نسرین ستوده: امروز پنجمین سالگرد آغاز حصر خانگی سرکار خانم زهرا رهنورد، آقای موسوی و آقای کروبی است. به موجب اسناد بین المللی به هر عملی که جلوی تردد آزادانه افراد را بگیرد، بازداشت اطلاق میشود و همین طور هرگونه بازداشتی که فاقد حکومی عادلانه باشد، بازداشت خودسرانه محسوب میشود.
هر دو عامل در مورد این سه نفر که الان چهار سال است در حصر خانگی به سر میبرد، وجود دارد. آنها بدون محاکمه در بازداشت به سر میبرند و علاوه برآن مراوده با دیگران برای آنها ممنوع است، بنابراین شرایط بازداشتشان فوق امنیتی و شبه انفرادی است. همه اینها در کنار بازداشتی که خودسرانه صورت گرفته برای آنها که شرایط سنیشان ایجاب میکرد چنین مجازات سخت و سنگینی به آنها تحمیل نشود، وضعیت دشوراری را به وجود آورده است.
به خاطر داشته باشیم بالاترین اتهامی که برای آنها در نظر گرفته شده، فراخوان و هدایت اجتماعات متعدد بوده است. برای رفع اتهام از این سه نفر عرض میکنم که مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی، انجام راهپیمایی، تحصن و اجتماعات، کاملا قانونی است و حتی در مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی زمانیکه این اصل به رای گذاشته شد، دوبار بعضی نمایندگان پیشنهاد دادند که شرط اخذ مجوز را برای راهپیماییها قراردهند اما در هر دو بار این موضوع از سوی دیگران رد شد.
نمایندگانی که قانون اساسی را تصحیح کردند با استدلال اینکه اگر ما مجوز را شرط انجام راهپیمایی قرار دهیم، هرگز دولت چنین مجوزهایی را نمیدهد، مقاومت کردند، برای اینکه حق اجتماعات به رسمیت شناخته شود. این موضوع در واقع ایستادگیاست که ملت باید برای گرفتن حق و حقوق خودش به عمل بیاورد و این حق انسانی را اول باید خودمان به رسمیت بشناسیم و بعد از دولتمان بخواهیم که آن را به رسمیت بشناسد.
بنابراین میخواهم بگویم حتی اتهام فراخوان و هدایت اجتماعات درمورد سرکار خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی اتهاماتی نیست که مجازاتی را متوجه آنان کند. نکته دیگر هم که در سالروز حصر به ذهنم میرسد این است که نسبت به خانم رهنورد هم به طور مساوی و همانطور که در حق آقای کروبی و موسوی ظلم روا داشته شده، در حق ایشان هم ظلم شده است. در هزینه دادن همواره زنان مساوی با مردان هستند، امیدوارم در زمینه احقاق حقوق هم زنان با مردان برابر شوند.
نظام باید زودتر غرورش را قورت دهد و حصر را بردارد
صادق زیبا کلام: من فکر میکنم که حصر به تدریج دارد به یک مشکل لاینحل برای نظام تبدیل میشود. دلیلش هم ایناست که معتقدم کسانی که مسئول این تصمیم بودند روزی که حصر را عملی کردند، خیلی جدی به عواقب و تبعات این موضوع فکر نکردند. فکر نکردند که بعد از شش ماه یا یک سال چه باید کنند.
اصلا فکر نکردند که تا چه وقت قرار است آنها را در حصر نگه دارند. حتی به این موضوع فکر نکردند که اساسا چرا میخواهند، آنها را در حصر نگه دارند. نه مشخص است کدام ارگان، نهاد یا مرجع تصمیم به حصر گرفته و نه معلوم است که چرا این تصمیم گرفته شده و نه به تبعات این تصمیم فکر شده بوده، بنابراین الان این مسئله حالت «کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!» را پیدا کرده است. هیچکس مسئولیت نمیپذیرد که توضیح بدهد و بگوید: ما این تصمیم را گرفتیم و به این دلایل این تصمیم گرفته شد و الانهم پایش ایستادهایم.
از یک جهت گفته میشود این تصمیم را شورای عالی امنیت ملی گرفته است. علی القاعده اگر این تصمیم را شورای عالی امنیت ملی گرفته باشد، نشان دهنده این است که شرایط کشور بحرانی بوده و این تصمیم اتخاذ شده، چون شورای عالی امنیت ملی در شرایط بحرانی چنین تصمیماتی را اتخاذ میکند. بنابراین این سوال پیش میآید که آیا در بهمن ماه سال ۸۸ شرایط کشور بحرانی بود؟ پاسخ این است که خیر، نبود. شرایط کشور در خرداد، تیر و مرداد ۸۸ بحرانی بود اما به تدریج که ما از بیست و دوم خرداد فاصله گرفتیم، شرایط کشور حداقل از وضعیت بحرانی خارج شد. بنابراین این که ما بگوییم در بهمن ماه شرایط کشور بحرانی بوده، استدلال قویای نیست.
اما فرض میگیریم شرایط کشور در بهمن ۸۸ بحرانی بوده و شورای عالی امنیت ملی این تصمیم را گرفته، در فروردین و اردیبهشت ۸۹ که شرایط کشور دیگر از آن بحران خارج شده بود، اگر به واسطه شرایط بحرانی تصمیم گرفته میشود که آقای مهندس میر حسین موسوی و جناب آقای کروبی در حصر به سر ببرند، یعنی همچنان بعد از گذشت پنج سال شرایط کشور بحرانی است؟
ما میدانیم که این طور نیست اما چرا نمیشود این مساله را حل کرد؟ برای این که اولا برای خیلیها میرحسین موسوی و آقای کروبی به قهرمانان ملی تبدیل شدهاند. این اولین مشکل نظام برای خارج کردن آنها از حصر است.
دومین مشکل نظام این است که روزی که اینها از حصر خارج شوند و مثل شهروندان عادی در جامعه حاضرباشند، میلیونها نفر میخواهند به دیدار آنها بروند. نکته سوم این است که پس از رفع حصر این سوال پیش میآید که چرا اینها پنج سال در حصر نگه داشته شدند؟ چرا محاکمه نشدند؟ اگر اینها کارهای خلافی کردند اگر مرتکب خیانتی شدند، چرا محاکمه نشوند؟ دادستانی انقلاب بگوید آقای میرحسین موسوی میخواسته قیام کند، میخواسته نافرمانی مدنی کند، میخواسته نظام را سرنگون کند، با سفارت انگلیس و آمریکا در ارتباط بوده با آقای جورج سورس ارتباط داشته و ... اینها حتما مستند به دلایلی است پس میتوانند ایشان و آقای کروبی را با توجه به اتهاماتی که مطرح میشود، محاکمه کنند.
قوه قضائیه خیلی جدی مساله محاکمه را مطرح کرد اما اولین مشکلی که محاکمه آقایان کروبی، موسوی به وجود می آورد این است که اتهامات منتسب به آنها همه تا بهمن ماه ۸۸ بوده چون بعد از بهمن ۸۸ را در حصر گذراندهاند و هیچ ارتباطی با جایی نداشتهاند. نمیتوانستهاند نظام را واژگون کنند و حرکتی علیه نظام انجام دهند. بنابراین این سوال به وجود میآید که چرا در همان بهمن ماه ۸۸ یا قبلتر از آن که آقایان میخواستند نظام را سرنگون کنند، محاکمه صورت نگرفته؟
میخواهم بگویم هر جور که شما به مساله حصر نگاه میکنید به نظر نمیرسد که راه حلی برایش وجود داشته باشد. یکبارآقایان میگویند: ما مخصوصا اینها را محاکمه نکردیم چون اگر محاکمه صورت میگرفت جرمشان سنگین بود. این در حالی است که آقای کروبی تنها خواهشی که داشته، محاکمه بوده است. او به آقای علی مطهری گفته: تمنا دارم من را محاکمه کنید. اما محاکمه هم با مشکل مواجه است، اگر نظام بخواهد آنها را محاکمه کند، این سوال به وجود می آید که چرا این محاکمه بعد از پنج سال صورت میگیرد؟ اگر نظام بخواهد بدون محاکمه حصر را بردارد، این سوال مطرح میشود که پس این پنج سال برای چه آقایان موسوی، کروبی و بانو رهنورد در حصر بودهاند ؟
مگر شما نگفته بودید اینها میخواستند کودتا کنند، قرار بوده نظام را رسنگون کنند و با آمریکا و انگلیس و اسرائیل در ارتباط بودهاند، پس چرا آزاد شدند؟ اگر هم بخواهند بدون محاکمه آنها را همینطور در حصر نگه دارند امکان پذیر نیست. چون عملی غیر قانونی است مگر میشود سه نفر را بدون محاکمه علی الابد در حصر نگه داشت؟
حصر دارد هزینه سنگینی را از نظر اعتبار و پرستیژ بینالمللی به نظام وارد میکند. این هزینه، هزینهای غیر ضروری است و اصلا لازم نیست. یک وقت هست که میگویند اگر این دو نفر آزاد شوند، مملکت به هم میخورد، در حالیکه الان ما میدانیم که این اتفاق نمیافتد. نظام جمهوری اسلامی ایران الان کاملا به همه چیز مسلط است و ده ها میرحسین موسوی و ده ها کروبی و ده ها خانم دکتر زهرا رهنورد هم که از زندان و حصر آزاد شوند، اتفاق خاصی نمیافتد. اما همانطور که عرض کردم حصر مشکلات سیاسی و اجتماعی به وجود آورده و بنده معتقدم که هرچقدر هم ادامه پیدا کند، بحرانی که در نتیجه حصر به وجود آمده، بیشتر میشود، هزینهای که نظام دارد برای حصر آقایان موسوی و کروبی و بانو رهنورد میپردازد، به طور مرتب زیاد و زیادتر میشود. امروز اگر حصر شکسته شود، هزینهاش برای نظام کمتر از شش ماه دیگر است. تنها راه منطقی این است که هرچه زودتر نظام غرورش را قورت بدهد و اشتباهی را که کرده پس بگیرد و آقایان و بانوی محترم را آزاد کند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر