تنهایک هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایران و با محدودیت شدیدی که برای رسانه ها و روزنامهنگاران در داخل کشور وجود دارد، این پرسش بار دیگر پیش رو قرار می گیرد که دهها خبرنگار خارجی که در این ایام به ایران می روند و یا آنها که مقیم تهران هستند، چگونه خواهند توانست با محدودیتها و سختگیریهای مقامات ایرانی، واقعیات ایران و آنچه درعرصههای مختلف میگذرد را منعکس کنند؟
درایران و درایام انتخابات، دو نوع خبرنگار رسانههای غیرایرانی در کشور حضورخواهند داشت. اول خبرنگارانی که مقیم تهران هستند و به صورت مداوم به گزارشگری میپردازند و در رسانههای خود منتشرمیکنند و دوم خبرنگارانی که فقط برای ایام انتخابات به تهران سفر میکنند. دربین این دو دسته، نیز یک تفکیک دیگری را نیز باید قائل شد و آن خبرنگارانی هستند - چه مقیم تهران و چه آنها که فقط برای انتخابات می روند- که ایرانی الاصل هستند ولی یا در کشورهای دیگر زندگی کردهاند و کارحرفهای خود را رسانههای غیرایرانی دنبال میکنند.
با وجود این تفاوتها، همه آنها در یک وضعیت مشترک هستند: نظارت مداوم، کنترل مطالبی که منتشرمیکنند، تهدید از سوی مقاماتی که برای آنها ویزا صادر میکنند و درنهایت خطر توقف کارحرفهای و حتی ترک کشور. انتخابات ریاست جمهوری پیش رو نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود: درهشتم خرداد محمدحسینی وزیر ارشاد خواستارآن شد که نظارت امنیتی بیشتری بر پوشش اخبار انتخابات ریاست جمهوری اعمال شود و این به معنای آن خواهد بود که کار خبرنگاران خارجی در تهران عملا با محدودیت بیشتری مواجه خواهد بود.
همان زمان سرپرست اداره کل رسانه های خارجی وزارت ارشاد نیز گفت که بیش از ۲۰۰ خبرنگار از ۱۰۵ رسانه و ۲۶ کشورجهان خواستار ورود به ایران و پوشش خبرهای انتخابات شدهاند.
بعد از ناآرامیهایی که به دنبال انتخابات سال ۸۸ به وجود آمد و انعکاس آن در مطبوعات جهان، وضعیت خبرنگارانی که برای رسانههای خارجی در ایران کار میکنند به مراتب بدترشد. بسیاری از خبرنگارانی که وقایع آن دوران را پوشش دادند، عملا از کار در ایران منع شدند. برخی از آنها مانند مازیار بهاری که خبرنگار ایرانی-کانادایی محسوب میشد و برای نشریات معتبری همچون نیوزویک مینوشت، به زندان افتاد و بعد از آن مجبورشد ایران را ترک کند. فرناز فصیحی، خبرنگارارشد روزنامه شناختهشده وال استریت ژورنال، ازجمله خبرنگارانی بود که وقتی وقایع پس از انتخابات را آنگونه که درخیابانها اتفاق میافتاد، گزارش کرد، دیگر در ایران تحمل نشد و هم اکنون از لبنان به پوشش وقایع ایران و البته دیگرکشورهای خاورمیانه می پردازد.
فرناز فصیحی به ایران وایر می گوید: «تا قبل از سال ۱۳۸۸، چندین سفربرای پوشش خبرها به ایران داشتم، برخی مواقع ۴-۳ بار در سال، و مشکلی برای گرفتن مجوزخبرنگاری نداشتم. به عنوان یک شهروند ایرانی با ملیت دوگانه، آزادی بیشتری داشتم نسبت به همکاران دیگرم داشتم تا با مردم صحبت کنم و آنها نمیتوانستند حرکت من را محدود کنند. هیچ وقت یکی را برای مراقبت بر کارهای من تعیین نمیکردند.»
اما بعد از انتخابات ماجرا کاملا متفاوت شد: «چندهفته بعد از انتخابات، توسط وزارت ارشاد به من گفته شد که کار خبرنگاری را متوقف کنم و کارتم را برگردانم. از آن به بعد درخواستم برای صدورکارت خبرنگاری در ایران کرارا رد شده و به من گفته شد که اجازه ندارم که دیگر در ایران به عنوان خبرنگار کارکنم.
فرنازفصیحی تنها خبرنگاری نبود که به این سرنوشت دچارشد. نازیلا فتحی که نزدیک به ده سال برای روزنامه نیویورک تایمز از تهران گزارش میکرد نیز مجبور شد پس از انتخابات ایران را ترک کند و دیگر به او اجازه خبرنگاری در ایران داده نشد.
حتی قبل از انتخابات، خبرنگارانی که گزارشی در مورد اتفاقات ایران نوشتند که خوشایند مقامات ایرانی نبود، از حضور درایران منع شدند. یک خبرنگار کانادایی که بارها به ایران سفرکرده و گزارشهای متعددی را در خصوص تحولات سیاسی و فرهنگی ایران نوشته، به ایران وایر می گوید که در سال ۲۰۰۹ وبعد از آن هرسال درخواست ویزا کرده ولی هر سال جواب سفارت ایران یکی بوده است: نه، به خاطر گزارشهای قبلی شما نمیتوانید با ویزای خبرنگاری به ایران سفر کنید. او گفت که در وزارت ارشاد خبرنگاران خارجی که ویزا دریافت میکنند پرونده ای دارند که مطالب نوشته شده توسط آنها بررسی میشود و براساس آن تصمیم گرفته میشود که آيا برای دفعات بعد هم میتواند به ایران سفر کند یا نه.
درجریان انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۹۰، درمقایسه با انتخابات گذشته حتی خبرنگاران کمتری به ایران سفر کردند و آنها که مجوز گرفتند عملا از اینکه بتوانند آزادانه درشهر به هرکجا که میخواهند بروند منع شدند. در جریان سفر به ایران برای آنها برنامهای از قبل تعیین شده بود که باید در آن شرکت میکردند. برای مثال سفرگروهی با دیگرخبرنگاران برای دیدن دستاوردهای فضایی ایران یا حضور در شعبات اخذ رایی که توسط مقامات ارشاد تعیین شده بود.
یک خبرنگار غربی که طی ده سال گذشته چندین بار به ایران سفر کرده و در چندین نوبت هم به او ویزای خبرنگاری داده نشده گفت که با توجه به اینکه هنوز امید دارد که بتواند درسفرهای بعدی به ایران برود حاضرنیست اسمش آورده شود اما درتوضیح وضعیت خبرنگاران خارجی در ایران به ایران وایر می گوید: « ایران همیشه برای کار کردن خیلی دشوار بوده است اما الان تقریبا نزدیک به غیرممکن است. به نظر می رسد مسوولین تازه از راه رسیده جمهوری اسلامی بدبین تراند و درعین حال دانش کمتری نسبت به اینکه ما چه کار میکنیم دارند. ما را در اتوبوسها و هتلها حبس میکنند، و حتی خیلی واضح تهدید و ارعاب میکنند. خیلی افسرده کننده است.»
این خبرنگار میگوید که چنین رویکردی عملا به ضرر مقامات ایرانی تمام میشود چون خود این فشارها عملا در گزارشهای خبرنگاران انعکاس پیدا میکند: « در عرصه عریان شهرتهران، میلیونها اتفاق میافتد و هر چقدر حکومت خودش را بیشتر بین ما و مردم تزریق میکند، عملا (چنین رفتاروسیاستی) تنها داستان و گزارشی خواهد بود که ما روایت خواهیم کرد.»
درواقع مقامات امنیتی و وزارت ارشاد خبرنگاران خارجی که فقط برای یک بار به تهران سفرمیکنند را چنان تحت فشارمیگذارند که بسیاری از آنها همین فشار و تهدید و ارعاب و فضای بسته داخلی را به عنوان موضوع گزارش خود انتخاب میکنند و از بین بازگشتن دوباره به تهران و انعکاس واقعیت، دومی را انتخاب میکنند.
یک خبرنگاراروپایی که درانتظار ورود به ایران برای پوشش انتخابات هفته آینده است به ایران وایر می گوید:« گرفتن ویزا خیلی سخت است، برای رفتن به خارج از تهران هم باید مجوز گرفت. حتی خبرنگاران مجوز دار هم برای حضور درکنفرانسهای خبری نیازمند مجوز هستند.» به اعتقاد او وضعیت از پس از انتخابات سال ۸۸ بسیار بدتر شده است: «آزادی حرکت در شهر بعد از انتخابات ۸۸ بسیار بدتر شده. بعد از اولین تظاهرات، ما نمابری دریافت کردیم که باید در دفترکارمان میماندیم. چگونه یک خبرنگار می تواند کارش را انجام دهد، با نشستن پشت میز دفترش بدون اینکه به خیابان برود و با مردم صحبت کند؟»
او میگوید این بدبینی نسبت به خبرنگاران خارجی را مسوولان ایرانی آنچنان پررنگ مطرح میکنند که روی مردم هم تاثیرگذاشته است: «مقامات ایرانی نوعی برخوردمیکنند که انگارخبرنگاران خارجی جاسوس هستند. یک خانم سالمند در آسانسورسعی میکرد با من مواجه نشود.خودم هم میترسیدم که مردم را به خاطر پرسیدن سوالهای معمولی به خطر بیاندازم و دراین مدت منابع خبری تعدادشان دائم کمتر و کمتر شد. درواقع یا در زندان بودند یا از اینکه صحبت کنند هراس داشتند.»
فرنازفصیحی، نازیلا فتحی، بابک دهقان پیشه و بسیاری از خبرنگاران دوملیتی شاغل در نشریات غربی، عطای گزارشگری را به عطای ان بخشیدند تا مجبور نشوند آزادی عمل و اصول حرفهای در گزارشگری خود را فدا کنند. اما همچنان خبرنگاران متعددی در تهران زیر فشار دستگاههای ناظر به کار خود ادامه میدهند.
یکی از این خبرنگاران به ایرانوایر میگوید که بعد از انتشار هر خبری با آنها تماس گرفته میشود و در مورد آن صحبت میکنند که مثلا خوب بود یا بد بود: «انگار که ما قراراست بخش روابط عمومی آنها باشیم که خوب و بدی آن رابه ما میگویند.» در چندین مورد، خبرنگارانی که مقیم هستند، ویزایشان را به جای سالانه، ماه به ماه تمدید کردند تا به این طریق به آنها یادآوری کنند که هر لحظه میتوانند کارشان را از دست بدهند و کشور را ترک کنند.
او ادامه می دهد:«ما همیشه باید صبور، محتاط و دیپلماتیک باشیم. با اینکه برای انواع خاصی از گزارشها این خصوصیات واجب است اما واقعا اعتقاد ندارم که چنین مهارت هایی درجاهای دیگر دنیا جزو خصوصیتهای خبرنگاران موفق است.»
این خبرنگار که عملا نمیتواند هر موضوعی که به آن علاقهمند است را برای گزارش انتخاب کند، میگوید مسائلی مرتبط با حقوق بشر یا وضعیت زندانیان سیاسی و یا شکاف بین بخش های مختلف بالایی قدرت در ایران را نمیتواند در مطالب خود بنویسد. البته به گفته او در برخی موارد استثناهایی هم وجود دارد:« مثلا اگر شما بخواهید با یک نماینده مشخصی در مجلس صحبت کنید، تلفن همراه او را به شما می دهند و معمولا هم آنها صحبت میکنند. فکر نمیکنم این اتفاق حتی در واشینگتن هم بیافتد. ولی وقتی روی خط هستند، اینکه بخواهند چیز معنی داری بگویند هم خودش چالش است. بعد از همه اینها وقتی چیزی به شما بگویند که خوششان نیاید، گفتن آن را تکذیب میکنند.» او میگوید حتی وقتی ضبط صوت خاموش است و مقامات چیزهایی را به آنهامیگویند که خیلی باارزش است، در عمل نمیتوانند از آنها استفاده کنند.
به گفته این خبرنگار در چنین شرایطی «ایران یکی از معدود جاهای دنیاست که یک دستفروش و یا کارگر هم از اینکه باشما صحبت کند یا از او نقل قول شود خودداری میکند. چنین وضعیتی اینقدر سطح گزارشگری را در تهران پایین آورده که در خیلی از گزارشهای خبری می بینیم که مثل از رانندگان تاکسی اغلب به عنوان کارشناس سیاست داخلی نقل قول میشود.»
انتخابات ریاست جمهوری هفته آینده برای خبرنگاران خارجی اگر چه براساس آنچه وزیر ارشاد گفته است با نظارت بیشتر برکار آنها همراه خواهد بود؛ توان گزارشگری آنها از نقاط مختلف شهر را محدود خواهد کرد و این اجازه را به آنها نخواهد داد که تصویر دقیقی از وضعیت ایران ارائه کنند. اما هیچ گزارشی دقیق تر از وضعیت موجود و قدرتمندتر از ارعاب و تهدید و محدودیتهای بیشمار خبرنگاران خارجی، دنیایی که مقامات ایرانی برای مردم خود ساختهاند را دست اول و بکر برای مردم دنیا روایت نمیکند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر