close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان‌وایر

چهاردهمین جلسه دادگاه حمید نوری و نقش او در سرکوب‌های دانشجویی سال ۷۸

۱۹ شهریور ۱۴۰۰
خواندن در ۷ دقیقه
چهاردهمین جلسه دادگاه حمید نوری و نقش او در سرکوب‌های دانشجویی سال ۷۸

استان‌وایر- روز پنج‌شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، چهاردهمین جلسه دادگاه «حمید نوری»، دادیار سابق قوه قضاییه و یکی از متهمان به شکنجه و نقش‌آفرینی در اعدام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷برگزار شد.

در این جلسه، «سیامک نادری»، از زندانیان سیاسی سابق و جان‌به‌در برده از کشتار ۱۳۶۷ که در جلسه پیشین دادگاه بخشی از مشاهدات خود را در برابر دادستان استکهلم بیان کرده بود، به سوالات بیشتری پاسخ داد.

علاوه بر او، «محسن اسحاقی»، ششمین شاهد و شاکی این پرونده نیز به جایگاه شهود دعوت شد و شهادت خود را ارایه کرد.

مطابق گزارش «رادیو زمانه» از این جلسه دادگاه، سیامک نادری در ادامه شهادت خود از برخورد با یکی از زندانیان به «خیرالله جلالی» در «راهروی مرگ» صحبت کرد و گفت اگر چه مطمئن نیست که خیرالله جلالی در همان روز اعدام شده است یا نه اما وقتی بازماندگان به بندهای خود برگشتند، او در میان آن‌ها نبوده است.

او هم‌چنین گفت در جلسه قبلی به دلیل کمبود وقت، از سه مورد شکنجه که از ناحیه حمید نوری متحمل شده، گذشته و به آن‌ها اشاره نکرده است.

بعد از اتمام شهادت سیامک نادری، زندانی سیاسی سابق دیگری به نام محسن اسحاقی در جایگاه شهود حاضر شد. اسحاقی که به همراه دو برادر دیگر خود به نام‌های «مهدی» و «منوچهر» بازداشت و زندانی شده بود، گفت دو برادرش هم به عنوان شاکیان پرونده، حاضر هستند. 

او گفت در سال ۱۳۶۲، به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق و شرکت در تظاهراتی که در مخالفت با نظام جمهوری اسلامی برگزار شده بود، بازداشت و به ۱۰ سال حبس محکوم شد.

این زندانی سیاسی سابق در خصوص برگزاری دادگاه و اعلام حکم گفت: «یک ملا، آخوند یا روحانی -هرچه که در ایران می‌گویند- آمد و این حکم را برای من خواند، بعد برگه را داد امضا کنم. آن‌جا چیزی به من ندادند اما بعد در زندان قزل‌حصار این حکم را به من ابلاغ کردند.»

او پیش از انتقال به زندان گوهردشت، دوران محکومیت خود را در زندان قزل‌حصار آغاز کرده بود. با توجه به شناخت از فضای زندان گوهردشت، از روی نقشه‌ای که «ایرج مصداقی» از ساختمان زندان گوهردشت کشیده است، محل حبس خود را به دادستان نشان داد و گفت: «من همیشه دم پنجره می‌ایستادم تا بو بکشم ببینم غذا چیست، چون نزدیک آشپزخانه بود.»

محسن اسحاقی گفت پیش از آغاز اعدام‌ها در سال ۱۳۶۷، مسوولان زندان گوهردشت به بهانه این که مشکلات فاضلاب را باید حل کنند، آن‌ها را به بند دیگری منتقل کردند. این زمان به گفته او، با زمان پذیرفتن «قطع‌نامه ۵۹۸» شورای امنیت سازمان ملل متحد که برای پایان دادن جنگ ایران و عراق صادر شد، از سوی ایران هم‌زمان شده بود. گفت از آن‌جایی که پیش‌تر هم جداسازی زندانیان سیاسی اتفاق افتاده بود، احساس خوبی به او نداده بود.

به گفته اسحاقی، طرح جابه‌جا کردن زندانیان با اعتراض آن‌ها مواجه شده بود: «بعضی گفتند که ظرف غذا را تحویل نگیریم. اعتراض به این بود که نمی‌خواستند با زندانیان عادی یک‌جا باشند.»

به گفته او، هم‌زمان نماز جمعه‌ای به امامت «علی خامنه‌ای» با هدف زمینه‌سازی برای اعدام‌های کشتار زندانیان برگزار شده بود: «من پای تلویزیون بودم و زنده می‌دیدم. خامنه‌ای گفت در برخی زندان‌ها گروهکی‌ها شورش کرده‌اند و حتی زندان را آتش زده‌اند. این خاطره من بود که می‌خواستم تعریف کنم. به دوستم گفتم همه ما را می‌کشند.»

اسحاقی گفت «ناصریان» که امروز به نام قاضی «محمد مقیسه» شناخته می‌شود، او را با الفاظی هم‌چون «منافق خبیث» یا «سگ منافق» مخاطب قرار می‌داده است.

این زندانی سیاسی شهادت داد که بیش از ۶۰ زندانی معترض به انتقال زندانیان را با چشم‌بند به یک فرعی که جای آن را روی نقشه نشان داد، منتقل کرده و بعد ۴۰ نفر را به طبقه بالا برده بودند که او هم در میان آن‌ها بود. مابقی افراد را هم به طبقه پایین برده و بعد از آن، آن‌ها را از روزنامه و تلویزیون محروم کرده بودند.

او در پاسخ به این سوال که چه طور متوجه وقوع اعدام‌ها در زندان می‌شده است، گفت: «ما از فروشگاه زندان انجیر می‌خریدیم و خودمان پاک می‌کردیم. فردای روز انتقال ما به بند جدید، برای ما یک بسته انجیر پاک شده آوردند که روی آن نوشته بود بند پنج. همین‌طور یک سری بسته سیگار... اولین سوالی که پیش می‌آید، این است که صاحبان این‌ها کجا هستند؟ بعد داود لشکری آمد دنبال ما. چیزی که از او یادم است، این است که می‌گفت پسر، چشم‌بند بزن! گفت پسر، چشم‌بند بزن بیا بیرون. من و بقیه رفتیم بیرون. فکر می‌کنم بقیه زندانی‌ها را هم از طبقه پایین آوردند بیرون. بر اساس صداهایی که می‌شنیدم. فضای غریبی بود. پاسدارهایی بودند که من تا آن زمان ندیده بودم‌شان. رفت و آمد زیاد بود. سروصدایی نبود اما تحرکات زیاد بود.»

این زندانی سیاسی سابق درخصوص مواجه شدن با اعضای «هیات مرگ» گفت ناصریان به او گفته بود روی صندلی بنشین و چشم بندت را بردار و او با برداشتن چشم‌بند، «حسینعلی نیری»، «مرتضی اشراقی» و «مصطفی پورمحمدی» را شناخته بود. 

محسن اسحاقی گفت در این دادگاه از او نام، مشخصات و اتهامش و این که آیا فرد دیگری از خانواده‌اش هم زندانی است یا نه، پرسیده بودند. هم‌چنین سوال دیگری پرسیده شده بود مبنی بر این که عضوی از خانواده‌اش پیش از این اعدام شده بود یا نه. او هم گفته بود که دایی و برادرانش زندانی هستند و یکی از دایی‌هایش در سال ۱۳۶۰ اعدام شده است: «نیری پرسید که آیا سازمان را محکوم می‌کنی؟ گفتم بله. گفت ندامت‌نامه می‌نویسی؟ گفتم بله، مشکلی ندارم. این‌جا ناصریان زد پشت من و به نیری گفت حاج آقا این منافق است. نیری یک لبخندی زد و گفت حالا یک قلم و کاغذ به او بدهید، بنویسد.»

محسن اسحاقی در بخش مربوط به رویارویی با هیات مرگ گفت تا پیش از این برخورد، با دوستانش شوخی می‌کرده و بغض و گریه‌اش در دادگاه هم برای دوستانش بوده است.

او گفت که خودش ترسی از مرگ نداشته و این را «حمید عباسی» (حمید نوری) و دوستانش خیلی خوب می‌دانند.

اسحاقی در خصوص مواجه شدن با حمید نوری گفت: «حمید عباسی را دادیار معرفی کرده بود که اگر زندانیان مشکلی دارند، با او مطرح کنند. داوود لشکری، رییس زندان و ناصریان، سر بازپرس شعبه سه بازپرسی زندان اوین بود.»

گفت بیشتر ارتباطی که او دیده، با حمید عباسی (نوری)، دادیار گوهردشت بوده است.

به گفته محسن اسحاقی، حمید نوری هر شب آمار تمام زندانیان بند را می‌گرفته و آن‌ها را سرشماری می‌کرده است.

او شهادت داد که دو سه بار مستقیم حمید نوری را در بند بدون چشم‌بند دیده است: «چون زمانی که برای سرشماری می‌آمدند، زندانیان باید به اتاق‌شان می‌رفتند و نیازی نبود چشم‌بند بزنند.»

اسحاقی هم‌چنین تایید کرد که در راهروی مرگ نیز با حمید نوری مواجه شده است. هم‌چنین در سال ۱۳۷۰، نوری را در زندان «اوین» دیده بود چون دفتر کار نوری بالای مکانی بود که خودش کار می‌کرد و بارها او را دیده بود که به اتاق وزارت اطلاعات در زندان اوین رفت و آمد داشت.

او در پاسخ به سوال دادستان درمورد برخورد مستقیم با حمید نوری هم گفت در سال ۱۳۶۶ که خانواده‌اش از مقامات قوه قضاییه تقاضای عفو او را کرده بودند، حمید نوری از او بازجویی کرده و چند باری هم که به خاطر ورزش‌های دسته جمعی تنبیه شده بود، از آن‌ها تعهد گرفته بود که دیگر حق ورزش دسته‌جمعی ندارند.

اسحاقی به نقش حمید نوری در ضرب و شتم زندانیان در «اتاق گاز» نیز اشاره کرد و گفت در سال ۱۳۶۵ خودش شاهد این موضوع بوده است.

عباسی با اشاره به سرکوب دانشجویان در واقعه کوی «دانشگاه تهران» در سال ۱۳۷۸، سال‌ها پس از کشتار زندانیان سیاسی گفت حمید عباسی در سرکوب دانشجویان نیز نقش داشت: «من عباسی را حتی در خیابان هم دیدم؛ سال ۱۳۷۸، در تظاهرات دانشجویی در ایران. وقتی دانشجویان با پلاکارد به دست می‌خواستند به سمت رادیو و تلویزیون بروند، ما به جلو رسیدیم و دیدیم حمید عباسی (نوری) و مجید قدوسی دانشجوها را به سمت کوی هدایت کردند و همین باعث شد دانشجوها را سرکوب کنند.»

حمید نوری به اتهام مشارکت در اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، در دادگاهی در استکهلم سوئد محاکمه می‌شود.

وکلای او بارها و از ابتدای برگزاری این دادگاه، اتهامات وارد شده به نوری را رد کرده‌اند. خودش نیز گفته است اتهامات را قبول ندارد و اگر چه به عنوان «کارمند دفتری» در زندان گوهردشت خدمت کرده اما در دوران اعدام‌های تابستان ۱۳۶۷، به دلیل به دنیا آمدن فرزندش، در مرخصی بوده است.

نوری ۱۸ آبان ۱۳۹۸ در استکهلم بازداشت شد و اولین مقام قضایی جمهوری اسلامی است که در خارج از ایران به دلیل نقش داشتن در اعدام دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ محاکمه می‌شود.

«سعید خطیب‌زاده»، سخن‌گوی وزارت امور خارجه ایران پیش از این محاکمه حمید نوری را یک طراحی توسط «گروهک منافقین» توصیف کرده و مدعی شده بود: «[دادگاه سوئد] به یک سری داستان و مستندسازی و شاهدسازی دروغی که همه از سوی یک گروهک صورت گرفته، استناد کرده است.»

در این دادگاه، ۳۵ شاکی و ۲۵ شاهد که همه از خانواده‌های قربانیان کشتار ۱۳۶۷ یا جان‌ به‌ در بردگان از آن جنایت حکومت ایران هستند، روایت‌های خود را تعریف می‌کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

حمید صبی،عضو دادستانی دادگاه مردمی آبان: کار جنایت‌کاران بی‌عقوبت نمی‌ماند

۱۹ شهریور ۱۴۰۰
رقیه رضایی
خواندن در ۹ دقیقه
حمید صبی،عضو دادستانی دادگاه مردمی آبان: کار جنایت‌کاران بی‌عقوبت نمی‌ماند