روزنامه صبح نو در شمارهای بجای تصویر علی نظری(یکی از 30 نفر امضا کننده نامه به دونالد ترامپ) تصویر «مزدک علی نظری» که یک روزنامه نگار و فعال مدنی ایرانی است را منتشر کرده است. این روزنامه تاکنون حاضر به انتشار جوابیه علی مزدک نظری و اصلاح اشتباه خود نشده است.
روزنامه صبح نو یکی از رسانههای متکثر و متنوع زیر مجموعه تیم رسانهای شهردار تهران که از اردیبهشت ماه سال ۹۵ راه اندازی شده است.
مزدک علی نظری در نامهای سرگشاده نوشته است «اینجانب «مزدک علی نظری» نویسنده و روزنامهنگار، خدمت مردم بزرگوار و مخاطبان گرامی اعلام میکنم: با توجه به سرپیچی روزنامه «صبح نو» از قانون و تکرار اقدامات غیراخلاقی ایشان، مجبورم متن تکذیبیهای که برای چاپ به مدیرمسئول این روزنامه ارسال کردم را منتشر کنم. پیشتر گفته بودم اگر این یادداشت منتشر نشود، برای احقاق حقم به مراجع قضایی شکایت میکنم. اما با درخواست بسیاری از بزرگان و از جمله امر پدر بزرگوارم جناب سرهنگ نظری، از توسل به قوه قضاییه منصرف شده و گردانندگان صبح نو را به وجدان عمومی جامعه و دادگاه اخلاق انسانی میسپارم.
مدیرمسئول محترم روزنامه صبح نو؛
با توجه به اینکه در شماره مورخ 7/ 10/ 95 روزنامه شما، کنار تیتر «سی وطنفروش» به ناروا از عکس من استفاده شده؛ لطفاً برای جبران خسارات معنوی، این تکذیبیه را مطابق با قانون مطبوعات در همان صفحه، همان نقطه و با همان فونت چاپ کنید.
به امید رستگاری، مزدک علی نظری
مردم عزیز ایران
خوشحالم که هر زجری بر من روا شد، به عزتم اضافه کرد. هر ظلمی که دیدم، هر سختی و بندی، هر تهمت و هر ناروایی، من و همفکرانم را در چشم شما هموطنان عزیزتر کرد.
تیتر و عکس روز گذشته روزنامه صبح نو، هرچند ظاهراً محصول یک اشتباه سهوی بوده، اما دل خانواده و دوستان و آشنایان من را به درد آورد. ما در تمام یک دهه گذشته با پدیدهای مواجه بودیم که ابتدا مجازات میکند و بعد دنبال اتهام میگردد، اول تو را وطنفروش خطاب میکند و بعد تازه میپرسد که تو چه کسی هستی!
امید ما به اصلاح این وضع، از جنس شعارهای اصلاحطلبان نیست. امید ما اصلاً «شعار» نیست. امید ما آبادی و آزادی ایران و سربلندی ایرانی است. و «بدین مژده گر جان فشانم رواست» چه برسد به تهمت شنیدن و چاپ عکس.
در قانون مجازات اسلامی آنچه با من شد «افترا» نام دارد و مجازات خاطیان، حبس و شلاق است. به استناد قانون مطبوعات هم میتوانم از دادگاه درخواست رسیدگی کنم. اما من بارها طعم تلخ توقیف مطبوعات و بیکاری را چشیدهام، با زجر حبس و زندان آشنایم و در راه وطن شلاق هم خوردهام. از چنین فردی انتظار شکایت علیه یک روزنامه را نداشته باشید. درخواست من فقط چاپ همین چند خط و تکذیب افترایی است که به بنده نسبت داده شده؛ که البته میدانیم ممکن است فردا روزی، همین تیتر و عکس باعث گیر و گرفتاری بزرگی برای من شود.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر