استان وایر- جمعی از کنشگران صنفی و مدنی فرهنگیان با انتشار نامهای، از شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش خواستند قصور خود در ماجرای قتل «رومینا اشرفی» را بپذیرند.
رومینا اشرفی، دختر ۱۳ ساله اهل روستای سفیدسنگان تالش در استان گیلان در روز اول خرداد ۱۳۹۹، هنگامی که در خواب بود، توسط پدرش و با داس به قتل رسید. این قتل در پی افشای رابطه او با مردی ۲۸ ساله به نام «بهمن خاوری» و فرار رومینا به همراه وی اتفاق افتاد.
حالا سه هفته از این فاجعه گذشته است. از زمان وقوع قتل و رسانهای شدن آن، حقوق دانها، روانشناسها، خبرنگاران و بسیاری از مردم در رسانهها و شبکههای مجازی به ابعاد گوناگون این رخداد تلخ پرداختند آنها به ویژه بر این نکته تاکید کردند که چرا پلیس رومینا را به راحتی در اختیار پدرش گذاشته است با این که او خودش از احتمال مرگ به دست پدرش سخن گفته بود.
اما بسیاری معتقدند که این اتفاق از زاویه مسوولیتی که مدرسه و در کل، آموزش و پرورش برعهده داشته و نسبت به آن کوتاهی کرده است نیز باید نگریسته شود.
در نامه کنشگران صنفی و مدنی فرهنگیان آمده است احتمالا به نظر نمیرسد مدرسه رومینا برای مشکلات او پیش از وقوع قتل کار جدی و ثمربخشی انجام داده باشد. امضاکنندگان این نامه میگویند به نظر آنها، آموزش و پرورش نیز در وقوع این قتل، به وظیفه خود عمل نکرده است و مسوولان آن باید کوتاهی و قصور خود را بپذیرند.
آنها در متن این نامه و در توضیح این ادعا، به چند نکته اشاره کرده و نوشتهاند: «نخست این که آموزش و پرورش ما متاسفانه بهای چندانی به حضور و وجود مشاور، پرستار و مددکار اجتماعی نمیدهد. در برخی از مدرسههای ما، مشاور، آن هم به میزان چند ساعت در هفته، در مدرسه حضور دارد اما بخش بزرگی از مدرسههای ما مشاور ندارند. از مددکار اجتماعی و پرستار هم که از جمله کادر و پرسنل مدرسه در بسیاری از سیستم های آموزشی روز دنیا به حساب میآیند، اصلا خبری نیست. اگر در مدرسه رومینا مشاوری حرفهای و آشنا به روحیات نوجوانان دختر وجود داشت، به احتمال زیاد میتوانست در این زمینه نقشی مفید بازی کند و با برگزاری جلسات مشاورهای با رومینا و خانواده اش و دادن آگاهی لازم برای برخورد منطقی با این مساله، از وقوع این جنایت جلوگیری کند.
دوم اینکه در مدرسههای ما، از آموزش مسایل جنسی خبری نیست. متاسفانه چندی است که سند ۲۰۳۰ تبدیل به ابزاری برای سرکوب هر صدای منتقدی شده است که از ضرورت آموزش جنسی در مدرسهها سخن میگوید. نوجوانانی همچون رومینا، در سن خاص بلوغ جنسی به سر میبرند و نیاز دارند که برخی از آگاهیهای مسایل جنسی به صورت علمی و منطقی در اختیار آنها گذاشته شود تا بهتر به موقعیتی که در آن هستند، آگاهی یابند و در برابر شور و احساسات عاطفی و عاشقانه سن و سال خود، تصمیمهایی خردمندانه و پختهتر بگیرند. اما آموزش و پرورش ما به نادرست از آموزش مسایل جنسی، تابویی ساخته است که هیچ مدرسهای نباید به آن نزدیک شود. در موضوع تعطیلات کرونایی مدرسهها، مسوولان آموزش و پرورش به درستی بر این نکته تاکید کردند که حفظ جان دانشآموزان باید اولویت اول آموزش و پرورش باشد. درباره آموزش مسایل جنسی نیز همین است و باید به این نکته توجه شود که آموزشهایی از این دست، برای سلامت روح و روان و حفظ جان نوجوانان و جوانان بایستهاند و کم توجهی به آنها، شریک شدن در صدمه و زیانهایی احتمالی است که از این رهگذر، نصیب دانشآموزان، خانوادهها و در کل جامعه میشود.
سوم اینکه آموزش و پرورش نقش خود را در آموزش خانواده به درستی انجام نمیدهد. متاسفانه در مدرسههای ما، نهاد ارزشمندی به نام انجمن اولیا و مربیان به ابزاری برای جمعآوری پول و کمکهای مردمی به مدرسهها بدل گشته است و از رسالت واقعی خود، که ایجاد ارتباط مفید و موثر میان جامعه و مدرسه است، باز مانده است. برخی کلاسهایی هم که در زمینه آموزش خانواده تشکیل می شوند، متاسفانه اغلب از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و بیشترِ موضوعهای این جلسات، به گفتن برخی سفارشها و سخنانی خلاصه میشوند که شبانهروز از تلویزیون و دیگر رسانههای رسمی کشور گفته و شنیده میشوند و آگاهی کاربردی و ارزشمندی برای زندگی روزگار نوین، در اختیار خانوادهها نمیگذارند.
در این زمینه البته میتوان به موارد دیگری همچون فقیر بودن کتاب های درسی در آگاهی بخشی به دانشآموزان برای زندگی و همچنین نقش آموزش و پرورش و کتابهای درسی در تقویت فرهنگ مردسالاری اشاره کرد که پرداختن به همه آنها باعث طولانیتر شدن متن میشود.»
آنها در انتهای این نامه از عدم واکنش مسوولان بلندپایه آموزش و پرورش، به ویژه «محسن حاجی میرزایی»، وزیر اظهار تاسف کرده و نوشتهاند: «فرادستان وزارتخانه آموزش و پرورش، از جمله محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش، بر خود لازم ندیدند که هیچ واکنشی نشان دهند. همین مساله نشان میدهد که آموزش و پرورش ما شوربختانه خود را در این موارد پاسخگو نمیداند و به همین خاطر ارادهای برای بهبود در آن دیده نمیشود. مسوولان آموزش و پرورش بهتر است به این نکته توجه کنند که شانه خالی کردن از مسوولیت خود در رخدادها و فاجعههای اجتماعی و بی توجهی به نقشی که خواسته یا ناخواسته در آنها ایفا میکنند، باعث از بین رفتن اتفاقهای تلخ و جانگدازی همچون قتل رومینا نمیشود بلکه برعکس، نپذیرفتن مسوولیت به رشد بیشتر این نابهنجاریها در نهان و آشکار کمک میکند. گام نخست برای بهبودی اوضاع، پذیرش مسوولیت است. ما نهادهای سیاستگذار و مسوول در آموزش و پرورش، از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش را دعوت به برخورد اخلاقی و مسوولانه میکنیم و انتظار انجام کارهای عملی و موثر در جهت جلوگیری از روی دادن دیگر بار چنین فاجعههایی را داریم.»
اسامی امضا کنندگان این نامه به شرح زیر است:
جواد بابازاده رها
مژگان باقری
مهین برخورداری
علی بهشتی نیا
مهدی بهلولی
محمد حیدری ورجانی
محمد داوری
ابوالفضل رحیمی شاد
جلیل شمس
محمد شیورانی
مهدی فتحی
شیرزاد عبداللهی
نسرین محمدباقری
نرگس ملک زاده
خلیل موحد
محمدرضا نیکنژاد
علیرضا هاشمی
📩اگر به اطلاعات تکمیلی درباره این خبر دسترسی دارید، لطفاً با این ایمیل با ما تماس بگیرید: info@iranwire.com
📞اگر میخواهید درباره موضوع این خبر با افراد مسوول تماس بگیرید، لطفاً به فهرست مسوولان در سراسر ایران مراجعه کنید: www.ostanwire.com
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر