حسن روحانی فقط نخستین سخنران اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد نبود، مهمترین چهره این اجلاس هم بود. برای انبوهی از مدیران اقتصادی که چشم به تحولات سیاسی درونی و سیاست خارجی ایران دوختهاند، گفتههای رییسجمهور ایران بسیار مهم بودند. تحولات مهم پرونده هستهای و وقایع کنفرانس ژنو2 نیز سبب شده بود عطش کافی برای شنیدن مواضع ایران از زبان رییسجمهور جدید آن وجود داشته باشد.
پس از سخنرانی کوتاه حسن روحانی و پرسش و پاسخ نه چندان راهگشایی که انجام شد، اکنون شاید پرسش اصلی این باشد که پاسخ رییسجمهور ایران به این عطش فزاینده چگونه بود؟
مهمترین ویژگی نطق روحانی، اقتصادی بودن آن بود. روحانی با وجود این که تاکید کرد یکی از ارکان نظری و عملی دولت وی، تعامل سازنده بینالمللی است، با اقتصاد آغاز و با انرژی تمام کرد. او حتی گفت:«سیاست خارجی ایران را در مسیرِ بهرهبرداری وسیع از امکانات بینالمللی، برای توسعه اقتصادی ایران فعال میکنیم.» روحانی در این جلسه گفت از یک جلسه اقتصادی آمده است و تلاش کرد توجه حاضران در نشست را دوباره بر اقتصاد متمرکز کند؛ از ویژگیهای مطلوب اقتصاد ایران سخن گفت، به درهای باز اقتصاد کشور اشاره کرد، پتانسیل آن برای تبدیل شدن به یکی از 10 اقتصاد برتر جهان در 30 سال آینده را برجسته ساخت، تمایل برای پیوستن به باشگاه اقتصادهای نوظهور را یادآوری کرد و اقتصادِ ایران را نزدیکترین، همگونترین و با ظرفیتترین اقتصاد به اقتصادهای موفقِ نوظهور دانست.
رییسجمهور ایران تلاش کرد همه اهل اقتصاد، چه فعالان کشورهای همسایه و چه سرمایهداران غربی را تحریک کند زودتر به بازار ایران بازگردند و کوشید آنها را قانع کند که فضای جدید پیش آمده در ایران درازمدت است و نیازی نیست که مدتی طولانی برای روشن شدن تکلیف صبر کنند.
تمرکز ویژه او بر اقتصاد، یک تفاوت بنیادین رییسجمهور جدید ایران را در مقایسه با چهره هایی چون «محمد خاتمی» نشان میدهد. به همان اندازه که خاتمی و نزدیکانش بر توسعه سیاسی و ترسیم آینده بهتر برای ایران از مسیر دموکراسی خواهی سخن میگفتند، حسن روحانی و تیمش بر توسعه اقتصادی تمرکز کردهاند.
او حتی حل و فصل مشکلات منطقه خاورمیانه را در گرو گسترش روابط اقتصادی دانست، اشاره سیاسی به مسایل نداشت و بدون تمرکز بر مولفههایی مانند دموکراسی، سعی کرد شخصیت متفاوتی از دولت خود به تصویر بکشد.
اکنون نمیتوان به دقت تحلیل کرد که نتایج چنین سیاستی چه خواهد بود ولی روشن است که اتخاذ این استراتژی کلان، سقف انتظارات از دولت او را روشن میکند، به درخواستهای داخلی و خارجی جهتگیری مناسبی میدهد و در همین حال، دولت او را از حاشیههای گزنده سیاسی محفوظ میدارد.
وجه دوم این سخنرانی، برخورداری متن او از روحیه توام با تفاهم بود. کلمهها به دقت انتخاب شده بودند تا ردپایی از هر گونه بازگشت به عقب، تخاصمجویی، دشمنمحوری و تندروی به چشم نخورد.
روحانی سعی کرد با واقعبینی بیشتری به مشکلات ایران با جهان نگاه کند و نیاز ایران برای اعتمادسازی را بپذیرد تا بتواند تصویر منتشر شده از کشور در طی هشت سال اخیر را به نحوی ترمیم کند.
او کلاما ایجابی سخن میگفت. از گفتن کلمهها و ژستهای سلبی پرهیز کرد و حتی در کلیشهایترین مواضع ایران مانند دفاع از حقوق فلسطین، تلاش کرد علیه اسراییل تند سخن نگوید.
در پرسش و پاسخ هم با شوخی و سکوت از پرسشی که اشاره ضمنی به احتمال به رسمیت شناختن اسراییل از سوی ایران در آینده داشت، گذشت و با خودداری از نشان دادن مواضع تند، سعی کرد کلیت پازلی که طراحی کرده بود، به هم نریزد.
نکته سوم به تصویرسازی روحانی از خودش باز میگشت. او به سختی تلاش کرد تصویر یک رییسجمهور قدرتمند را به نمایش بگذارد؛ رییس جمهوری که پشتوانه قوی مردمی دارد، از اختیارات کافی برخوردار است، مقطعی نگاه نمیکند، برنامههای کلان و درازمدت سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک دارد و برای پیشبرد برنامههایش مصمم است.
او به روشنی گفت که قصد دارد همه موانع سیاسی و اقتصادیِ عمده را مهار و مرتفع کند و بر اهمیت ثبات رفتاری و سیاستگذاری تاکید ورزید.
روحانی به خوبی میداند که چنین کاری در فضای سیاسی ایران شدنی نیست ولی سخن گفتن از آن کمک میکند که دیگران و حتی مخالفان داخلی او متوجه شوند که با یک رییس جمهور مقتدر طرف هستند.
اشارههای او به روابط ایران و آمریکا و تمایل به بهبود روابط، تاکید صریح بر این که «سلاح هستهای و توسل به زور، هیچ جایگاهی در راهبردِ کلانِ امنیتِ ما نداشته و ایران هیچ انگیزهای برای چنین گرایشی ندارد» و آمادگی برای حضور فعال و موثر در مناسبات منطقهای نیز بخشهای دیگر پازل سخنرانی رییسجمهوری ایران بود که در مجموع، تصویر یک رییس جمهور کاملا میانهرو و عاقل را به جهان ارسال کرد.
دعوت او از فعالان اقتصادی و صاحبنظران برای سفر به ایران، پاسخهای توام با لبخند و مطایبه، اعتماد به نفس کافی در سخنرانی و بخش پرسش و پاسخ و توان مدیریت وی نیز از دیگر وجوه برجسته رییس جمهور ایران در این نطق کوتاه بود.
اعتماد به نفس روحانی الزاما نکتهای منفی نیست. او به خوبی بر کارنامه سیاه ایران در حوزه حقوق بشری و ابهامات گسترده جهانی درباره رویکرد ایران در حوزههایی چون تروریسم واقف است ولی سعی میکند با سلام و صلوات از چنین گردنههایی عبور کرده و با نشان دادن مواضع پیشدستانه و حق به جانب، رو به جلو فرار کند.
افزون بر این مشکل دیرینه، نطق روحانی چند نکته منفی هم داشت؛ سخنرانی او به شدت کلان نوشته شده بود و طیف وسیعی از مسایل را پوشش میداد. این نطق خیلی سریع خوانده شد. در بسیاری از مسایل که نظرات ایران بسیار مهم است و یا جهتگیری سیاست خارجی آن میتواند تعیین کننده باشد، کلی گوییهای معمول انجام شد. برخی اشارههای تاریخی یا نظریِ آمیخته با آموزههای مذهبی، اگرچه برای خوشایندسازی داخلی نطق افزوده شده بود ولی سبب طولانی شدن بیدلیل برخی بخش های نطق او شد.
نکته پایانی این که در برخی مسایل هم مانند سابق، تکلیف مواضع ایران مشخص نشد؛ بحران سوریه یکی از مهمترین موضوعهایی بود که به ویژه با توجه به رویدادهای حاشیه ژنو2، بسیاری منتظر شنیدن آن از حسن روحانی بودند. اما او همان را گفت که در مجلس اصولگرای ایران هم پیش از این شنیده شده بود. درست است که گفتن چنین سخنانی با توجه به محدودیتهای داخلی دولت وی، غیرمنتظره نیست ولی این کلی گوییها به شدت با آرمانهای بلند پروازانهای که رییس جمهور ایران برای دولت خود در آینده ترسیم کرده است، فاصله دارد.
پرز و نتانیاهو، رییسجمهور و نخستوزیر اسراییل در واکنش به سخنان روحانی گفتهاند که او قصد دارد با واژههای زیبا، جهان را فریب دهد. مهم نیست که این برداشت چه اندازه با واقعیت تطبیق دارد، مساله مهمتر این است که رییس جمهور ایران بیش از هر زمان دیگری واقف است که مهمترین قربانی فریبکاری لفظی، ایران و مردمانش هستند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر