از ایران دیگر چیزی نمی گویند مگر آن که حرف «داعش» در میان باشد؛ گروهی که پس از جدایی از «القاعده» در سال ۲۰۱۴، شهرهای شمال عراق را اشغال کرد و خود را «دولت اسلامی عراق و شام» نامید و با اعمال خشونت های خودنمایانه اش، حداقل از چشم غربی ها مسبب تمام مشکلات در این منطقه پر مشکل شد.
داعش نه تنها با گسترش ترور از عراق و سوریه به فرانسه موجب وحشت غربیان از نظامی گری اسلامی شده است بلکه باعث شده ایرانِ پس از انقلاب که همواره از سوی سران غرب به دلیل عدم رعایت حقوق بشر و حمایت از تروریسم مورد انتقاد بوده، اکنون میانه رو و محافظه کار به نظر برسد.
ایران نیز چون غرب، دشمن داعش است. در سال ۲۰۱۴ جزو اولین کشورهایی بود که علیه داعش وارد عملیات نظامی شد و «سپاه قدس» به رهبری «قاسم سلیمانی» در کنار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به شبه نظامیان شیعه عراقی برای دفاع از شهرهای جنوب عراق یاری رساند.
با توجه به نفرتی که داعش از شیعیان دارد، شاید بتوان ایران با اکثریت جمعیت شیعه اش را بالقوه هدف اصلی نفرت و خصومت این گروه دانست.
داعش امیدوار است بتواند برای مقابله با حکومت مذهبی شیعه ایران، یک حکومت مذهبی سنی و در انتها، یک امپراتوری یا خلیفه گری برپا کند.
با این که هزاران جنگجوی داعش از جهادگران خارجیِ سراسر اروپا و خاورمیانه بزرگ هستند، بسیاری از استراتژیست های نظامی آن، فرماندهان بعثی پیشین عراق هستند. همین امر باعث می شود که از دید ایران، داعش هم دشمنی جدید محسوب می شود و هم دشمنی قدیمی.
نکته ای که چندان روشن نیست، این است که آیا ایران نیز خطر داعش را به اندازه غرب می بیند و آیا اهداف ایران و غرب در مقابله با این تهدید با هم سازگار هستند؟
تهران، پاریس نیست
پس از حمله داعش به پاریس در ۱۳ نوامبر امسال که ۱۳۰ شهروند توسط افرادی مسلح به قتل رسیدند، رییس جمهور ایران این کشتار را «جنایت علیه بشریت» اعلام کرد. حسن روحانی گفت ایرانی ها خود قربانی تروریسم بوده اند.
وزیر خارجه او نیز اظهار داشت:«اکنون زمان آن است که از فرصت فاجعه امروز در فرانسه برای هماهنگی بین المللی و مبارزه با تروریسم استفاده کنیم.»
از آن پس، ایران داعش را «مشکل امنیتی» خود نامید. یک هفته پس از حملات پاریس، سپاه پاسداران اعلام کرد یک «هسته تروریستی» را که برای داعش عضوگیری می کرد، در کرمانشاه متلاشی کرده است. در ماه اخیر، فرمانده پلیس سایبری ایران، «کمال هادیانفر» خبر داد که ۵۳ تن به اتهام راه اندازی سایت های طرفدار این گروه بازداشت شده اند.
با این که ایران به مناطق تحت کنترل داعش نزدیک است اما نسبت به کشورهای همسایه خود یا حتی اروپا، در مقابل حملات داعش از چتر امنیتی بیش تری برخوردار است. «الکس واتانکا» از «مؤسسه خاورمیانه» می گوید: «فراموش نکنیم که ایران بر خلاف بسیاری از همسایگانش، یکپارچه است و فاقد شکاف های جمعیت شناختی است که داعش بتواند از آن سود جوید.»
به عقیده او، با توجه به فیلترهای امنیتی موجود در ایران، اقدام به حملاتی مشابه پاریس در تهران برای داعش بسیار دشوار است. می گوید این احتمال هست که داعش بتواند در میان شورشیان سنی افراطی در مناطق مرزی بلوچستان هوادارانی پیدا کند اما این تهدید چندانی محسوب نمی شود:«غیر قابل تصور نیست که گروهی از شورشیان به "ابوبکر البغدادی" اعلام وفاداری کنند اما بدون شک از حمایت زیادی، حتی در میان ناراضی ترین سنی های ایران برخوردار نخواهند شد.»
واتانکا حتی در مورد عملیات امنیتی اخیر ایران نیز تردید دارد. از نظر او، حملات تروریستی در مناطق مرزی سنی نشین معمولاً ناشی از مشکلات ژئوپولتیک میان ایران و دولت های رقیب است تا اختلافات ایدئولوژیک: «به نظر من، دولت ایران تأثیر داعش بر اهل تسنن ایرانی را بسیار اغراق آمیز جلوه می دهد. چرا؟ چون تصویر ضد داعش، ایران را موجه تر نشان می دهد.»
با وجود حضور داعش در عراق، همسایه ایران، نیروهای امنیتی ایران اصرار بر امن بودن کشور دارند. یک کارشناس امنیتی ایرانی مقیم لندن که ترجیح می دهد هویتش محفوظ بماند، می گوید: «ایرانی ها همیشه می گویند که استراتژی بازدارنده آن ها برای جلوگیری از دسترسی دشمن به مرزهای ایران طراحی شده است. آن ها همواره گفته اند ما صبر نمی کنیم تا دشمن وارد کشورمان شود و بارها تأکید کرده اند که خط قرمز نیروهای امنیتی و نظامی ما در ۴۰ کیلومتری مرزهای کشور جای دارد و اگر داعش بخواهد از این خط عبور کند، با نیروهای دفاعی ما روبه رو خواهد شد.»
رسانه های دولتی ایران نیز فعالانه از فضای امنیت داخلی حمایت کرده و آن را تبلیغ می کنند: «پس از حملات پاریس، مصاحبه های متعددی توسط شبکه های تلویزیون حکومتی ایران پخش شد که در آن مردم می گفتند ما خوشحالیم که امنیت داریم و این را مدیون عملیات نظارتی نیروهای امنیتی می دانیم. من برنامه ای را دیدم که در آن دختر جوانی در پاسخ خبرنگار تلویزیون گفت خوشحالم که تهران پاریس نیست چون پاریس ناامن است و تهران امن.»
ایران غرب را سرزنش می کند
در سپتامبر ۲۰۱۴، زمانی که ایران به نیروهای شیعی در جنوب عراق کمک کرد تا داعش را به طرف شمال عقب برانند، حسن روحانی، رییس جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل غرب را به خاطر دخالت در خاورمیانه که موجب رشد داعش شده است، سرزنش کرد. او هم چنین اشاره کرد که نیروهای متخاصم و دست های پنهان از این گروه حمایت می کنند: «برخی از سازمانهای امنیتی سلاح به دستِ زنگیِ مست دادند و او نیز همه را از دم تیغ میگذراند.»
در حال حاضر، تردید نسبت به نقش غرب در عراق و نیات غرب علیه «بشار اسد»، متحد ایران، بر منازعه جمهوری اسلامی با داعش اثر گذاشته است. به قول این کارشناس امنیتی، رسانه های دولتی، متحدان امریکا از قبیل ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر را به خاطر حمایت از داعش در مقابل رژیم اسد متهم می کنند (رسانه های غرب با این اتهام ناآشنا نیستند) و یا مستقیماً ایالات متحده و غرب را در حمایت از داعش علیه اسد مقصر می دانند .
در رسانه های دولتی و حکومتی ایران، این ادعا از مقبولیت بالایی برخوردار است که امریکا می توانست مانع اشغال شمال عراق توسط داعش بشود؛ یعنی منطقه ای که دومین شهر بزرگ عراق در آن وجود دارد و هنوز نیز تحت اشغال است.
آن طور که این کارشناس امنیتی می گوید: «از نظر رسانه های دولتی و حکومتی ایران، امریکایی ها مسوول عدم حمله به داعش هستند.»
او معتقد است: «این رسانه ها می گویند عکس های زیادی از ورود نیروهای داعش به موصل موجود است. در این عکس ها، صفی از وسایل نقلیه تسلیحاتی دیده می شود که به طرف موصل در حال پیشروی هستند. طبق اظهار نظر این نشریات ایرانی، انهدام این تسلیحات توسط جنگنده های نظامی کار آسانی بود اما امریکایی ها هیچ اقدامی نکردند. از این رو، متهم هستند که عمداً مانع پیشروی داعش نشدند.»
به عقیده وی، چنین نظراتی موافقت و مقبولیت وسیعی به دست آورد و صحنه سیاست داخلی ایران را تغییر داد: «داعش فرصت بی نظیری، هم برای حکومت ایران مهیا کرد و هم برای تندروهایی که می گفتند آیت الله خامنه ای در باره عراق و سوریه بر حق بود.»
اما نظراتی از این دست خارج از دایره حکومت و پیروان معمول آن نیز دیده می شود: «نمی توانم بگویم فقط تندروها غرب را به خاطر حضور و اقدامات داعش در عراق و سوریه سرزنش می کنند. بسیاری از ایرانیان، حتی ایرانیان سکولار مخالف رژیم هم غرب را به این دلایل مقصر می دانند. چنین اشتراک نظری بین مردم و حکومت بی سابقه است.»
داعش یا اسد؟
«روئول مارک گرشت» از «بنیاد دفاع از دموکراسی» و کارشناس پیشین «سیا» در امور خاورمیانه می گوید: «مقابله با توطئه بسیار دشوار است. توطئه در خاورمیانه زنده است و هرگز نباید آن را دست کم گرفت. واقعیت گیج کننده این است که توطئه می تواند حتی در افرادی با تحلیل هایی درست و دقیق جا خوش کرده باشد؛ مثلا ً عده ای به روشنی می توانستند دریابند که باراک اوباما هیچ تمایلی به دخالت نظامی در خاورمیانه ندارد. می توانستند او را تشویق کنند یا حتی ایده دخالت نظامی را به تمسخر بگیرند ولی در آن واحد می گفتند اگر امریکایی ها واقعاً می خواستند جلوی داعش را بگیرند، فقط با مداخله نظامی می توانستند.»
گرشت در مقاله ای که در شماره اخیر نشریه «فارن افرز» با عنوان «ایران در دام داعش» منتشر کرده است، ادعا می کند که ایران توانسته از حضور داعش به نفع سیاست خارجی خود سود جوید. با وجود سابقه طولانی تنش میان دولت ایران و جمعیت شیعی عراق، تهدید داعش باعث شده تا شیعیان عراقی به همسایه قدرتمند خود به چشم «خویشاوند» بنگرند. به عقیده او، داعش در سوریه نیروی محرک در مخالفت با اسد نبوده بلکه نیروی گسترده ترِ شورشیانِ مخالف اسد به میزان نفوذ ایران در رژیم اسد دامن زده و آن را تقویت کرده است: «جایگاه آن ها در سوریه قطعاً گسترده تر از گذشته شده است و توانسته اند به اختلافات و برخوردهای فرقه ای که در پی آن بودند، دست یابند.»
ابعاد فرقه ای جنگ داخلی در سوریه، آتش تعصبات مذهبی را شعله ور کرده است و ایران از آن سود می برد. گرشت می گوید: «بدون شک ایرانی ها نخواهند گفت که دیکتاتوریِ خشن خانواده اسد مسوول ایجاد خشونت های سنی ها بوده است. آن ها فقط بر این واقعیت چشم دوخته اند که داعش در حال حاضر وجود دارد و باید میان بد و بدتر انتخاب کرد.»
به عبارت دیگر، مخالفت با اسد یعنی حمایت از داعش.
در جست جوی آرمان های مقدس
کل طیف رسمی در سیاست ایران بیش از آن که نگران تهدید مستقیم داعش علیه خود باشد، این دغدغه را دارد تا چهره ای معتدل از اسد تصویر کند. با این حال، بحران داعش موجب اختلاف نظرات عمیق در سیاست های ایران شده است. واتانکا می گوید: «در سیستم ایران می توان اختلاف نظر آشکاری میان دست اندرکاران سیاست خارجی مشاهده کرد.»
وقتی روحانی مشی رسمی خود را درباره داعش و سوریه بیان می کرد، دولت او مشغول حل مذاکرات اتمی با غرب، جذب سرمایه های خارجی و لغو تحریم های خارجی بود: «از طرف دیگر، در منطقه ای که جنگ و اختلاف وجود دارد، فرماندهان سپاه پاسداران واقعاً در صحنه حضور دارند.»
پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ و پس از سرکوب معترضان طرفدار دموکراسی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروهای امنیتی ایران امیدوار بودند که حمایت عموم را از طریق شخصیت های محبوبی چون روحانی و محمدجواد ظریف به دست آورند.
واتانکا می گوید: «دیپلمات ها که نمی توانند بروند سوریه بجنگند! سپاهیان می توانند. در دورانی که تابوی مذاکره با امریکا شکسته شده، به چیزهای دیگری باید متوسل شد و آن را به آرمانی مقدس تبدیل کرد. کاری که آن ها در عراق و سوریه می کنند، فقط جنگ علیه داعش نیست؛ خودشان می گویند به خاطر کاری که می کنیم، مشروعیت داریم. ما مدافعان جمهوری اسلامی هستیم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر