«علی اکبر رشاد»، رییس حوزه علمیه تهران از برگزاری جلسههایی در پایتخت تهران خبر داده که در آن «مرتضی مطهری»، پدر «علی مطهری»، نماینده تهران در مجلس لعنت میشود.
چنین رویدادی پیش از این در مشهد نیز گزارش شده بود. «ابراهیم فیاض»، استاد دانشگاه تهران که از چهرههای حامی دولت احمدی نژاد بود، اردیبهشت 88 خبر داد در جلسههای برخی مذهبی ها در مشهد، چهرههایی چون آیت اللهخمینی و مرتضی مطهری لعنت میشوند.
اما علی اکبر رشاد که اکنون درباره گسترش این محافل هشدار داده، مسوول دفتر نشر آثار علی خامنهای است. وی چندی پیش با تقبیح منتقدان رهبر ایران، با تاکید بر این که در حال حاضر بعد از امام دوازدهم شیعیان، علی خامنهای مقربترین فرد در درگاه خداوند است، گفته بود کفشهای خامنهای مانند کفشهای امام اول شیعیان پوسیده است و نام رهبر ایران، یکی از اسمای الهی است.
مرتضی مطهری که در ادبیات مذهبیها و اهل حکومت در ایران با صفاتی چون «علامه» توصیف میشود، به سبب نزدیکی ویژه با آیت الله خمینی، کماکان از نفوذ معنوی قوی برخوردار است.
علی خامنهای، رهبر ایران، چند سال پیش برای توصیف شخصیت «محمدتقی مصباح یزدی»، رهبر معنوی تندروها از صفت «مطهری زمان» استفاده کرد. با این وجود، بسیاری اعتقاد دارند که بین اندیشههای مرتضی مطهری و مصباح یزدی تفاوتهای بنیادینی وجود دارد. یکی از این افراد، علی مطهری است که پدرش را به رخ تندروها میکشد.
مطهری که این روزها در صف مقابل یاران مصباح یزدی ایستاده و انتقادات غیرمستقیم او از رهبر ایران و نهادهای زیرمجموعه وی مانند سپاه به اوج خود رسیده، به دلیل جدال لفظی با قوه قضاییه در روزهای اخیر، به یک چهره خبرساز تبدیل شده است.
اما «اخباریگری» چیست؟
گروهی از فقهای شیعه اعتقاد دارند برای دستیابی به احکام شرعی، باید به اخبار و احادیث بسنده کرد و در این مسیر هم تکیه گاه اصلی، قرآن و سنت پیامبر اسلام است. اجتهاد نزد این گروه از فقها حرام است. آنها به تقلید از افرادی به جز امامان شیعه اعتقاد ندارند.
در مقابل این گروه از فقهای شیعه، گروهی دیگر موصوف به «اصولی» هستند که به اجتهاد اعتقاد دارند. آنها افزون بر قرآن و سنت، به عقل و اجماع نیز به عنوان دو منبع دیگر برای استنباط احکام شرعی تکیه میکنند و بر همین اساس، تقلید از فرد مجتهد را مجاز میشمارند.
اما اخباریون عقل را خطاکار میدانند و اجماع را هم قبول ندارند چون اعتقاد دارند «ابوبکر» (خلیفه اول اهل سنت) به این روش انتخاب شده است. روی هم رفته، این تفاوتها سبب شده که اخباریون تفکر نیابت فقها از سوی امام دوازدهم شیعیان که منجر به فرمانروایی مذهبی آنها بر این طیف از مسلمانان میشود را رد کنند.
هواداران اخباری گری به طور طبیعی غیرسیاسی و منتقدان روحانیونی هستند که وارد سیاست و امور حکومتداری شدهاند.
در سالهای پایانی دولت احمدی نژاد، سخنانی درباره عصر ظهور گفته شد. بر اساس این روایتهای رسانهای، ما اکنون در عصر ظهور صغری به سر میبریم، امام دوازدهم شیعیان ناظر بر اعمال و کارهای ماست و نیازی به نیابت فقها در این مرحله نیست.
محمود احمدی نژاد در سخنان خود چنین گفتارهایی را به صراحت تایید نکرد ولی بارها درباره این که ولایت فقیه دوران تمرین برای رسیدن به جامعه مهدوی است، سخن گفت. تمرینی خواندن این دوران، کنایهای بود که از سوی اصولگرایان هیچگاه تحمل نشد. آنها برخی اشارههای احمدی نژاد و البته پیام او درباره مرگ «هوگو چاوز» که در آن سخن از حکومت صالحان رفته بود را نشانهای دیگر از بی اعتنایی وی به تسلط فقهای شیعه و حکومت فقها میدانستند و این باورها را دلیل رابطه منفی او با حوزه علمیه قم و سرکشی علیه مراجع تقلید تعبیر میکردند. در حاشیه این تفکر دولتی، از سال 80 به بعد ادبیات ظهور در ایران رونقی عظیم یافت؛ بازاری که یکی از مهمترین خروجی های آن، سی دی «به سوی ظهور» بود.
در کنار این طیف، مکتب «تفکیک» که هوادارانی قوی در حوزه علمیه مشهد دارد نیز از شاخههای همسو با اخباری گری معرفی شدهاند. در دو دهه گذشته، چهرههایی چون «محمدرضا حکیمی» و «مهدی نصیری»، که روزگاری هفتهنامه تندروی «صبح» را منتشر میکرد، به ترویج و تبلیغ قویتر این مکتب پرداختهاند.
اما حامیان مکتب «تفکیک» این اتهام را رد کردهاند. افزون بر این مکتب، انجمن «حجتیه» هم از سوی منتقدانش به عنوان ادامه اخباریگری برشمرده شده است. این انجمن هنوز هم در میان لایههای بالادستی حاکمیت، هوادارانی دارد.
برخی منتقدان دیگر هم از گسترش میدانداری مداحان، زنانی که برنامههای مولودی خانگی اجرا میکنند، تشدید منازعات بین اهل تسنن و شیعیان، رواج اندیشههای نفیگرایانه، گرمی بازار خواب و رویا، رونق یافتن فروش کتابهایی چون طب قرآن و... را از پیامدهای رونق یافتن اندیشههای نو اخباریگری در ایران دانستهاند.
با این حال، به نظر میرسد این جنبهها کمتر مورد توجه است و پیامدهای سیاسی و فقهی ماجرا بیشتر سبب نگرانی شده است.
در میان منتقدان اخباریگری، مرتضی مطهری چهرهای شاخص است. وی افزون بر نقد گسترده آثار این طیف، درباره نفوذ آنها در میان مراجع تقلید شیعه نیز هشدار داده بود. مطهری آنها را متهم کرده که از نگرشهای تجربهگرایانه غربی و اندیشه چهرههایی چون «فرانسین بیکن» هم بهره گرفتهاند.
متاثر از این نقد، برخی در ایران رواج اخباریگری را با توجه به باور آنها به جدایی دین از سیاست، فرصتی برای سکولاریسم هم دانستهاند. این اتهام را در سالهای اخیر، ابراهیم فیاض هم تکرار کرده و گفته اخباریگری در ایران دنباله مکتب تجربهگرایی و حسگرایی «جان لاک» است.
در سالهای اخیر چهرههایی چون «رسول جعفریان»، روحانی نزدیک به طیف «علی لاریجانی» و «عماد افروغ»، نماینده پیشین مجلس و نزدیک به طیف قالیباف که هر دو از منتقدان برجسته احمدی نژاد به شمار میروند، به نقد گسترده اخباریگری در ایران پرداختهاند.
این جدالهای نظری به خوبی روایتگر شکافهای متنوع، متعدد و گاه عمیق در لایههای درونی نظام سیاسی ایران است. این جنبه از جدالهای فقهی- مذهبی در رسانهها و تحلیلهای سیاسی کمتر جدی گرفته شدهاند ولی رویدادهای قبل و پس از انقلاب 57 به خوبی نشان میدهند برآیند نهایی چنین شکافهایی، نقشی تعیین کننده در شکلدهی نهایی به مناسبات و ساختار سیاسی ایران دارد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر