close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

آیا دعوای لاریجانی و عارف مهم است؟

۳۱ فروردین ۱۳۹۵
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۵ دقیقه
آیا دعوای لاریجانی و عارف مهم است؟

هفتم خرداد ۹۵ مجلس دهم شورای اسلامی شروع به کار می کند. ۱۰ اردیبهشت هم دور دوم انتخابات مجلس برگزار می شود. در این دور باید ۱۳۸ نفر برای ۶۹ کرسی رقابت کنند؛ یعنی بیش از ۲۳ درصد از کرسی های مجلس دهم. اما موضوع مهم تر، تاثیر به شدت تعیین کننده این کرسی ها در وزن کشی سیاسی درون مجلس است.

اصلاح طلبان و حامیان دولت روحانی روی ۴۰ کرسی حساب کرده اند. این بلندپروازی مهمی است و اگر محقق شود، هرچند نمی تواند آن ها را فراکسیون اکثریت مجلس کند ولی تاثیرگذاری آن ها را بسیار بالا می برد. نیمی از این عدد هم اگر محقق شود، تا حدودی به اهداف خود دست یافته اند.
اصول گرایان هم به این اعداد و ارقام نیاز دارند. تعداد چهره های مستقل می تواند تحت تاثیر نتایج دور دوم انتخابات بیش تر شود و بر پیچیدگی های آرایش سیاسی کنونی مجلس شورای اسلامی بیافزاید. 

در این میان، تفاوت مهم دور دوم با دور اول این است که تنها اصول گرایان تندرو در مجلس نیستند که به کرسی های باقی مانده چشم دوخته اند، «علی لاریجانی» و تیمش هم دنبال این کرسی ها هستند که خیال شان از رسیدن به کرسی ریاست و داشتن اکثریت در مجلس آینده راحت باشد.

از این زاویه، این روزها بحث ۷ خرداد مهم تر از ۱۰ اردیبهشت شده است. وزن کشی کنونی بین حامیان علی لاریجانی و «محمدرضا عارف»، تلاش برای ارسال پیام به فضای انتخاباتی است. وزن کشی میزان انگیزه و حمایت های انتخاباتی را جهت دهی می کند.

در روزهای اخیر کفه اظهارنظرهای مثبت به سود لاریجانی در میان اصلاح طلبان و حامیان دولت بیش تر شده است و آن ها می گویند می خواهند با اصول گرایان معتدل رقابت نکنند و در کنار آن ها، به لاریجانی رای دهند.

«اصول گرای معتدل» معنای سیاسی مشخصی ندارد. مهم ترین معنای آن می تواند در شرایط کنونی این باشد که این طیف از اصول گرایان تحت کنترل دولت هستند و یا ضربه کم تری به دولت می زنند. در عین حال، آن ها امکان و قدرت مانور بیش تری برای ایستادن جلوی اصول گراهای تندرو دارند و می توانند از ضربه زدن تندروها به دولت جلوگیری کنند. در واقع، اصول گرای معتدل چیزی معادل یک سپر خوش دست است.

اما در فضای انتخاباتی، نمایش شانس برتر لاریجانی برای ریاست و همراه بودن اکثریت فعلی منتخبان با او، پیام های خاص خودش را دارد. در ساده ترین وجه می توان تصور کرد که در رقابت بین یک فرد اصلاح طلب و یک اصول گرای معتدل، احتمالا حامیان دولت تلاش ویژه ای نمی کنند که اصلاح طلب برنده باشد.

دولت روحانی و حامیان اصلاح طلبش در عین حال به شدت مراقب هستند که قدرت گرفتن اصلاح طلبان در مجلس آینده چراغ زرد را برای قطب های مخالف روشن نکند. تب و تاب رسانه های تندرو و برخی چهره های اصول گرا برای دامن زدن به چالش بین عارف و لاریجانی و پر رنگ نشان دادن احتمال ریاست عارف هم برای این است که زنگ خطر را به صدا درآورند.

این درست است که محمدرضا عارف سیاستمداری فاقد کاریزما است، حواسش به شاخ گربه بوده، تجربه پارلمانی او ناچیز است و رابطه اش با همه اصلاح طلبان خوب نیست ولی همین که در مقام رییس مجلس بخواهد گاهی درباره حصر حرف بزند، در شورای عالی امنیت ملی برای برخی مسایل رایزنی کند، به خاتمی ابراز ارادت کند و...، می تواند به اندازه کافی خشمگین کننده باشد.

به عبارت ساده تر، محمدرضا عارف در مقام رییس «فراکسیون امید» در مجلس و یا حتی نایب رییس مجلس، به طور عمده پایش به مجلس باز می شود ولی در مقام رییس، در خیلی از محافل مهم تصمیم گیری قدرت چانه زنی دارد. این چیزی است که هواداران عارف دنبال آن هستند ولی حامیان دولت روحانی از آن دوری می کنند. کناره جویی دولتی ها به احتمال زیاد خشم عارف را برخواهد انگیخت ولی الان در موقعیتی نیست که بتواند به نحو موثری تلافی کند. او می تواند گلایه کند و یا جای دیگری امتیاز بگیرد؛ به ویژه این که اگر دولتی ها موضوع ریاست مجلس را حل کنند، به عارف بیش تر لبخند خواهند زد.

البته فقط دولتی ها نیستند، علی لاریجانی هم در این میانه می خواهد بازی برد ـ برد کرده باشد. او در دور اول با نپیوستن به جمع اصول گرایان، ضربه مهمی به تندروها زد و کاملا در خدمت دولت بازی کرد. این بازی به طور طبیعی باید همراه با پاداش باشد. اگر او بخواهد به عنوان یک نماینده معمولی و یا حتی نایب رییس مجلس روی صندلی های مجلس دهم بنشیند، می توان گفت بزرگ ترین بازنده انتخابات بوده است. موقعیت ریاست مجلس چیزی نیست که بتوان با تعارف های معمول اعتدال و تفاهم از کنار آن گذشت.

لاریجانی هم چنین در مجلس دهم در غیاب دشمنان تندرویش می کوشد نمایش وحدت اصول گرایان را کارگردانی کند. مخالفان کنونی لاریجانی جدی هستند ولی عده آن ها کم است و سر و صدایشان هم مثل قبلی ها نیست و بهتر قابل مدیریت هستند. حامیان لاریجانی احتمالا دوست دارند کماکان سایه لاریجانی روی سر «فراکسیون رهروان ولایت» باشد ولی ممکن است برای اجرای نمایش وحدت، فراکسیون بزرگ تری تدارک دیده شود و رییس مجلس آن را کارگردانی کند. ایفای این نقش هم در غیاب چهره های اصلی اصول گرا مثل «غلامعلی حدادعادل»، «محمدرضا باهنر» و «محمدحسن ابوترابی» نیازمند داشتن جایگاه ریاست مجلس است که نوعی نفوذ و نیاز را در میان همه اصول گرایان ایجاد کند.

مدیریت اصول گرایان در مجلس و کنترل اصلاح طلبان از سوی لاریجانی می تواند از او یک سیاستمدار قابل اعتمادتر بسازد. او در این سال ها با القاب متعددی چون «ساکت فتنه» و «خیانت در برجام» نواخته شده ولی همواره تلاش کرده خودش را مثل یک لنگرگاه نشان دهد؛ گاه برای سپاه، گاهی برای دولت روحانی و گاه برای رهبری. کار سختی است ولی برای او که دنبال لقمه های بزرگ تر است، کار اجباری است. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

تصویری

به بهانه حکم دستگیری یک کودک 5 ساله در لرستان

۳۱ فروردین ۱۳۹۵
به بهانه حکم دستگیری یک کودک 5 ساله در لرستان