استانوایر- «محبوبه فرحزادی»، فعال صنفی معلمان و از اعضای «انجمن ندای زنان ایران» به صورت تلفنی به دادگاه انقلاب تهران احضار شد.
این فعال صنفی با اعلام این مطلب در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «در این تماس از من خواسته شده تا روز شنبه ۱۰ مهرماه برای دادن حکم نهایی در این محل حاضر شوم. من معلم بازنشسته هستم و سزاوار نیست که در هفته اول مهر و بازگشایی چنین برخوردهایی از طرف مسئولین شود. من معلم انقلاب هستم و همیشه از تحصیل رایگان دفاع کردهام. از درمان رایگان با بیمه کار آمد گفتهام. از معیشت و منزلت معلمان نوشتهام. آیا چنین گفتههایی، چنین نوشتههایی مستلزم احضار و دادگاه است؟»
فرحزادی روز شنبه هشتم خرداد ۱۴۰۰، در منزل خود بازداشت و ساعاتی پس از تفهیم اتهام در شعبه۷ بازپرسی دادسرای «اوین» با تودیع قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی، به طور موقت آزاد شده بود.
این فعال صنفی معلمان یک مرتبه در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ نیز طی ابلاغیهای، بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه حکومت یا نهادهای عمومی» به بازپرسی شعبه ۷ دادسرای اوین و بار دیگر در شهریور امسال طی ابلاغیهای به همین شعبه احضار شده بود.
او که پیش از این نیز سابقه بازداشت و احضار به مراجع امنیتی را داشته است، درباره جزییات بازجویی خود توسط بازپرس شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ «شهید مقدس»، مستقر در زندان اوین در روز ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ به «ایرانوایر» گفته بود: «به من میگفتند تعهد بده که دیگر در تجمعات و اعتراضات شرکت نمیکنی. من از خودم و زندگی و مشکلاتم برایشان گفتم. گفتم اگر حق و حقوق مرا بدهید، چرا باید معترض باشم؟ از حقوق صنفی خود صحبت کردم. میگفتند ما را دست انداختهای؟ داری ما را میپیچانی و وقت تلف میکنی و تئاتر بازی میکنی. بعد عکسی را نشانم دادند که من به ملاقات همسر آقای اسماعیل عبدی رفته بودم. گفتند این شمایی؟ گفتم بله. گفتند برای چه اینجا رفتهای؟ گفتم چرا نباید بروم؟ رفتم به دیدن همسر همکارم. گفتند روی این برگه که دستت است، چی نوشته است؟ گفتم نوشته است معلم زندانی آزاد باید گردد. بعد شروع کردم همین را روی برگهای که جلویم بود، نوشتم. همین موقع بود که برگه و خودکار را از من گرفتند و دیگر هم برگه را به من ندادند. گفتم اگر خودکار را به من بدهید، من همه این برگهها را پر میکنم از شعار معلم زندانی، آزاد باید گردد. گفتند تو برای ما دردسر شدهای و میترسیم به تو دست بزنیم که مثل زهرا کاظمی شده و باعث شر بشوی برای ما.»
فرحزادی در پاسخ به این پرسش که پس از برخوردهایی که با او در بازپرسی شده بود، آیا عاقبت پروندهاش را حدس میزند یا نه، گفته بود: «این که دادیار یا قاضی چه حکمی برای من صادر کنند، برایم مهم نیست. من حرف حق زدهام. درمان رایگان حق من است. به بازجویم گفتم که من نه بچهام، نه نوجوان و جوان. دو سال بیشتر عمر کنم، دو کیسه برنج بیشتر مصرف میکنم. دو سال کمتر، دو کیسه برنج کمتر مصرف میکنم. مهم این است که زندگی باکیفیت باشد. من از حق خودم دفاع کردم و مطابق قانون اساسی، هیچ خلافی مرتکب نشدهام.»
او که برای سوادآموزی کودکان کار با «جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان» همکاری میکند، به بازجو و بازپرس در این مورد هم توضیح داده بود: «من به بازجوی خود هم گفتم که اگر من را کنار خیابان دیدید، تعجب نکنید چون من کنار خیابان یا هر جای دیگری یک کودک کار ببینم که کیفش جلوی او است، کنارش روی زمین مینشینم و شروع میکنم به درس دادن. به بازجو گفتم که من یک معلم هستم و پرچم خود را علیه بیسوادی بالا بردهام. حق من این نیست که برایم احضاریه بیاید و دادگاهی بشوم. بیایند بگویند کدامیک از اقدامات من غیرقانونی یا خلاف قانون اساسی بودهاند.»
فرحزادی سابقه حضور در اعتصابات معلمان را پس از انقلاب ۱۳۵۷ در کارنامه فعالیتهای خود دارد.
با بازداشت «عزیز قاسمزاده»، «غلامرضا غلامی کندازی» و «مهدی فتحی» در روزها و هفتههای اخیر، تعداد معلمان زندانی به ۱۵ نفر رسیده است. «اسماعیل عبدی»، «محمدحسین سپهری»، «هاشم خواستار»، «ناهید فتحعلیان»، «نصرت بهشتی»، «یعقوب یزدانی»، «محمدرضا رمضانزاده»، «حسین حسنخانی»، «مهدی فتحی» و «زینب همرنگ» دیگر معلمان زندانی هستند.
📩اگر به اطلاعات تکمیلی درباره این خبر دسترسی دارید، لطفاً با این ایمیل با ما تماس بگیرید: info@iranwire.com
📞اگر میخواهید درباره موضوع این خبر با افراد مسوول تماس بگیرید، لطفاً به فهرست مسوولان در سراسر ایران مراجعه کنید: www.ostanwire.com
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر