استانوایر- امروز دوشنبه چهارم بهمن ۱۴۰۰، شصتمین جلسه رسیدگی به اتهامات «حمید نوری»، دادیار سابق قوه قضاییه و متهم به مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ با شهادت «امیرهوشنگ اطیابی»، زندانی سیاسی پیشین و از جان به در بردگان کشتار ۱۳۶۷ برگزار شد.
امیر هوشنگ اطیابی، عضو سابق «حزب توده» را اسفند ۱۳۶۲ دستگیر کردند.
او که در دوران اعدامها، در زندان «گوهردشت» بوده است، در این جلسه از مشاهدات و شنیدههای خود و رویارویی با حمید نوری گفت.
این زندانی سیاسی سابق در ابتدای جلسه شهادت خود گفت یک سال و نیم پس از بازداشت، حکمش را دریافت کرده که در آن به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود.
او گفت هیچ برگهای مبنی بر محکومیتش دریافت نکرده و فقط در دادیاری به او این حکم اعلام شده بوده است.
امیرهوشنگ اطیابی که دوران محکومیت خود را در زندانهای «اوین»، «قزلحصار» و گوهردشت سپری کرده بود، گفت اوایل سال ۱۳۶۵ از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل شده و تا اندکی پس از پایان اعدامها، یعنی بهمن ۱۳۶۷، در زندان گوهردشت محبوس بود.
او در پاسخ به سوال دادستان در خصوص مسوولان و مقامات زندان گوهردشت گفت از آن جایی که مدتی در بند اول زندان گوهردشت نماینده زندانیان بوده است، برخی از مقامات زندان را دیده بود.
اطیابی گفت هر درخواستی از دادیاری میتوانست تبدیل به فشاری علیه زندانی شود.
او گفت در زندان با قاضی «محمد مقیسه»، معروف به «ناصریان» و همچنین «داوود لشکری»، از مسوولان زندان گوهردشت برخورد مستقیم داشته اما حمید نوری را ندیده است. در عین حال تایید کرد که نام «حمید عباسی» را از زندانیانی که به خاطر زیر پا گذاشتن ممنوعیت ورزش جمعی مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند، شنیده بود.
امیرهوشنگ اطیابی پس از ارایه اطلاعات شخصی و کلی درباره خود و مقامات زندان بر روی ماکت شبیهسازی شده زندان گوهردشت، محل حبس خود در دوره اعدامها را در طبقه اول نشان داد.
او گفت بند آنها اولین بند چپها بود که زندانیان در آن نزد «هیات مرگ» رفتند.
اطیابی نیز تایید کرد که پیش از آغاز اعدامها، هرگونه ارتباط زندانیان با بیرون قطع شده بود: «فعلوانفعالهای وحشتناکی رخ داد. تلویزیون و روزنامه را بردند و ملاقاتها را هم لغو کردند.»
او گفت: «دستهای پنهانی در کار بود که انگار میخواستند زندانیان را به سمت شورش هل بدهند یا آنها را به سوی آشکار کردن مواضعشان بکشانند.»
بسیاری از زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ خورشیدی برای رهایی از شکنجه، مواضع خود را پنهان کرده یا تعدیل میکردند.
جان به در بردگان از اعدامهای دهه ۶۰ شهادت دادهاند در موج اول اعدامها که هشتم مرداد آغاز شد، اعضای «سازمان مجاهدین خلق» و در موج دوم که آغاز آن از پنجم مرداد بود، زندانیان کمونیست توسط نظام قضا در جمهوری اسلامی اعدام شدند.
در ادامه، دادستان از امیرهوشنگ اطیابی خواست دیدهها و شنیدههایش پیش از آغاز اعدامها و قطع ارتباط زندانیان با خارج از زندان را شرح دهد و بین دیدهها و شنیدههایش نیز تفاوت قائل شود.
او گفت اولین چیزی که پس از قطع ارتباط زندان با بیرون متوجه آن شده، صدای شیون و زاری از بند بالایی بوده است.
به گفته امیرهوشنگ اطیابی، این صداها از بند زنان بوده و در محوطه زندان میپیچیدهاند: «صدای زندانی زنی را میشنیدیم که شیون و زاری میکرد و بچهاش را میخواست.»
او همچنین به ذکر خاطرهای پرداخت که آن را «وحشتناک» توصیف کرد و گفت: «دیدیم که یک زندانی خود را از طبقه سوم به پایین پرت کرد. خیلی برای ما عجیب بود که یک زندانی چهگونه توانسته بود خود را پرت کند.»
به گفته این زندانی سیاسی سابق، در بندی که او زندانی بوده است، از یک در قوطی شیرخشک به عنوان آینه استفاده میکردهاند: «آینه را از کرکره بیرون نگه داشتیم و دیدیم زندانی مردی درست کنار دیوار افتاده است و ناله میکند. چند دقیقه بعد دیدیم ناصریان آمد و شروع کرد به فحش دادن به او.»
به گفته امیرهوشنگ اطیابی، از طریق اعضای سازمان مجاهدین خلق از آغاز اعدامها مطلع شده بودند: «یک بند زندانیان مجاهد نزدیک ما بود و آنها ابتدا با مورس به ما اطلاع دادند که قرار است اعدامشان کنند.»
این زندانی سیاسی سابق در دادگاه تقویمی به همراه داشت که در دوره اعدامها، روزهای رفت و آمد کامیونهای حامل پیکر زندانیان اعدام شده را روی آن ثبت کرده بود.
او گفت: «من این عددها را سایه زده بودم، جوری که کسی متوجه نمیشد معنایش چیست. اما خودم میدانستم مثلا اینجا که دو عدد را سایه زدهام، یعنی دو بار کامیون حمل اجساد را در آن روز دیدهام.»
بنا بر آن چه این زندانی سیاسی در تقویم خود ثبت کرده بود، رفت و آمد کامیونهای حمل جسد زندانیان ۱۲ روز ادامه داشته است.
او در پاسخ به سوال داستان که پرسید آیا واقعا صحنهای که پاسدارها دست و پای جسدها را گرفته بودند و داخل کامیون میاندختند را دیده بود، گفت: «این واقعیتی است که من ۳۳ سال با آن زندگی میکنم.»
اطیابی درباره جزییات آنچه دیده بود، گفت: «وحشتناکترین تصویری که دیدم، این بود که پاسدارها رفته بودند بالای کامیونی که یخچالدار نبود و معلوم بود باری که زده بودند، پر شده بود و موقعی که روی کامیون راه میرفتند، آدم میتوانست تمام قد آنها را ببیند. دیدم چیزهایی را جابهجا میکنند تا جا شود. بعد یک دفعه دیدم این دست و پا است که آنها میگیرند. یکی از پاسدارها دستها را میگیرد، یکی پاها را و آنها را جابهجا میکنند و ما اینها را میدیدیم.»
او همچنین فهرستی از اسامی ۸۶ نفر از زندانیان مارکسیست تهیه کرده بود که در زندان گوهردشت اعدام شده بودند و خودش آنها را مستقیم و غیرمستقیم میشناخته است.
دادستانی سوئد تنها اسامی ۲۶ نفر از زندانیان مارکسیستی که اعدام شدهاند را در کیفرخواست حمید نوری ذکر کرده است. از میان زندانیان مجاهد نیز دادستانی تنها نام ۱۱۰ نفر را آورده است.
فعالان سیاسی و حقوق بشر در ایران میگویند شمار واقعی اعدامیان گوهردشت بسیار بیش از این رقم است.
حمید نوری، مشهور به حمید عباسی، به اتهام «مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی چپ و مجاهد در زندان گوهردشت در تابستان سال ۱۳۶۷» در سوئد محاکمه میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر