استان وایر –کانون صنفی فرهنگیان گیلان با انتشار بیانیهای به صدور احکام حبس و شلاق و جریمه نقدی ۷ معلم در استان خراسان شمالی واکنش نشان داد. این کانون در بیانیه خود، این احکام را موجب «وهن نظام قضایی» دانسته و آنرا به «سخره گرفتن حق و عدالت و به دار آویختن همه شئونات حقوقی» نامیده است. متن این بیانیه را در ادامه بخوانید:
بنام خداوند جان و خرد
چنین که هست نماند قرار دولت و ملک
که هر شبی را بی اختلاف روزی هست
چو دست دست تو باشد دراز چندان کن
که دست دست تو باشد اگر بگردد دست
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد
دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست
خبر احکام ناعادلانه و ناباورانه کنشگران صنفی خراسان شمالی موجب بهت و حیرت نه تنها فعالان صنفی که موجب تاثر و حیرت اقشار مختلف جامعه شده است. باورش سخت است که دستگاه قضا چنین دست جفا گشوده باشد و بال جور گسترده و شریف ترین قشر مزد بگیر و نگران آموزش و کیفیت مطلوب آن را به شمشیر جفای قضا آغشته باشد.
خبر شوک آور است. هفت نفر از کنشگران شناخته شده خراسان شمالی مجموعا به چهل و چند سال زندان و شلاق محکوم شده اند. این حکم سنگین و این حجم از کینه به کدامین گناه دامن آنان را گرفته است؟ اختلاس و ارتشا؟ غارت اموال ملی؟ سو استفاده از قدرت و موقعیت؟ سرکوب مردم؟ ظاهرا موارد بالا نه تعقیب قضایی دارد و نه شماتت اخلاقی.
آنچه جرم است کنشگری صنفی و مطالبه گری است. سرنوشت مغموم کنشگران صادق و معلمان راستینی چون رسول بداقی، عبدالرضا قنبری، محمود بهشتی لنگرودی، اسماعیل عبدی، محمد حبیبی، مختار اسدی، محسن عمرانی، روحالله مردانی و اینک صدور چنین احکام غیر حقوقی برای کنشگران صنفی خراسان شمالی گواه موید ادعای ماست.
محمدرضا رمضان زاده که به زندان و شلاق محکوم شده است همراه فعالان صنفی دیگر پس از فراخوان شورای هماهنگی برای جمع آوری کمک به مناطق زلزله زده به کرمانشاه و سرپل زهاب رفت و در دو نوبت با مدیرکل آموزش و پرورش این استان و رئیس آموزش و پرورش سرپل ذهاب ملاقات داشت و نقش فعال و تعیین کنندهای در احداث ۱۶ کانکس در مدت بسیار کم در سر پل زهاب برای جایگزینی مدارس تخریبی ایفا کرد.
اما جای شگفتی است که فرادستان قضایی به جای تقدیر از خدماتش، او و دوستانش را تعزیر کرده اند. رمضانزاده در ۹ شهریور ۹۷ قبل از برگزاری تجمعات و تحصنهای کشوری همراه با اعضای هیات مدیره کانونهای صنفی استانهای مختلف ایران در دیداری که با وزیر وقت آموزش و پرورش محمد بطحایی داشت، هشدارهای لازم را داد و گفت مهر را با مهر آغاز کنید.
کاش نوار صحبتهای آن جلسه و سخنان دیگر کنشگران صنفی همچون آقایان: اسکندر لطفی و جعفر ابراهیمی، منتشر شود تا جامعه ایرانی بیش از پیش دریابد که فعالان صنفی با وزیر آموزش و پرورش از کدامین دردها گفتند و شگفتا که وزیر وقت بر همه آنها بسیار همدلانه صحه گذاشت و حتی در مقام مقایسه حوزه کنشگری صنفی با سایر سهم خواهان قدرت، سخنان ستایش آمیزی درباره آنان گفت اما او خیلی زود با یاد بردن این جلسه و حرفهایی که بدان باور نداشت، آموزش و پرورش و دغدغههای صادقانه کنشگران در پیاده کردن درست سیاست آموزش رایگان و مبارزه با پولی شدن مدارس را وا نهاد و به نهادی رفت که اساس مدیریتش بر کسب پول برای تحصیل بنا شده است.
نیم نگاهی به همین ماجرا به خوبی نشان میدهد که چرا باید اعضای هیات مدیره انجمن صنفی خراسان شمالی، آقایان محمدرضا رمضانزاده به ۱۵ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق و سه میلیون جریمه نقدی، حسین رمضانپور هشت سال زندان و دو بار ۷۴ ضربه شلاق، حمیدرضا رجایی چهار سال زندان و محرومیت از فعالیت های حزبی و نیز آقایان علی فروتن، مصطفی رباطی، سعید حق پرست و حسن جوهری هر یک به ۴۴ ماه زندان محکوم شوند.
این احکام وهن نظام قضایی است. سخره گرفتن حق و عدالت و به دار آویختن همه شئونات حقوقی است. سعدی وار باید نظام قضایی ایران و قاضیانی چنین از دانش حقوقی تهی و حق ستیز را خطاب قرار داد و گفت: «مکن که مظلمه خلق را جزایی هست» و به یاران صنفی خویش نیز از سروش رهگشای افصح المتکلمین چنین مژده میآوریم: «مظلوم دست بسته مغلوب را بگوی تا چشم بر قضا کند و صبر بر جفا کاین دست بسته را بگشایند عاقبت و آن گشاده باز ببندند بر قفا»
کانون صنفی فرهنگیان گیلان ضمن محکوم کردن صدور احکام ناعادلانه برای ۷ معلم خراسانی انتظار دارد دادگاه تجدید نظر با ابطال این احکام، دست التجا به دامن وفا زند و قلم رد بر علم جفا افکند. عقد حقد بزداید و رزق فسق از بساط سیاست و قضاوت برهاند و عهد عشق بگشاید.
اگر قرار است جمهوری پاینده باشد و دین رحمانی زاینده، ضروری است که بزرگان قوم در کار خیر شتاب کنند. دست قاضیان جور را از تعدی به ساحت معلمان و دیگر اقشار زحمت کش کوتاه سازند و قاضیان حق مدار را بر مسند قضا نشانند. با خلق الله با عتاب در خطاب نشوند. فرصت را غنیمت شمرند و بیش از این با خویش از در دشمنی در نیایند. عبوسیت را به کناری زنند و رحمانیت را دستور کار نهند. نرمش قهرمانانه به راستی اصلاح خطاها و پوزش از جفاهاست. نرمش اگر با اغیار واجب کفایی است چرا با یار واجب عینی نباشد؟»
📩اگر به اطلاعات تکمیلی درباره این خبر دسترسی دارید، لطفاً با این ایمیل با ما تماس بگیرید: info@iranwire.com
📞اگر میخواهید درباره موضوع این خبر با افراد مسوول تماس بگیرید، لطفاً به فهرست مسوولان در سراسر ایران مراجعه کنید: www.ostanwire.com
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر