با وجود امیدواری های گسترده درباره توافق هسته ای بین ایران و 1+5، طرفین باز هم به تمدید مذاکرات تن دادند. درباره چرایی نرسیدن به توافق، در دو روز گذشته تحلیل های بسیاری منتشر شده است. ایران وایر کوشیده است در گفت و گوهای کوتاه با هشت تحلیل گر و روزنامه نگار، نظر آنها را درباره علت تمدید دوباره مذاکرات بپرسد. برخی تحلیل گران به آینده مذاکرات هم در پاسخ های خویش توجه داشته اند. بخش اول این گفت و گو که شامل دیدگاه های حبیب حسینی فرد، مرتضی کاظمیان، فریدون مجلسی و احمد رافت است، پیش روی شماست.
حبیب حسینیفرد، تحلیل گر مسائل بین الملل: گروه ۵+۱، یا به عبارت دقیقتر، کشورهای غربی نتوانستند میان خواست ایران که بر ادامه غنیسازی در مقیاس صنعتی و غیرتحقیقاتی ناظر است و خواست رقبای منطقهای ایران یعنی اسرائیل و عربستان که بر تعطیل کامل غنیسازی ایران تاکید دارند پل بزنند و در باره شرط و شروط مربوط به مکانیزم و زمان آنچه که خود لازمه اعتمادسازی از سوی تهران میدانند، با هیات ایرانی به توافق برسند. واقعیت این است که کنه اختلاف بیش از همه سیاسی و دارای وجه ژئوپلتیک است. برای غرب، و به ویژه برای اسرائیل که پیوسته به طور بلاواسطه بر سر میز مذاکره ۵+۱ و ایران حاضر است، توان غنیسازی ایران یعنی ظرفیت و پتانسیل این کشور برای ساخت بمب اتم. این ظرفیت حتی اگر بالقوه هم بماند، ایران را به یک قدرت اتمی مجازی بدل میکند که تا واقعیکردن آن دیوار چینی باقی نیست. این امر فینفسه و کم و بیش ناقض توازن استراتژیک کنونی در منطقه است که اسرائیل در آن از فرادستی برخوردار است. منتهی جنبههای مخفی و بحثانگیز اولیه در توسعه برنامه هستهای ایران، و به خصوص تاکید پرهزینه و مخرب جمهوری اسلامی بر لزوم نابودی اسرائیل، محملهایی برای تلآویو و متحدان غربی آن فراهم کرده که پیوسته خطر جمهوری اسلامی در منطقه را مبرم معرفی کنند و برای محدودسازی و تحلیلبردن ظرفیت هستهای آن حداکثر تلاش را بهعمل آورند. عربستان که درگیر چالشی کمسابقه با ایران بر سر حوزه نفوذ در منطقه است نیز، منافعی در راستای یادشده، یعنی ممانعت از هرگونه ظرفیتسازی اتمی در ایران دارد. تا آغاز ماه ژوئیه (۱۰ تیر) نیز بعید است که در مولفههای اساسی یادشده تغییری ایجاد شود، یعنی غربیها و اسرائیل حاضر بشوند سیاستهای منطقهای کنونی ایران و ظرفیت غنیسازی مطلوب آن را یک جا بپذیرند، یا مثلا لزوم جلب همکاری هر چه بیشتر تهران در مبارزه با داعش آنها را به انعطاف بیشتر در پرونده هستهای ایران سوق دهد. در واقع برای ۵+۱، و به خصوص غرب و اسرائیل بهترین شرایط برای دستیابی به توافق با ایران یا تاسی این کشور به لیبی دوره قذافی و برچیدن کل تاسیسات اتمی خویش است یا تغییری اساسی در سیاستهای منطقهایاش از جمله در قبال اسرائیل. رویکردهای جمهوری اسلامی در مجموع، نشانهای به دست نمیدهد که هیچ کدام از این گزینهها عملی شود؛ از این رو تا ژوئیه یا بعد از آن هم هر گونه توافق جامعی از منظر غرب همچنان باید معطوف به آن باشد که جمهوری اسلامی را کم یا بیش به سوی یکی از این دو گزینه سوق دهد و جمهوری اسلامی هم کم یا بیش تلاش خود را خواهد کرد که گام در این راستاها نگذارد. در چنین شرایطی دستیابی به یک توافق جامع همچنان دشوار میماند، به خصوص که دولت اوباما با کنگرهای روبرو خواهد بود که جمهوریخواهان در آن قدرتمندترشدهاند و در انتخابات پیشروی مجلس ایران نیز احتمالا پرونده هستهای و کارنامه دولت در آن، از دایره کشاکشهای تبلیغاتی بیرون نخواهد ماند. در اوضاعی با این مختصات و مولفهها توافقهای بخشی و مرحلهای البته منتفی نیستند، تا زمانی که شاید شرایط در ایران یا در منطقه مشمول تغییری اساسی شود.
مرتضی کاظمیان، تحلیل گر مسائل ایران: فرجام خوش فوتبال در بازی مشهور ایران ـ استرالیا، در مذاکرهی هستهای جمهوری اسلامی و 5+1 تکرار نشد. آنچه سرانجام دیروز در وین رخ داد، و با برخی «خوشبینی»ها در فاصلهای محسوس بود، البته برای دغدغهداران دموکراسی و صلح در ایران، خوشحالکننده نبود. اگرچه تحریمها ـ چنانکه حسن روحانی بهدرستی ارزیابی کرده ـ دچار تَرَک شده، و بازگشت به وضع پیشین، بهدلیل گفتوگوهای طولانی و تعامل و نزدیکی تهران با غرب ـ بهویژه واشنگتن ـ دشوارتر و دورتر، اما به نظر میرسد که مشکل اصلی همچنان بهجاست: دیوار بلند و قطور بیاعتمادی. هرچند روی کار آمدن دولت اعتدالگرا و تدبیرپیشهی روحانی، بهمعنای تغییری در ترکیب ساختار سیاسی قدرت در جمهوری اسلامی است، و این همزمان شده با رویکرد رهبری نظام برای «نرمش قهرمانانه»، اما سیطرهی اقتدارگرایان در حکومت، و دموکراسی ستیزی و صلح گریزی آنان، همچنان پشتوانههای داخلی/ایرانی توافقی حقوقی را ضعیف میسازد. «راست افراطی» با وجود تلاش برای ابراز همدلی با روند مذاکره و تلاشهای دستگاه دیپلماسی، اما «ساز ناکوک» و ماهیت غیرملی خود را دارد. این آخرین اظهارنظر نقدی، فرمانده بسیج در آخرین روز مذاکره، خود شاهدی مهم است: «به جهنم که موافقت نمیکنند؛ به جهنم که تحریم میکنند.» شواهدی از این دست، اهمیت و ضرورت دموکراتیزاسیون را ـ حتی برای تعامل و مصالحه در عرصهی بینالمللی متذکر میشود. ارزیابی مختصر فوق، به معنای نادیده گرفتن موانع مهم و جدی خارجی برای نیل به توافق نیستند؛ آنجا که در مقام توصیف تنها بخشی از آن، اوباما ـ به درستی ـ تصریح میکند: «نمیتوان بیاعتمادی میان دو طرف (ایران و آمریکا) را یکشبه زدود؛ چراکه تاریخ طولانی دارد.»
فریدون مجلسی؛ دیپلمات سابق: اگر در مذاکرات هستهای توافق صورت میگرفت بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ذخایر بلوکه شده ما آزاد میشد و برای ما که در کشور با مشکلات و مسائل مالی زیادی رو به رو هستیم، گشایشی حاصل میشد. دوم این که وقتی رابطه بانکی برقرار شود. کشور میتواند واردات و صادرات داشته باشد و از این انزوای سیاسی، اقتصادی خارج شود و تا حدودی شان و جایگاه یک مملکت بزرگ ۸۰ میلیون نفری را به دست بیاورد. ولی خب این شکست بیشتر ما را به موقعیت کره شمالی نزدیک میکند. البته یک عدهای هم میگویند: کره شمالی خیلی هم مستقل است و وضعیتش خوب است. انشالله برای آن عده مبارکشان باشد. به نظرم در مذاکرات کنونی، فعلا ایران شکست خورده. متاسفم از این که کلید اقای روحانی کند بود و کارنکرد و توافقی را که ما برای آینده ایران و بهتر شدن وضعیت کشور به آن امید بسته بودیم، انجام نشد و امیدممان قطعا بر سر چانه زنیهایی که به هیچ وجه ارزش بردهای حاصل از این توافق را نداشته و ندارد، بر باد رفت. من تبریک میگویم به گروه اقلیت بسیار کوچکی که آرامش طلب نیستند، خواهان به نتیجه رسیدن این مذاکرات نبودند و بارها هم آن را به تعویق انداختند. البته نکات مثبتی هم وجود دارند. آقای ظریف به عنوان یک دیپلمات خیلی درست وارد مذاکره شد و الان هم درها را نبسته و سعی کرده امید را حفظ کند. فکر نمیکنم در تاریخ ایران هیچ وزیر خارجهای چنین بار و فشاری بر دوش داشت. ولی عملا ایشان را تبدیل به یک بندباز سیاسی کردهاند، یعنی ایشان باید از روی یک بندی که هرچه میکشند، نازک تر هم میشود عبور کند. اگر ایشان بتوانند از روی این بند عبور کنند مملکت را به ساحل نجات میرساند. از طرف دیگر یک طرف بند را عدهای از مملکت خودمان دردست گرفته اند اما همین عده مدام سر بند را تکان تکان میدهند، تا ایشان از بالای بند به پایین بیفتد. این عده فعلا موفق شده اند چون همان دیروز در مقابل سازمان انرژی اتمی آزادانه تظاهراتی علیه این توافق راه انداختند. پیشاپیش آن را اعلام کردند و اسمش را هم حمایت از تیم مذاکره کننده که زیر بار هیچ توافقی نخواهد رفت. الان هم انها موفق شدهاند و مبارکشان باشد. ما میمانیم و هفت ماه انتظار دیگر.
احمد رافت، روزنامه نگار: توافق بنابر اظهارات حسن روحانی در تهران و جان کری در وین شدیدا مورد نیاز جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا است. باراک اوباما که در سال آینده میلادی در مجلس و سنای کشورش در اقلیت قرار خواهد داشت، احتیاج به تمدید مذاکرات داشت تا جلوی سیاست های تهاجمی جمهوریخواهان را در رابطه با سیاست هایش در قبال جمهوری اسلامی و بطور کلی در خاورمیانه را بگیرد. اختلافاتی که بسیار عمیق هستند. استعفای وزیر دفاع آمریکا ، تنها جمهوریخواه عضو کابینه اوباما، همزمان با توافق بر تمدید زمان مذاکرات تا تیرماه آینده نشان از همین اختلافات دارد. در ایران هم روحانی بشدت تحت فشار قرار دارد. برخلاف آنچه عده ای مدعی هستند که تندروها بدستور علی خامنه ای مبنی بر عدم مخالفت صریح با روند مذاکرات تمکین کرده اند، در ساعات پایانی این دور از مذاکرات چه حسین شریعتمداری، با سرمقاله ای در کیهان، و جه محمد رضا نقدی، فرمانده نیروهای بسیجی بصورت بسیار واضح با هرگونه نرمشی، چه قرمانانه و جه غیر قهرمانانه، مخالفت کردند. در مجموع ولی می توان گفت تمدید مذاکرات که هیچگونه تسهیلی در تحریم ها را بدنبال نخواهد داشت، می تواند باعث تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی در مذاکرات هفته های آینده بشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر