ایران و ارمنستان و آذربایجان روابط نزدیکی دارند. در قرن نوزدهم، ایران هر دو سرزمین را به امپراطوری روسیه واگذار کرد. با این حال، هنوز هم هر دو کشور در خاک ایران از جمعیت قابل توجهی بر خوردار اند: ۱۵۰ هزار ارمنی مسیحی در ایران زندگی میکنند، و جالب اینکه تعداد آذریهای شیعه ترک زبانی که در ایران زندگی میکنند (بین ۱۵ تا ۱۸ میلیون) از خود آذربایجان بیشتر است.
حکومت مسکو همواره روابط ایران را با این دو کشور محدود میکرد، ولی پس از سقوط اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱، ایران بلافاصله دو دولت مستقلِ تازه تأسیس را به رسمیت شناخت. ولی در روابط ایران با این دو کشور چرخش شگفت انگیزی رخ داد: انتظار میرفت که ایران از حضور همسایه شیعه خود، یعنی آذربایجان، احساس خوشوقتی کند و روابط گرمی با آن برقرار کند، ولی ملی گرایی و الحاق گرایی قومی و نژادیِ این کشور، ایران را عملاً به ارمنستانی نزدیک تر کرد که با آذربایجان در جنگ بود. علاقه ایران به همسایه مسیحی خود و ترجیح آن بر آذربایجان همچنان به قوت خود باقی است.
۱. دومین رییس جمهور آذربایجان، "ابوالفضل ایلچی بیگ"، در پی تأسیس "آذربایجان بزرگ" در شمال ایران بود.
دومین رییس جمهور آذربایجان، "ابوالفضل ایلچی بیگ"، که از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۳ بر این کرسی نشسته بود، از یک جهان بینی ضد ایرانی، ترک گرا و ضد آذری برخوردار بود. او نیز مثل رهبر سابق اتحاد جماهیر شوروی، "جوزف استالین"، به اتحاد آذربایجان با مناطق عمدتاً آذری نشین فکر میکرد. "الکس واتانکا" (Alex Vatanka)، از "مؤسسه خاورمیانه"، میگوید: "در باکو حکومتی بود که از پیوستن "آذربایجان شمالی و جنوبی" به یکدیگر صحبت میکرد. آذربایجان به سرعت از سرزمین حاصل خیزی برای گسترشِ قدرت نرمِ ایران به تهدیدی برای ثبات ایران تبدیل شده". به گفته "واتانکا"، "ایلچی بیگ" هم بی تجربه بود و هم احساساتی. " تفکر استراتژیک چندانی از او نمیدیدیم".
۲. ایران در سال ۱۹۹۳ هزاران پناه جوی آذربایجانی را در خود جای داد.
در سال ۱۹۸۸، وقتی روابط ارمنستان و آذربایجان با مسکو داشت سست میشد، دو کشور بر سر مالکیت منطقه مرزی "ناگورنو قره باغ"، با یکدیگر وارد جنگ شدند. کلمه "ناگورنو قره باغ" ترکیبی است از واژهای روسی به معنی "کوهستانی"، واژهای ترکی به معنی "سیاه"، و نیز واژهای فارسی به معنی "باغ". (این است که آن را گاهی به "قره باغ کوهستانی" ترجمه میکنند). ارتش ارمنستان این بخشها را به تصرف خود درآورد. در سال ۱۹۹۳، دهها هزار تن از اهالی آذربایجان بعد از حمله ارمنیها به سوی مرزهای شمالی ایران گریختند. ایران به آنها پناه داد. به گفته "واتانکا"، "اگر به باکو سفر کنید، هنوز اهالی این شهر به یاد دارند - و اغلب با خاطره ای خوش به یاد می آورند - که ایران به گرمی و با آغوشی باز از مهاجرین آذربایجانی استقبال کرد". گفتنی است که مناقشه "قره باغ" همچنان حل ناشده باقی مانده است.
۳. پس از محاصره تجاری و اقتصادی ارمنستان توسط ترکیه و آذربایجان، ایران به بقای ارمنستان یاری می رساند.
جنگ ارمنستان و آذربایجان سیاستمداران ایرانی را با معضلی رو به رو کرد. آذربایجان اکثریتی شیعه دارد و از نظر فرهنگی و نژادی با ایران رابطه و سابقه ای در هم تنیده دارد. "هاروت سمرجیان" (Harout Semerdjian)، دانشجوی دکترای دانشگاه آکسفورد، و متخصص در روابط ترکیه و ارمنستان، میگوید: "در آذربایجان، عناصر ملی گرایانه ی مدافع ایده "آذربایجان بزرگ" زنگ خطری برای ایران بود، و در نتیجه، ایران را در جهت پشتیبانی از ارمنستان سوق میداد". به گفته "سمرجیان"، وقتی آذربایجان و ترکیه، بر سر ماجرای "ناگورنو قره باغ"، ارمنستان را از نظر تجاری و اقتصادی، محاصره کردند، آذربایجان با ایران وارد مذاکره میشود تا مرز خود را با ارمنستان ببندد و روابطش را با این کشور به حد اقل برساند. ایران قبول نمیکند؛ و در عوض، به تعبیر "سمرجیان"، بدل به "شاهراهی با مرزی باز" میشود.
۴. ایران و آذربایجان بر سر اصالت چوگان با هم منازعه کردند.
سال گذشته، "سازمان میراث فرهنگی" ایران در نامه ای به سازمان "یونسکو" اعتراض خود را به تصمیم فدراسیون چوگان آذربایجان که سعی داشته چوگان را به عنوان ورزشی اصلاً آذربایجانی ثبت کند، اعلام میکند. به گزارش "فارس نیوز"، مهدی حجّت، قائممقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، نیز به تصمیم آذربایجان اعتراض کرده و وعده داده که تا "گرفتن نتیجه نهایی ادامه میدهیم". وزارت ورزش ایران نیز به اقدام فدراسیون چوگان آذربایجان اعتراض کرد. آذربایجان در نهایت نشان ویژهای در مورد یک نوع خاص از چوگان که به طور سنتی در این کشور بازی میشده، دریافت کرد. گفتنی است که اسبهای این نوع از چوگان پا کوتاه بوده اند، و به گفته وزیر "فرهنگ و گردشگریِ" آذربایجان، "ابوالفضل گرایف"، پس از جنگ "قره باغ"، در معرض نابودی قرار گرفتند.
۵. آذربایجان با اسراییل رابطه ای پنهایی دارد.
در سال ۲۰۰۹، سایت ویکیلیکس سندی را منتشر کرد که از سفارت آمریکا در باکو به وزارت امور خارجه این کشور در واشینگتن فرستاده است. عنوان این سند "همزیستی پنهان آذربایجان با اسراییل" بود، و در آن اشاره شده که رئیس جمهور آذربایجان "الهام علیاف" گفته که رابطه او با اسراییل مثل کوه یخ میماند، از این جهت که "نه دهم آن زیر آب است". اسراییل از سال ۱۹۹۴، با آذربایجان روابط تجاری و سرمایه گذاری داشته است. در سال ۲۰۱۲، دو کشور قراردادی به ارزش ۱.۶ میلیارد دلار برای مبادله سلاح امضا کردند. در همان سال، مجله "فارن پالیسی" گزارش داد که مقامات ارشد آمریکا معتقد اند که آذربایجان پایگاههای هوایی قدیمی خود را در اختیار اسراییل قرار داده است تا در صورت حمله ایران به اسراییل، این کشور بتواند از آن استفاده کند. آذربایجان نیات خصمانه خود را نسبت به ایران انکار کرد. "واتانکا" میگوید: "فکر میکنم این انکار صادقانه باشد. شاید آذربایجان بخواهد از اسراییل به عنوان اهرمی برای فشار به ایران استفاده کند، ولی نمیخواهد در جنگ ایران و اسراییل وارد شود."
۶. در سال ۲۰۱۲، آذربایجان ۲۲ شهروند خود را به اتهام جاسوسی برای سپاه پاسداران ایران دستگیر کرد.
در سال ۲۰۱۲، آذربایجان ۲۲ شهروند خود را به اتهام جاسوسی برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، طراحی اقدامات تروریستی علیه سفارت آمریکا و اسراییل در باکو، و حمل سلاحهای غیر مجاز بازداشت کرد. وزارت اطلاعات آذربایجان مدعی شد که این افراد در ایران آموزش دیده بودند. بعضی از مقامهای آمریکا که نامشان محفوظ مانده، این ماجرا را بخشی از یک "جنگ سایه" دانستند که در آن ایران آمریکا و اسراییل را به قتل دانشمندان هسته ای خود متهم کرده بود. ( یکی از کسانی که گفته میشود رهبری عملیات را به عهده داشته، یعنی "بالاقارداش داداشاف"، این ایده را در اعترافاتش تأیید کرده.). ایران هرگونه ارتباط را در این ماجرا انکار میکند، و سفارت ایران در باکو در بیانیه ای اعلام کرد: "مردم شریف آذربایجان اینگونه سناریوها را در چارچوب سیاست اسلامستیزی و ایرانهراسی غرب که ساخته و پرداخته اسرائیل و آمریکا است ارزیابی میکنند"
۷. ایران و ارمنستان هر دو خواهان بقای رژیم بشار اسد، ولو به دلایل مختلف، هستند.
ایران و ارمنستان هر دو خواهان بقای رژیم بشار اسد در سوریه هستند؛ با این تفاوت که ایران میخواهد دسترسی خود را به متحدان حزب الله خود در لبنان از طریق خاک سوریه حفظ کند، حال آنکه ارمنستان میخواهد از آوارگان ارمنی در سوریه محافظت کند. "آشوت مارگارین"، مدیر مؤسسه "تحلیل و پژوهش اوراسیا" در ایروان، میگوید: "ارمنستان بزرگترین حجم آوارگان خاورمیانه در سوریه، عراق و لبنان را دارد، که امروزه در معرض تهدید مستقیم گروه "حکومت اسلامی" هستند". به گفته او، رفتار خوب اقلیت علویِ حاکم در سوریه با ارمنیها موقعیت ارمنستان را توضیح میدهد، چرا که ارمنیها بیش از هر چیز از روابط جانشینان احتمالی اسد - که حکومتی سنی تشکیل خواهند داد - میهراسند. "سرژ سرکیسیان"، رئیس جمهور کنونی ارمنستان، "انتخاب مجدد" اسد را در ماه ژوئن به او تبریک گفت.
۸. یکی از قانون گذاران ایران گفت باکو می تواند به خاک ایران ملحق شود.
در سال ۲۰۱۳، منصور حقیقت پور، نایب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، گفت که ۱۷ شهر منطقه قفقاز، از جمله باکو، باید از الحاق به خاک ایران استقبال کنند. به گفته او، "جریانی به راه افتاده است تا ۱۷ شهر قفقاز از جمله آذربایجان به کشورمان ملحق شود که امیدواریم با همراهی مردم و حمایت همهجانبه دستگاههای بینالمللی این امر محقق شود.”. واکنش حقیقت پور واکنش تندی بود به "جنبش آزادی بخش ملی آذربایجان جنوبی" در آذربایجان که مدافع ایده جدایی آذریها از ایران است.
۹. ایران و ارمنستان مرز پر رفت و آمدی دارند.
"هاروت سمرجیان" میگوید: "ایرانیهای ارمنی به خوبی ریشههای خود را میشناسند. در سالهای اخیر، مدام به ارمنستان در رفت و آمد بوده اند، و زمین و خانه خریده اند. بسیاری از آنها بخشی از سال را آن جا زندگی میکنند؛ در ارمنستان سرمایه گذاری میکنند و در مجموع بسیار موفق هستند". از آن طرف، در این فاصله، ایرانیهای غیر ارمنی ذائقه خود را برای درک شرابِ مردافکنِ قفقازی پرورش داده اند. برای دیدار از انبارهای معروف شراب به ایروان سفر میکنند. یکی از راهنمایان تور به بیبیسی گفته: "ده متر زیر زمین میروند، فکر میکنند خدا دستش به آنها نمیرسد!".
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر