استانوایر- در یک جلسه دیگر از دادگاه رسیدگی به اتهامات «حمید نوری»، دادیار سابق قوه قضاییه که امروز چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۰ در استکهلم سوئد برگزار شد، «منوچهر اسحاقی» به عنوان شاهد حاضر بود.
او که در دوران دانشآموزی و به اتهام هواداری از «سازمان مجاهدین خلق» بازداشت و به ۱۰ سال حبس محکوم شده بود، گفت در ۱۳ سالگی به جوخه اعدام برده شده و شاهد تیرباران زندانیان و شلیک تیر خلاص به سرهای آنها بوده است.
منوچهر اسحاقی همراه با برادرانش، «محسن اسحاقی» و «مهدی اسحاقی» و دایی او، «ابراهیم هوشمند» بازداشت شده و دوران ۱۰ سال حبس خود را در زندانهای اوین، «قزلحصار» و «گوهردشت» زندانی بوده است.
ابراهیم هوشمند، دایی این دو زندانی سابق، فارغالتحصیل رشته اقتصاد از «دانشگاه تهران» بوده و در سال ۱۳۶۰، در ۲۷ سالگی در زندان اوین اعدام شده است.
به گفته منوچهر اسحاقی، ابراهیم هوشمند الگوی خانواده آنها بوده و به همین سبب او و برادرانش به پیروی از دایی خود، هوادار سازمان مجاهدین شده بودند: «فعالیت که نمیشود گفت تظاهرات میرفتیم و به خاطر همین رابطه با داییام بود که نشریه مجاهدین را پخش میکردم و چند روز بعد از تظاهرات ۳۰ خرداد دستگیر شدم.»
محسن اسحاقی، برادر منوچهر اسحاقی پیشتر در دادگاه حمید نوری شهادت داد که وقتی ۱۸ ساله بود، به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق، شرکت در تظاهرات و ضدیت با نظام به ۱۰ سال حبس محکوم شد و از سال ۶۵ تا چند ماه پس از اعدامها در سال ۱۳۶۷، در زندان گوهردشت بود.
محسن اسحاقی یکی از شاهدان این دادگاه است که به نقش حمید نوری در سرکوب دانشجویان در اعتراضات دانشجویی سال ۱۳۷۸ اشاره کرد و گفت که او را دیده است.
شاهد امروز دادگاه حمید نوری که در ۱۳ سالگی بازداشت و مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفته بود، گفت در جایی که فکر میکرده اتاق است، حمام و محل شکنجه زندانیان بوده است و او را روی نیمکتی بسته بودند: «روی نیمکتی چوبی مرا به شکم خواباندند. دستهایم را از زیر بستند و کسی روی پشت من نشست و دستمال یا حوله کثیفی را در دهانم فرو کردند و با کابل به کف پا و پشتم زدند. من را میزدند و میگفتند قرارتان کجا است؟ من نمیدانستم چه باید بگویم. میپرسیدند اسلحهتان کجا است؟ من چیزی برای گفتن نداشتم و فقط گریه میکردم.»
این زندانی سیاسی سابق همچنین گفت همراه با هشت زندانی دیگر به دادگاهی که دوربین فیلمبرداری داشته، برده شده است: «سه روز بعد از دستگیری، ما را بردند به دادگاهی که دوربین فیلمبرداری داشت و رومیزی بزرگ سفید روی میز مانع از این میشد که پاهای خونآلود، زخمی، متورم و برهنه ما دیده شود.»
منوچهر اسحاقی گفت در این دادگاه، با «محمد محمدیگیلانی»، حاکم شرع وقت و «اسدالله لاجوردی»، دادستان مواجه شده است: «لاجوردی اتهامات ما را با صدای بلند میخواند. همه اتهامات مشابه هم بودند از قبیل شرکت در تظاهرات ۳۰خرداد، آتش زدن مثلا فلان جا و اقدام علیه جمهوری اسلامی، محاربه با خدا، افساد فیالارض و از این اراجیف.»
به گفته این زندانی سیاسی سابق، آنها در همین دادگاه چند دقیقهای، او را به ۱۰ سال حبس محکوم کرده و بعد از برگزاری این دادگاه، او را که تنها ۱۳ سال داشته است، به جوخه اعدام برده بودند: «لاجوردی با پوتین به ساق پای من زد و از من سوال کرد که چند سالت است؟ در حالی که هنوز مانده بود تا ۱۴ بشوم، گفتم ۱۴ سال. پرسید جنب شدی یا نه؟ من نفهمیدم چه میگوید و گفتم خودت شدی. مرا از صف بیرون آوردند. بعد از حرف زدن با هم، مرا دوباره به صف برگرداندند و با مینیبوس به جوخه اعدام بردند.»
او درباره شرایط روحی خود بعد از مشاهده تیرباران و شلیک تیر خلاص به زندانیان دیگر گفت: «من فقط گریه میکردم و میلرزیدم. میتوانم بگویم خودم را خیس کردم. بعد مرا با مینیبوس به همان سلولی که بودم، برگردادند.»
حمید نوری متهم است که به عنوان دادیار سابق قوه قضاییه، در کشتار و قتلعام زندانیان سیاسی در دهه ۱۳۶۰ در زندانهای ایران مشارکت داشته است اما این دادگاه تنها به کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ میپردازد.
منوچهر اسحاقی که در سال ۱۳۶۵ به اتفاق برادرانش از زندان قزلحصار به زندان گوهردشت منتقل شد، در دادگاه حمید نوری گفت او را بارها در زندان گوهردشت دیده است.
این در حالی است که حمید نوری و وکلایش کلیه اتهامات را رد میکنند و میگویند او در فاصله سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۲ در زندان اوین مشغول به کار بوده و تنها چند مرتبه در ماموریت اداری به زندان گوهردشت رفته است.
حمید نوری همچنین مدعی است که در زمان اجرای احکام اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، به دلیل به دنیا آمدن فرزندش در مرخصی بوده است.
منوچهر اسحاقی گفت برای اولین بار مرداد ۱۳۶۷، زمانی که از بند یک زندان گوهردشت به بند «جهاد» این زندان منتقل شده بودند، قصد اعتصاب غذا داشتند که حمید نوری وارد بند آنها شد و از آنها خواست که غذا بخورند و اعتصاب نکنند.
به گفته این زندانی سیاسی سابق، حمید نوری قاضی «محمد مقیسه» که زندانیان او را به نام «ناصریان» میشناسند، تعدادی از زندانیانی که از بند جهاد ناراضی بودهاند را جدا کرده و با خود بردهاند.
منوچهر اسحاقی گفت تعداد اندکی از این زندانیان، از جمله برادر خودش محسن دوباره به بند بازگردانده شدهاند.
منوچهر اسحاقی در پاسخ به سوال دادستان گفت که او و دیگر زندانیان، دادیارهای زندان و پاسدارهای بند را همیشه بدون چشمبند میدیدهاند: «چند بار دیگر هم حمید عباسی را دیده بودم؛ از جمله موقعی که به خاطر ورزش جمعی ما را کتک زده و توی اتاق گاز میانداختند. حمید عباسی همیشه در تنبیه ما شرکت داشت و همیشه از ما تعهد میگرفت که ورزش نکنیم.»
او گفت که به خوبی بعد از چند سال قادر بوده است از پشت چشمبند بیرون را ببیند بدون این که دیگران متوجه این موضوع شوند: «برای ما چیزی نبود که به وسیله آن نتوانیم ببینیم. فقط برای ترساندن بود و ما میتوانستیم به انواع و اقسام مختلف، از بغل و از پایین ببینیم. بعضیها هم نخش را کشیده بودند و هر کس به یک شکلی میتوانست ببیند.»
منوچهر اسحاقی گفت بعد از اعدامها، توانسته بود با مادرش ملاقات کند اما بعد از این ملاقات، توسط حمید نوری به سلول انفرادی منتقل شده بود: «در طول ملاقات درباره اعدام داییام با مادرم صحبت کردم. حمید عباسی با من برخورد کرد و مرا به سلول انفرادی انداخت و من دو ماه در سلول انفرادی بودم. او هر چند روز یک بار دریچه سلول را باز میکرد، به من نگاه میکرد و میرفت.»
به گفته منوچهر اسحاقی، در جریان یک ملاقات حضوری در بهمن ۱۳۶۷، قبل از اینکه خانوادهها را داخل سالن بیاورند، محمد مقیسه خطاب به او و دیگر زندانیانی که از اعدامها جان بهدر برده بودند، گفت: «اگر دست من بود، همه شما را اعدام میکردم. شما همه مار هستید و ما اشتباه کردیم شما را این همه مدت نگه داشتیم.»
برگزاری دادگاه حمید نوری که تا آوریل سال آینده در دادگاه استکهلم سوئد ادامه خواهد داشت، واکنش مقامات جمهوری اسلامی را نیز در پی داشته است.
«سعید خطیبزاده»، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز اول شهریور محاکمه نوری را یک طراحی توسط سازمان مجاهدین خلق خواند و مدعی شد: «دادگاه سوئد به یک سری داستان و مستندسازی و شاهدسازی دروغی که همه از سوی یک گروهک انجام شده، استناد کرده است».
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر