بحران دیپلماتیک پس از حمله به سفارت عربستان در تهران و همراهی برخی کشورهای عربی با عربستان در قطع روابط دیپلماتیک با ایران، بحران یک روزه ای نیست. ریشه های متعدد این بحران را می توان در حوادث اخیر سیاست خارجی و هم چنین پیشینه تاریخی رویارویی دو کشور جست.
از «جمشید اسدی»، اقتصاددان ساکن فرانسه در باره این موارد و تبعات اقتصادی بحران دیپلماتیک اخیر پرسیده ایم:
در روزهای گذشته برخی از کشورهای عربی پس از عربستان سعودی به روابط دیپلماتیک خود با ایران پایان دادند. پس از این رویداد، چه خطرهایی میتواند منطقه را درگیر خود کند؟
- پیش از هرچیز باید گفت که هرگونه اعدامی از دیدگاه حقوق بشر ناپسند است و از همینرو، ما با اعدامهایی که در عربستان سعودی انجام شد مخالف هستیم. اما باید یادآور شد که این مساله نشانهای از تنشی است که در چندسال اخیر میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی شدت گرفته است. اگر به تاریخ برگردیم، عربستان سعودی همواره مورد انتقاد و لعن پایوران نظام بوده به طوریکه در وصیتنامه بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز از این کشور به عنوان «اسلامی ناپسند و ضدمردمی» نام برده شده است.
هرچه بیش تر به تاریخ امروز نزدیک میشویم، این تنش قدیمی شکل تندتری به خود می گیرد؛ به ویژه آنکه امروز از تمامی نشانهها چنین برمیآید که توافق هستهای میان جمهوری اسلامی و گروه ۵+۱، توافق ناگفتهای هم مبنی بر به عهده گرفتن مبارزه با «حکومت اسلامی» توسط ایران به دنبال داشته است. اوباما در مبارزات انتخاباتی خود گفته بود ترجیح میدهد ارتش امریکا را در منطقه درگیر نکند. اما وقتی ارتش درگیر نشود و تنشها ادامه داشته باشند، بایستی راهحل دیگری پیدا کرد که آن راهحل، محول کردن جنگ به دیگری است. این جنگ نصیب ایران شد و همین مساله به عقد موافقتنامه اتمی کمک کرد.
اما این که ایران تنها کشور شیعه مسلمان است، خطر بزرگی در پی دارد چراکه در منطقه و تمامی دیگر کشورها، شیعیان در اقلیت قرار دارند. اگر پرچم این مبارزه عمدتا در دست شیعیان به رهبری جمهوری اسلامی باشد، ممکن است بسیاری از سنیها را تحریک کند؛ به ویژه که این مبارزه میتواند فراتر از مبارزه جمهوری اسلامی با حکومت اسلامی پیش برود. یعنی به این شکل مطرح شود که این جنگ، جنگ شیعیان است برای به دست آوردن هژمونی در منطقه. متاسفانه کارنامه جمهوری اسلامی نیز در این خصوص بیانتقاد نیست؛ مثل پشتیبانی از نخستوزیر پیشین عراق به هدف بیش تر میدان دادن به شیعیان که باعث شد بسیاری از سنیها وارد جنگ نشوند و پیروزی کوتاهمدت حکومت اسلامی در این کشور به همین مساله نسبت داده شد.
بنابراین، آنچه از اعدام «شیخ نمر» و حمله به سفارت عربستان خطرناکتر است، شعلهور شدن بیش تر جنگ شیعه و سنی در منطقه است که این محدوده جغرافیایی را با آشوب بیش تری مواجه خواهد کرد و کشور ما را در بحران عجیب و کمرشکنی فرو خواهد برد.
از چه نظر میتواند برای ایران کمرشکن تلقی شود؟
- هزینههای مالی و غیرمالی که جمهوری اسلامی باید تقبل کند، بسیار سنگین است. امروز درآمدهای نفتی که نصیب ایران میشود، حتی- بنابر برآوردهایی- پاسخگوی پرداخت یارانهها به شهروندان نیز نخواهد شد. سالها است سهمی که یارانه صنعت در کشور داشته، پرداخت نشده و به دلیل نداشتن پول در زمان روحانی نیز این پرداختها انجام نشده اند.
از سوی دیگر، بدهی دستگاه دولتی به نظام بانکی نیز بسیار بالا است. اگر پولهای بلوکه شده نیز رها شوند، همچنان هزار و یک خرج برای آن وجود دارد.
در کنار تمامی این خرجهای سنگین، حضور نیروهای سپاه در خارج از کشور و کمکهای سنگین جمهوری اسلامی به حکومت سوریه میتواند به صورت مالی برای ایران کمرشکنباشد. شاید بتوان گفت کمرشکنتر از همه این است که جمهوری اسلامی تنها کشور منطقه است که بایستی با کشورهای بسیاری روبهرو شود؛ مثلا اگرچه روابط ترکیه و جمهوری اسلامی از آغاز خوب بوده است ولی ترکیه نیز از تحریم ایران با توجه به وجود مرز مشترک، فایده و سود بسیاری برد. اما امروز تنشی بزرگتر از آنچه میان ایران و ترکیه وجود دارد، با عربستان موجود است. آن زمان که حجاج ایرانی در عربستان اعلام برائت کردند، بزرگترین تنش بین دو کشورآغاز شد و از بین هم نرفت.
از سوی دیگر، کشور دیگری هم که با ایران روابطی داشت و دستکم به لحاظ اقتصادی منفعت میبرد و جمهوری اسلامی نیز میتوانست از طریق آن تا اندازهای تحریمها را دور بزند، امارات بود که امروز گفت روابط دیپلماتیک خود را فرو خواهد کاست. اینها همه برای جمهوری اسلامی هزینههای مالی و غیرمالی سنگینی در پی خواهد داشت.
ایران نه فقط با قطعنامههای سازمان ملل بلکه از سوی برخی کشورها مستقیما دچار تحریم شد. یکی از راههای دور زدن تحریمها، وارد کردن کالاها به امارات و صادر کردن از آنجا به ایران بود؛ یعنی اگر ایران میخواست کالایی را به طور مثال از امریکا وارد کند، نمیتوانست چرا که ممنوع بود. برای همین، کالا را میخریدند، به مقصد امارات وارد میکردند و از آنجا نیز به ایران می آوردند.
پس از تحریم چه؟
- بسیاری از ایرانیان سرمایههای خود را به خاطر فضای بد کسب و کار در کشور به امارات منتقل کردند؛ کشوری که هم نزدیک ایران بود و هم میتوانستند با ایران تجارت کنند و از سوی دیگر، بازگشت سرمایه داشته باشند. این مساله نیز صدمه خواهد خورد. به هر حال، بسیاری از این تجار، شهروندان ایرانی هستند که در امارات به بازرگانی مشغولاند.
مساله دیگر، اقتصاد پنهان است که رقم قابل ملاحظهای است. بسیاری از کالاهایی که بدون مجوز از سوی قدرتمندان نظام وارد اسکلههای نامریی میشوند، از امارات متحده میآیند. این واردات مخفی که وارد لنگرها و بنادر پنهان میشوند نیز ممکن است صدمه بخورد.
رفتار دولت روحانی را چه گونه ارزیابی می کنید؟
- شاید بزرگترین مشکل برای دولت آقای روحانی، مساله سرسختان و تندروها در کشور است. آقای روحانی حتی کوشید حمله به سفارت عربستان سعودی را خاتمه دهد. پیشتر هم مطرح شده بود که آقای رفسنجانی از سوی دولت به عنوان سفیر حسن نیت به عربستان سعودی برود و تنشها را کاهش دهد اما با این طرح نیز مخالفت سختی پیش آمد. ممکن است مخاطبان این حرف را شعار و اتهام بدانند اما آن را به شمارههای آخر هفته نامه «رمز عبور» و مقالاتی که در این نشریه چاپ شده است، ارجاع میدهم که از اختلاف با عربستان سعودی به عنوان یکی از ارزشهای بنیادین جمهوری اسلامی یاد میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر