد از این به فکر حضور دختران در مقاطع تحصیلی بالاتر افتاد و در سال ۱۳۰۷ در کنار دبستان ناموس، دبیرستان دخترانهای را راه اندازی کرد که استادانی چون «سیدجوادخان سرتیپ»، «میرزاحسن رشدیه»، «نصیرالدوله بدر»، «ادیب الدوله» و حتی «محمدعلی فروغی» در آن تدریس و امتحانات را برگزار میکردند.
اولین گروهِ دیپلمه مدرسه ناموس، زنان شناختهشده ای چون «توران آزموده»، «فخر عظمی ارغون» مادر «سیمین بهبهانی»، «بی بی خانم خلوتی»، «گیلان خانم»، «فرخنده خانم» و «مهرانور سمیعی» بودند.
او همچنین کلاس اکابری برای زنان بزرگ سال راهاندازی کرد. اما درست زمانی که همه مشکلات مدرسه حل شده بود و دخترهای ایرانی اجازه ورود به دانشگاه را هم به دست آورده بودند، به بیماری لاعلاجی دچار شد و در نهایت در سوم یا چهارم مهرماه ۱۳۱۵ در اتاقی کنار مدرسه ناموس دارفانی را وداع گفت و در آرامستان «ظهیرالدوله» به خاک سپرده شد.
توبی آزموده بیتردید یکی معدود زنانی بود که در طول زندگی خود تنها یک هدف را دنبال کرد و آن هم این بود که مدرسه دخترانه تاسیس کند و به این آرزو رسید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر