استان وایر- گذشت شاکی، جوان ۲۷ ساله ای را که از سال ۹۱ به جرم قتل عمد در زندان به سر می برد، از اعدام نجات داد.
به گزارش پیام نو، «خدایار » در فاصله کمتر از ۱۵ روز، دو بار در آستانه اعدام قرار گرفت؛ نخستین بار با فریاد «اعدام را نگه دارید! این محکوم باید در بویین زهرا اعدام شود، نه در قزوین»، اجرای مراسم اعدام وی متوقف شد و بار دیگر در دومین روز آخرین ماه تابستان با مرگ روبه رو شود.
بنابر این گزارش، توقف در اجرای مراسم اعدام فرصتی شد تا برخی دنبال بخشش خدایار بروند. «محمدعلی اینانلو»، کارشناس محیط زیست همراه با تعدادی دیگر راهی بویین زهرا شدند تا از اعدام او جلوگیری کنند.
اینانلو در یادداشتی برای خبرآنلاین نوشت: «یک هفته به همه زبانهای زنده و مرده دنیا و به ترکی و فارسی حرف زدهام؛ با مسوولان، با اهالی، با ریش سفیدان، با اولیای دم، اما ... اما اولیای دم به دلایل گوناگون که همه آن دلایل را من دارم و همه میدانند، شرایط تصمیمگیری در مورد قصاص را ندارند. اما تصمیم آن ها طبق قانون، نافذ است، تنها رضایت آن ها است که میتواند خدایار 27 ساله را از اعدام نجات دهد... نمیدانم که این نکته ظریف جایی در قانون دارد یا نه. مسوولان قضایی همگی همکاری کردهاند، آن ها به خوبی میدانند که این اعدام علاوه بر تبعات انسانی، در منطقه تبعات اجتماعی و امنیتی نیز دارد ...»
اما سحرگاه دومین روز شهریور مقابل زندان بویین زهرا، حرف، حرفِ مرگ بود. طبق آن چه از قبل اعلام شده بود، قرار بود «خدایار خلج» قصاص شود. خانواده اش از چند ساعت قبل خودشان را جلوی در زندان رسانده و گوشه ای «کز» کرده و منتظر بودند. دل توی دلشان نبود؛ قرار بود پسرشان تا چند ساعت دیگر اعدام شود.
خانواده خدایار امیدوار بودند این بار هم سرنوشت به او فرصتی دوباره برای زندگی بدهد و در انتظار معجزه ای بودند؛ بخشش.
نویسنده خبرآنلاین گزارش داده است: «هوا گرگ و میش شده بود. یک آمبولانس از در زندان گذشت و با بسته شدن در آهنی، شمارش معکوس آغاز شد. این نشان می داد تصمیم اولیای دم برای اجرای حکم جدی است. هیچکس از داخل زندان خبر نداشت. معلوم نبود در آن جا چه اتفاقی افتاده و اولیای دم در آخرین لحظه چه تصمیمی گرفته اند. نور آفتاب از دیواره شرقی زندان پیدا شد اما هنوز خبری نبود. بالاخره با روشن شدن هوا، در آهنی بار دیگر باز شد. همان آمبولانسی که ساعتی قبل وارد زندان شده بود، بیرون آمد. مادر سرش را بین دو دستش گرفته بود و اشک می ریخت. وقتی آمبولانس از جلوی زندان دور شد دیگر امید پدر و مادر برای دیدن دوباره پسرشان رنگ باخت.»
به گفته دادستان بویین زهرا، بعد از اعلام حکم قصاص، اقوام کفشهای آهنین به پا می کنند تا رضایت اولیای دم و خانواده مقتول را جلب کنند ولی آن ها هم داغ دیده اند و بر اجرای حکم پافشاری کردند. روز دوم شهریور، زمان اجرای حکم قصاص فرا رسید امابا وساطت افرادی، اجرای حکم به تعویق افتاد و سرانجام خانواده مقتول راضی شد و از قصاص صرف نظر کرد. خانواده اولیای دم چند بار طعم تلخ مرگ را به او چشاندند ولی این بار از مرگ او گذشت کردند و اجازه دادند که او دوباره به آغوش زندگی بازگردد.
خدایار خلج در سن ۲۵ سالگی در روستای «عصمت آباد» شهرستان بویین زهرا به خاطر قتل عمد در دادگاه محکوم شد. پرونده ای که او را به این جا کشاند، قتلی بود که سال ۹۱ پس از یک درگیری رخ داد؛ دعوایی خیابانی بین دو جوان که آغازش فقط نگاه چپ چپ آن ها به یکدیگر و نتیجه اش درگیری و ارتکاب قتل شد.
دادستان دادگاه شهرستان بویین زهرا دراین باره به خبرآنلاین گفته است: « با توجه به ابلاغ حکم قصاص، تیم رضایت از شاکی زندان قبل از اجرای حکم با برگزاری جلسه های متعدد صلح و سازش به همراه جمعی از معتمدان و ریش سفیدان شهر برای گرفتن رضایت از اولیای دم، به خانواده شاکی مراجعه کردند و سرانجام بخشش خانواده مقتول باعث نجات این زندانی از مرگ شد.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر