روز گذشته نامه «مهدی کروبی»، یکی از رهبران «جنبش سبز» خطاب به حسن روحانی منتشر شد. کروبی در این نامه از رییس جمهوری ایران خواسته است کاری کند تا او در دادگاه به شکل علنی محاکمه شود.
این اولین نامهای است که از سوی یکی از رهبران جنبش سبز خطاب به رییس جمهوری ایران نوشته می شود. کروبی در این نامه تاکید کرده نتیجه دادگاه علنی را بدون در نظر گرفتن حق تجدید نظر میپذیرد. «ایرانوایر» در این باره از دکتر «صادق زیبا کلام»، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران پرسیده است:
محتوای نامه را چه گونه ارزیابی میکنید؟
- محتوا بسیار جسورانه است و نشان میدهد آقای کروبی سرسوزنی عقبنشینی نکردند. حسب محتوای نامه میتوانیم بگوییم همان روحیهای که باعث شد آقای کروبی به حصر بیفتد اگر افزایش پیدا نکرده، کاهش نیافته و اصلا و ابدا نمیتوانیم بگوییم ایشان روحیهاش را باخته و یا وا داده و عقب نشینی کرده است. ایشان روی موضعی که داشته، ایستاده است. به هر حال، باید برای موضوعاتی که در نامه مطرح شده، پاسخ گویی وجود داشته باشد. بر اساس کدام قانون ما در حصر هستیم؟ بر اساس کدام رسیدگی قانونی ما در حصر هستیم؟
در بخشی از نامه به فساد هم اشاره شده که همه ما میدانیم ناشی از سیاستهای هشت ساله دولت آقای احمدی نژاد است و الان فساد از در و دیوار کشور میبارد. اگر الان هم به مسایلی که ایشان مطرح کرده توجهی نشود، در تاریخ این مملکت خواهد ماند. یک جوری باید به این ها پاسخ داده شود.
ایشان خواستار برگزاری دادگاه علنی شدهاند اما هر بار که این بحث مطرح شده، تندروها با اشاره به این که گناه آنها آن قدر بزرگ است که به اعدام محکوم میشوند و حصر در حق آنها لطف است، پاسخ دادهاند.
- اصلا بگوییم به طور یقین دادگاه آنها را محکوم به اعدام خواهد کرد و حتی دادگاه تجدید نظر هم حکم اعدام را تایید می کند و این سه نفر چند وقت بعد از رای دادگاه اعدام میشوند، این اتفاقا دقیقا همان چیزی است که هم آقای مهندس موسوی میخواهد و هم آقای کروبی. نه این که بخواهند اعدام شوند بلکه میخواهند محاکمه شوند. بالاخره قاضی باید بر اساس مستنداتی رای صادر کند. چیزی که هم آقای کروبی و هم آقای موسوی روی آن تاکید زیادی دارند، برگزاری دادگاه علنی است. اصلا نمی گویند هیات منصفه باشد و این طور و آن طور باشد، فقط می گویند دادگاه باید علنی باشد که مردم ببینند کیفرخواست آن ها چیست و پاسخ آن ها را در قبال اتهاماتی که به آن ها وارد کردند، بشنوند. آن ها اصلا نمیگویند ما را اعدام نکنید، تنها چیزی که می خواهند این است که محاکمه علنی باشد که مردم در جریان امور قرار گیرند. بر خلاف تصور برخی مسوولان، حصر چیزی نیست که شامل مرور زمان شود و مردم فراموش کنند. در انتخابات 92 موضوع حصر یکی از مهم ترین مسایلی بود که عنوان شد و آقای روحانی هم وعده پی گیری وضعیت این سه نفر رادادند. الان هم که سه سال از انتخابات گذشته، آقای روحانی بارها درباره این که برای رفع حصر چه کرده، مورد سوال قرار گرفته است.
آیا اساسا در مورد این مساله از دست آقای روحانی کاری بر میآید؟
- اصلا نمیدانیم کدام نهاد یا مرجع این تصمیم را گرفته و مبنای قانونی این تصمیم چه بوده که بتوانیم در این رابطه پاسخ دهیم. اگر شورای عالی امنیت ملی این تصمیم را گرفته- که خب این نهاد با در نظر گرفتن شرایط امنیتی میتواند چنین تصمیمی بگیرد- و فرض بر این است که در یک شرایط بحرانی و امنیتی خاص این تصمیم گرفته شده، تصور همه ما این است که آن شرایط، شرایط کوتاه و مقطعی بود. اما زمانی که این تصمیم گرفته شده، شرایط کشور بحرانی نبوده است. اگر این تصمیم در خرداد یا حتی تیر و مرداد ۸۸ که نا آرامیهای خیابانی وجود داشت اعلام می شد، ما میتوانستیم بپذیریم و میگفتیم شرایط کشور فوق العاده، حساس و امنیتی بوده و این تصمیم گرفته شده اما در اواخر سال به قول خود آقایان، آبها از آسیاب افتاده بود. خود آقایان معتقدند 9 دی این مساله را جمع کردند و ما به حول و قوه الهی به شرایط عادی برگشتیم! پس در بهمن ماه مبنای اصلی این تصمیم نمیتوانست امنیتی باشد و توسط شورای عالی امنیت این تصمیم گرفته شود. اگر هم بگوییم این تصمیم اراده حکومت است که اراده حکومت هم باید مبتنی بر قانون باشد. از مشروطه به این طرف، این همه مبارزه صورت گرفته که قانون حاکم باشد نه این که اراده حکومت بر سرنوشت کشور و بر مردم کشور حاکم باشد. اصل مبارزه از دوران مشروطه به این سو به خاطر قانون بوده، به خاطر این که همه تصمیمات در کشور مبنا و اساس قانونی داشته باشند.
فکر میکنید این نامه تغییری در وضعیت آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد ایجاد کند؟
- روزی که نظام تصمیم گرفت به قول خودشان «سران فتنه» در حصر باشند، عقبه کار را خیلی در نظر نگرفته بود. فرض بگیرید از حصر خارج بشوند، اولین مساله این است که هزاران نفر میخواهند به دیدن آنها بروند. خب نظام میخواهد چه کار کند؟ اگر بگوید کسی حق ندارد به دیدنشان برود که همان حصر است. اگر هزاران نفر جلوی خانه مهندس موسوی یا آقای کروبی جمع شوند، آن وقت آنها باید بیرون بیایند دستی تکان دهند و سلامی بکنند. نمیشود آن ها را از چشم دنیا مخفی کرد. میشود؟ میتوانند بگویند عکاس و فیلم بردار و خبرنگار نباشد؟
سوال بعدی این است که این افراد در این چند سال بر اساس چه قانونی در حصر بودهاند؟ آیا جوابی برای این موضوع هست؟ تبعات رفع حصر خیلی زیادتر از مشکلات نگه داشتن آن ها در حصر است.
با این حساب، امیدی به رفع حصر نیست؟
- والله من فکر می کنم تصمیم عجولانهای که برای حصر گرفته شد و این همه هزینه برای نظام ایجاد کرده، نظام را در بن بستی قرار داده که باید تحت لوای یک خرد جمعی حل شود؛ مثلا رییس قوه قضاییه، رییس جمهوری و دیگران بنشینند، فکر کنند و راه حلی پیدا کنند. من فکر می کنم باید مرحله به مرحله و آرام آرام ابعاد حصر کم تر و کم تر شود؛ مثلا در مرحله اول، اعضای نزدیک و بستگان درجه یک بتوانند هر وقت مایل هستند، آن ها را ملاقات کنند. یک ماه، دو ماه بعد به نزدیکان نسبی و سببی اجازه دیدار دهند. بعد شخصیت های سیاسی بروند و این مساله آرام آرام حل شود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
با پوزش از دوستانی که جناب کروبی و موسوی را بزرگ کرده اند این اقایان سند و مدارک زیادی دارند که در زمان تصدی خودشان و سکوتشان نسبت به جنایات حکومت می توانند منتشر کنند حداقل امروز سکوت را شکسته و واقع انقلاب را بیان کنند و از مردم پوزش بخواهند