استانوایر- در آخرین جلسه محاکمه «حمید نوری» در آلبانی، «حسن اشرفیان»، عضو «سازمان مجاهدین خلق» شهادت خود را به دادگاه ارایه کرد و در پایان جلسه نیز وکلای نوری از «اصغر مهدیزاده»، یکی از شهود که در روز ۲۱ آبان ۱۴۰۰ در دادگاه شهادت داده بود، چند سوال پرسیدند.
حسن اشرفیان دیماه ۱۳۶۱ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد و در فاصلله سال ۱۳۶۴ تا بهمن ۱۳۶۷ در زندان «گوهردشت» بود. او پس از پایان کشتار زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت، به زندان «اوین» منتقل و آذر ۱۳۷۱ آزاد شد.
این زندانی سیاسی سابق در این جلسه دادگاه گفت که بیش از ۳۰ کیسه حاوی جسد زندانیان را دیده است که با کامیون از زندان خارج کردهاند.
او چنانکه دیگر شهود این دادگاه هم شهادت دادهاند، گفت حمید نوری که آن روزها در مقام دادیار زندان گوهردشت بوده، به زندانیان جان به در برده از کشتار تابستان ۱۳۶۷ گفته بود: «اگر ما میخواستیم فتوای امام را کامل اجرا کنیم، میبایست نصف مردم ایران را دستگیر و اعدام میکردیم.»
حمید نوری که زندانیان سیاسی او را به نام «حمید عباسی» میشناختند، متهم است که همراه با قاضی «محمد مقیسه» (ناصریان)، شمار زیادی از زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت کرج را برای اجرای اعدام آماده کرده است. این اتهام همواره از سوی حمید نوری و وکلای او در این دادگاه رد شدهاند.
حسن اشرفیان در پاسخ به سوال دادستان در خصوص مشاهداتش از روزهای اول اجرای احکام اعدام در زندان گوهردشت گفت روز هشتم مرداد، دو فرغون پر از طنابهای ضخیم دیده است: «داود لشکری را دیدم که مسلح بود و لباس نظامی به تن داشت. چند نفر لباس شخصی هم همراه او بودند و دو زندانی افغان که لباس زندان داشتند، مشغول حمل دو فرغون بودند که پر از طنابهای ضخیم بودند.»
این زندانی سیاسی سابق روز ۱۲ مرداد شاهد حمل اجساد اعدامشدگان توسط دو کامیون بوده است:«یک کامیون روشن بود و چراغهای قرمز کوچک پایین کامیون را میدیدم. من کیسههای جنازه را دیدم. یکی از پاسدارها روی جنازهها رفته بود و داشت روی کامیون چادر میکشید. داخل کیسهها مشخص بود و من حدود ۳۰ کیسه حاوی جسد دیدم. »
او در پاسخ به سوال دادستان درباره اولین مواجهه خود با حمید نوری گفت، او را به دفعات در زندان گوهردشت دیده است: «اولین بار چند ماه بعد از انتقال ما به زندان گوهردشت، او به بند ما آمد. بچهها حمید عباسی و ناصریان را معرفی کردند و ما مشکلاتی که در بند داشتیم را مطرح کردیم. طبق برنامه خودشان به بندها سر میزدند تا نظارت کنند و از وضعیت زندانیان مطلع شوند.»
او گفت یکبار دیگر نیز در زمان انجام ورزش دستهجمعی در زندان، پس از تنبیه در اتاق موسوم به «اتاق گاز» و موقع خروج، صدای حمید نوری را شنیده بود: «صدای حمید عباسی را شنیدم که میگفت این منافقها را بزنید. من صدای او را به ذهن و خاطر داشتم.»
حسن اشرفیان در آبان ۱۳۶۷، پس از کشتار تابستان نیز یکبار دیگر با حمید نوری مواجه شده بود: «حمید عباسی با چند نفر دیگر آمدند. ما مشکلات بهداشتی و درمانی را مطرح کردیم و او گفت بروید خدا را شکر کنید که زنده هستید. گفت که اگر ما میخواستیم فتوای امام را کامل اجرا کنیم، میبایست نصف مردم ایران را دستگیر و اعدام میکردیم. من چشمبند نداشتم و او را میدیدم.»
این زندانی سیاسی حمید نوری را فردی کم حرف که کمتر از سایرین صحبت میکرد، توصیف کرد. او همچنین گفت حمید نوری معمولا لباس فرم زندان به تن داشت که یک لباس خاکی و سبز بود اما چند بار هم او را با لباس عادی و شخصی دیده بود.
در بخش دوم این جلسه، وکلای حاضر در دادگاه آلبانی از اصغر مهدیزاده، شاهدی که روز ۲۱ آبان در دادگاه حاضر شده بود، چند سوال مطرح کردند.
اصغر مهدیزاده سال ۱۳۶۱ به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق، به ۱۵ سال زندان محکوم و بعد از ۱۳ سال آزاد شد.
او در جلسه شهادت خود گفت که در چند نوبت به «راهروی مرگ» برده شده بود اما وارد هیات مرگ نشده است.
وکیل حمید نوری با اشاره به شهادت اصغر مهدیزاده در خصوص حضورش در اتاق اعدام و مشاهده۱۲ زندانی که از طناب دار آویزان بودهاند و ناصریان، حمید عباسی و داود لشکری آنجا بودهاند، خواست که در اینباره بیشتر توضیح بدهد.
بنا برآن چه وکیل حمید نوری در دادگاه مطرح کرد، این پرسش و پاسخ تکمیلی، به دلیل تناقض گفتههای اصغر مهدیزاده در این باره در دادگاه و بازپرسی پلیس بود.
او گفت مهدیزاده نزد پلیس اسمی از حمید نوری و داوود لشکری نبرده و گفته بود که ناصریان پنج یا شش صندلی را انداخته و بعد از سوال پلیس گفته بود که حمید عباسی و لشکری هم در اتاق بودهاند.
اصغر مهدیزاده در پاسخ گفت «ایرج مصداقی» کتابش را برپایه شنیدهها نوشته است. او ایرج مصداقی را متهم به همدستی با جمهوری اسلامی کرد و گفت: «ایرج مصداقی به ما و سازمان ما توهین میکند و هر حرفی که پاسدارها و رژیم جمهوری اسلامی میزنند، او هم میزند.»
به گفته اصغر مهدیزاده، ایرج مصداقی تا ۱۵ مرداد در بند بوده و هرگز به راهروی مرگ برده نشده و آنچه در کتابش نوشته، نه مشاهداتش بلکه شنیدههایش از دیگران بوده است.
حمید نوری که ۱۸ آبان ۱۳۹۸ در فرودگاه استکهلم به اتهامهای «جنابت جنگی» و «مشارکت در قتل عام هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷» بازداشت شده، قرار است روز دوم آذر در دادگاه به سوالات هیات دادستانی و وکلای شهود جواب بدهد.
او گفته است این اعدامها هرگز رخ نداده اند و نمیتواند اتهامات را بپذیرد.»
حمید نوری علاوه بر آن، مدعی است که در تابستان ۱۳۶۷، به دلیل به دنیا آمدن فرزندش، در مرخصی بوده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر