چندی پیش یک در نظرسنجی از مخاطبان "ایرانوایر" پیرامون لزوم یا عدم لزوم دخالت رئیس جمهور ایران برای ابقای کارلوس کیروش پرسیدیم. با وجود اینکه در قوانین بینالمللی و فیفا تاکید شده که ورزش از سیاست جداست و سیاسیون نمیتوانند در این حوزه وارد شوند٬ 81.5 درصد مخاطبان ایران وایر رای داده بودند که باید رئیس جمهور دخالت کند، یک انتخاب غیرمنتظره. با مهدی رحمتی٬ جامعهشناس حوزهی ورزش درباره چنین رایی گفت و گو کرده ایم.
رحمتی با واقع گرایانه دانستن رای ۸۱.۵ درصدی مخاطبان "ایران وایر"، الزام فدراسیونهای کشورهای مختلف به استقلال از دولت را در «کشورهایی مثل ما» - کشورهای حاشیهی خلیج فارس - امری دانست که بیشتر «به نوعی شوخی میماند».
به گفته این کارشناس، «در کشور ما روسای فدراسیون ها عامل دولت محسوب می شوند و به رغم مکانیزم ظاهرا دموکراتیکی که روسای فدراسیون را مشخص و تعیین میکند - البته نمیخواهم بگویم که انتخابات کاملا تشریفاتی است - ولی این انتخابات شکل کامل مستقل را ندارد. به همین جهت این گزاره را خیلی قبول ندارم که فدراسیون مستقل از دولت است».
وی در ادامه به سخنان وزیر ورزش استناد کرد: « ایشان گفته اگر فدراسیون فوتبال خواهان استقلال است٬ پس از نظر مالی نیز نباید انتظاری از وزارت ورزش داشته باشد. این اظهارنظر به نوعی نشان از این دارد که وزارت ورزش به دلیل کمک مالی به فدراسیون، مطالباتی نیز در مورد تأمین نظرات خود از فدراسیون فوتبال دارد».
به گفته این جامعهشناس کسانیکه در این ۸۱.۵ درصد هستند «میدانند امکان عملکرد مستقل خارج از دولت وجود ندارد و نهادهای مختلفی که در جامعه فعالیت میکنند٬ برای آنکه از موفقیت نسبی برخوردار باشند٬ باید با دولت یا ارکان دولت هماهنگ باشند. در اینجا رکنی از دولت که باید با فدراسیون فوتبال در ارتباط باشد٬ وزارت ورزش است. وقتی وزارت ورزش نمیتواند تعامل مورد انتظار علاقهمندان را ایجاد کند٬ علاقهمندان به سراغ دست بالاتر میروند و کمک او را طلب میکنند».
رحمتی چنین نگرشی را ناشی از «هژمونی فرهنگی» میداند: «معمولا همیشه وقتی میخواهیم مشکلات را تحلیل کنیم٬ یکی از عاملهای اصلی دولت است. آسفالت خیابان٬ وضعیت زبالهها٬ آب٬ برق و ... همه مسائل و مشکلات در سطح جامعه را ناشی از عملکرد دولت میدانند. در اینجا هم انتظار دارند که دولت دخالت کند. در این شرایط حتی اگر فدراسیون هم بخواهد مستقل عمل کند٬ دولت زمینهها را طوری میچیند که هیچگاه فدراسیونی مثل فدراسیون فوتبال با خیل علاقهمندان خود٬ امکان استقلال کامل و واقعی را نداشته باشد».
وی با اشاره به بحث خصوصیسازی باشگاههای فوتبال پرسپولیس و استقلال که سالهاست مطرح شده اما به جایی نرسیده است، می گوید: «اگر فدراسیون هم مستقل یا خصوصی باشد٬ مولفهها یا عناصری که در ذیل فدراسیون فعالیت میکنند٬ یعنی باشگاههای فوتبال٬ عموما دولتی هستند. یعنی حتی آنهایی که به ظاهر خصوصی هستند - برای این مورد اصطلاحی هست: خصولتی - به نوعی به وابستگانی از دولت در بخش خصوصی واگذار شدهاند. در چنین شرایطی یک بخشی که نسبتش را نمیتوانم مشخص کنم٬ اما بخش زیادی را در بر نمیگیرد٬ نیروهایی هستند که میتوانیم اسمشان را روشنکفر٬ تحصیلکرده یا مطلع بگذاریم. اینها وقتی واقعگرایانه به قضیه نگاه میکنند خواهان دخالت دولت هستند و بقیه هم تحت تاثیر هژمونی٬ به دنبال دخالت دولت هستند که این صرفا به ورزش هم محدود نیست٬ در تمام موارد چنین هستند».
اما دخالت دولت برای ابقای کیروش اما اقدامیست که میتواند باعث تعلیق تیم ملی فوتبال ایران شود. مسالهای که پیشتر نیز اتفاق افتاده. مهدی رحمتی در اینباره گفت: «ما حفظ ظاهر میکنیم. ظاهر امر این است که به صورت مستقل انتخاباتی برگزار میشود. اما کسانی که برای برگزیدن رییس فوتبال شرکت میکنند٬ چه کسانی هستند؟ آرایش نیروها و کسانی که حق رای دارند٬ به گونهای است که باعث دخالت دولت میشود. مثلا روسای هیاتهای فوتبال استانها هستند که به عنوان نیروی اکثریت در انتخابات حضور دارند٬ نمایندگانی از چند وزارتخانه هستند. برای انتخاب شدن به عنوان رییس هیات استان٬ باید با دولت هماهنگ باشید. نمیخواهم قضیه را سیاسی کنم٬ اما مثل نمایندگی مجلس است. نمایندگان مجلس را مردم انتخاب میکنند٬ اما به هر حال فیلترهایی مثل شورای نگهبان وجود دارد. اینجا هم فیلترهایی مثل حراست و وزارت ورزش و ... وجود دارد. افرادی که میخواهند کاندیدا شوند٬ باید صلاحیتشان تایید شود».
وی شرکت علی کفاشیان٬ رییس فدراسیون فوتبال ایران را به دلیل بازنشستگی او «غیرقانونی» میداند اما «تبصرههایی وجود دارد که امکان دور زدن این قانون را فراهم می کند و تصمیم گیری در این مورد نیز بر عهدهی دولت است. در نتیجه ظاهر حفظ میشود. مثلا در کشورهای عربی عموم روسای فدراسیونهای فوتبال٬ یکی از شاهزادهها است. همین الان یکی از کاندیداهای ریاست فیفا٬ یکی از شاهزادههای اردنیست. بحث من این نیست که بدون حفظ ظاهر و به صورت رسمی و با عنوان دولتی میآیند٬ ظاهرا به صورت شخص حقیقی و مستقل میآیند٬ اما عملا امکانات به گونهای است که راه را برای فعالیت و انتخاب این افراد باز میگذارد. بحث من دربارهی ماهیت است؛ از نظر شکلی فیفا نمیتواند ایرادی بگیرد که فدراسیون مستقل نیست؛ چراکه میگویند ما طبق آییننامهای که خود شما تایید کردهاید انتخاباتی برگزار کردیم و این افراد انتخاب شدهاند».
وجه دیگر این نظرسنجی اما محبوبیت کارلوس کیروش است. رحمتی در شرح عوامل این محبوبیت گفت: «کیروش یک شخصیت شناخته شدهی بینالمللیست و این برای مردم ما به عنوان یک عامل مهم تلقی میشود. نکته دوم و پیرو عامل اول٬ کیروش از پیشینه نسبتا خوبی در عرصه فوتبال در جهان برخوردار است. یعنی صرفا شهرت و مشروعیت نیست٬ بلکه بخشی از این مشروعیت به عملکرد او در تیمهایی مثل رئال مادرید٬ منچستریونایتد٬ ردههای مختلف در تیم ملی پرتغال باز میگردد».
دیگر عامل از نظر این جامعهشناس حوزهی ورزش «شخصت ویژهی» کیروش است که «اگر بخواهیم او از نظر روانشناسی و روانشناسی اجتماعی تحلیل کنیم٬ فردی است که از نظر چهره٬ تیپ٬ طرز رفتار و صحبت٬ در دل مردم جای خود را باز کرده. ساده صحبت میکند٬ آدم خوشرویی است اما در جای خودش تند میشود. تندخو است ولی در عین اینکه وقتی میخواهند مثلا با او عکس بگیرند٬ روی خوش نشان می دهد. به طور نمونه در استرالیا دیدید که بدون توجه به مسائل حاشیهای این امکان را برای طرفداران تیم ملی فراهم کرد که حتی وارد اتوبوس تیم ملی شده و با اعضای تیم عکس بگیرند. در عین حال غرور خاصی دارد که خوشایند مردم است. رفتارش در جام ملتهای آسیا و در بازی ایران و عراق٬ بین دو نیمه و وقتی در انتظار داور بود و در کنار زمین خشمگینانه کمین کرده بود٬ برای مردم ما غرورآمیز است. یا برخورد و رفتاری که با مربی تیم ملی کرهجنوبی بعد از اظهار نظر مربی مذکور مبنی بر این که ترجیح میدهم ازبکستان به جامجهانی برود، از این نمونههاست. او بعد از شکست کرهجنوبی مشتهای خود را گره کرد و قبل از آن هم در مصاحبهای به شدت مربی تیم ملی کرهجنوبی را مورد انتقاد قرار داد. اینها از جمله مسایلی است که برای مردم جذاب است و در مخاطب عام حس همدلی را ایجاد میکند».
او به مصاحبههای عمومی کیروش یا همکلامیاش با مردم اشاره کرد: «از واژههای فنی خاصی استفاده نمیکند. تواناییهایش از بسیاری از مربیان وطنی ما بیشتر است، اما بر خلاف برخی مربیان وطنی که در مصاحبههای خود از واژهها و کلمههایی استفاده میکنند که گاه حتی خود نیز معنای آن را نمیدانند و در پی تظاهر به برخورداری از دانش فنی بالا هستند، کیروش وارد این نوع بازیهای زبانی نمیشود و با ساده و روشن صحبت کردن با مردم ارتباط برقرار می کند. تصور میکنم وی به لحاظ شخصیتی توانسته ارتباط خوبی با مردم جامعه ما ایجاد کند».
«مبارزه»ی کیروش با «بازیکنسالاری» مورد دیگریست که مورد توجه این جامعهشناس قرار گرفته: «گاهی مشاهده می کنیم که برخی بازیکنان فوتبال بدترین نوع رفتار را از خود نشان میدهند٬ باشگاه هم ابتدا جو زده میشود و اطلاعیه میدهد که برخورد می کنیم، محروم می کنیم، اخراج می کنیم و ...، اما چندی بعد مسئولان همان باشگاه برای کاهش جریمه یا محرومیت سبکی که برای یک تخلف گاه سنگین این ورزشکارها در نظر گرفته شده به تکاپو میافتند و وارد فرایند چانهزنی میشوند. اما کیروش یکی از بهترین بازیکنهای تیم ملی - سیدمهدی رحمتی - را فقط به خاطر اینکه رفتاری خام انجام داد و خودش هم اذعان کرد که درست نبوده٬ از تیم ملی کنار گذاشت. بازیکنهای دیگری مثل عقیلی بودند که شاهد برخورد مشابهی از سوی کیروش با آنان بودیم».
از نظر این جامعهشناس «کیروش بین مربیهای داخلی پرمدعا که در رقابتهای آسیایی ساده هم چنته خالیشان را مشاهده میکنیم٬ شخصیتی برای فوتبال ما ایجاد کرده که در رویارویی با تیمهای مطرح دنیا مثل آرژانیتن٬ سوئد٬ شیلی و .. احساس قدرت میکنیم. از پیش باخته نیستیم یا خودمان را کیسه گل نمیبینیم. حالا اسمش دفاع اتوبوسی است یا هر چیز دیگر. من خیلی صلاحیت ورود به بحث فنی را ندارم، ولی برخی از کارشناسانی که به نقد کیروش می پردازند، بخشی از نیروهای واپسگرا، ارتجاعی و ناکارآمدی هستند که در بدنه ورزش منافع خود را در خطر میبینند و مردم هم آنها را شناختهاند. به نوعی میتوان گفت که مردم هم خوشحالاند٬ چون کیروش به اینها اعتنایی ندارد - نه اینکه بیاحترامی کند٬ رفتارش معمولا واکنشی است به افرادی که بیشتر بر مبنای منافع شخصی عمل و اظهارنظر می کنند. وقتی کیروش مقابل این نیروها یا در تقابل با وضع موجود قرار میگیرد٬ مردم احساس رضایت می کنند».
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر