استان وایر- افزایش میزان بی کاری در جامعه موجب بالا رفتن آمار شغلهای کاذبی شده است که سودی برای اقتصاد کشور ندارند؛ مشاغلی که گاهی خندهدار هستند و گاه خطرناک.
«شغل کاذب» به تمام شغلهایی گفته میشود که نه کالا و خدمات ویژهای تولید می کند و نه فعالیت و درآمد آن شفاف است. نظارتی هم بر این گونه شغل ها انجام نمی شود. درنتیجه، از مالیات هم خبری نیست. تعداد مشاغل کاذب در ایران کم نیستند. خبرگزاری مهر چند مورد از آن ها را معرفی کرده است:
شرخر
«شرخر»ی از آن دسته مشاغل کاذب است که قدمت زیادی دارد و سالها است افراد برای پول کردن چکهای بیمحل خود از این آدمها استفاده میکنند؛ افرادی که بهزور کتک و تهدید، بدهکاران بختبرگشته را وادار به پرداخت بدهی میکنند.
داد زن
اسم شغل را به دلیل اینکه باید تمامروز برای صاحبان مغازهها حنجره پاره تا مشتری جلب کنند، «دادزن» گذاشتهاند. داد زنها باید بتوانند برای صاحب مغازه مشتری جمع کنند تا درنهایت روزی حداکثر ۲۰ هزارتومان درآمد داشته باشند وگرنه از کار بیکار میشوند. فصل کار این افراد وقتهایی مثل اواخر اسفند است که معمولاً مردم بیش تر به مراکز خرید میروند و در بین این شلوغیها لازم است یکی برای بازاریابی داد بزند!
تراکت پخشکن
داستان تراکت پخشکنها، داستان آدمهایی است که شغلشان سرما و گرما و آفتاب و باد ندارد. فلاسک چای و سرویس بهداشتی هم ندارد. اما حداقل ساعتی سه هزار و ۵۰۰ تومان و حداکثر ساعتی پنج هزار تومان درآمد کسب می کنند و ظرف پنج دقیقه هم میشود استخدام شد. از دو طریق میتوان تراکتپخشکن شد؛ شرکتهایی هستند که متقاضیها را برای این کار استخدام میکنند که البته بدون بیمه، اضافهکار و سایر مزایا است. روش دیگر هم از طریق کسانی است که حضوری به این افراد مراجعه میکنند و تراکتها را به دستشان میدهند.
پلاک محوکن
کار این آدمها این است که محدوده طرح ترافیک یا زوج و فرد بایستند و به رانندهها کمک کنند که بهسلامت از برابر دوربین راهنمایی رانندگی بگذرند. وظیفه پلاک محوکنها این است که پشت پلاک خودروها بدوند و در مقابل درآمدی کم تر از جریمه وارد شدن به محدوده طرح ترافیک از سرنشینان دریافت کنند.
جای پارک بگیر
جای پارک یکی از معضلات بزرگ کلانشهرها است و برای همین خیلی ها از این نیاز مردم سوء استفاده و به فرصت شغلی برای خود تبدیل کردهاند. آن ها در کنار فروشگاهها و رستورانها و... میایستند و جای پارک نگه میدارند و در برابر آن دستمزد میگیرند.
گریه کن مراسم ترحیم
حتماً شما هم با دیدن این عبارت به یاد فیلم «چند میگیری گریه کنی؟» میافتید و شاید گمان کنید که این قضیه فقط در فیلمها یافت میشود. اما جالب است بدانید که هستند کسانی که در ازای گریه و شیون و زاری کردن پول بگیرند.
دستفروشی در مترو
دستفروشی در سالهای اخیر دارد به یک شغل معمولی و البته پردرآمد تبدیل میشود. اگر شما هم مترو را برای رفتوآمد انتخاب کردهاید، پس حتماً با تعداد زیادی از این دستفروشها مواجه شدهاید که حالا انگار برای خود یک صنف مستقل دارند و بارها در تبلیغات خود از عبارت «همکارانم در مترو» استفاده میکنند.
همراه بیمار
«همراه مریض» ازجمله شغلهای کاذبی است که بهتازگی در بیمارستانها دیده میشود. در بسیاری از بیمارستانها افرادی مستقر هستند که از طرف پرستاران، به بیمارانی که همراه نیاز دارند، معرفی میشوند تا در صورت تمایل، بهعنوان همراه مریض کنار آنها بمانند. بیمارستانها هزینههای افراد همراه را در بیمارستانهای دولتی ۲۰ هزار تومان با غذا و ۹ هزار تومان بدون غذا و در بیمارستانهای خصوصی تا ۴۰ هزار تومان در نظر میگیرند. اما بیمارانی که همراه ندارند، باید مبلغ بیش تری را پرداخت کنند تا بتوانند همراهی داشته باشند.
شاهد دادگاه
بر اساس قانون قضایی کشور، برای حکم صادر کردن در بسیاری از پروندهها، داشتن دو شاهد بالغ الزامی است و اگر به این شاهدها دسترسی نداشته باشید، ممکن است حکم دادگاه به نفع شما نباشد. همین باعث میشود که برخی برای زودتر راه افتادن کارشان، «شاهد» کرایه کنند.
دعانویس
«دعا برای یافتن همسر مناسب»، «دعا جهت رفع گرفتاری»، «دعا برای ...». «دعانویسی» یا «سرکتاب باز کردن» از شغلهایی است که آدمهای خوشباور فرصت شغلی آن را برای این افراد فراهم میکنند. افرادی که در بساط شان از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا میشود و برای هر دردی، یک دعای ویژه در اختیار دارند. هر چه مشکلتان بزرگتر و وقتتان کمتر باشد، خرج تان بیش تر میشود!
نوبت فروشی
از وقتیکه در بانکها سیستم نوبتدهی خودکار راه افتاده، کار مردم در حفظ نوبت بسیار راحت شده اما این ابتکار نیز اشتغالزا بوده است. عدهای به شعب بسیار شلوغ بانکها مراجعه و پشت سر هم برگههای نوبت را از دستگاه نوبتدهی دریافت میکنند و سپس به کسانی که دیرتر میآیند و عجله دارند، میفروشند.
فیش فروشی
در مقابل برخی ادارات و سازمانها مانند ثبت شرکتها که اربابرجوع ناگزیر است برای ادامه کار اداری به بانک رفته و مبالغ اندکی را واریز و فیش آن را بیاورد، افرادی با فیشهای بانکی پرداختشده و بدون اسم ایستادهاند و با دریافت مبلغی بیش تر از وجه فیش، مراجعهکنندگان را از ایستادن در صفهای طویل بانکی معاف میکنند.
کارراهبنداز
«کارراهبنداز» کسی است که از یک شهرستان دورافتاده برای سربازی یا گذران دوران دانشجویی به تهران آمده است و از این فرصت استفاده کرده و کار همشهریانش را در تهران راه میاندازد. خرید کتاب و دارو، ثبتنام در دانشگاه، حضور در نمایشگاه و خرید از یک غرفه خاص و نظیر آن، کارهایی است که او در تهران برای همشهریانش انجام میدهد. هر طور حساب کنید، این روش هم به نفع سفارشدهنده کار است و هم به نفع کارراهبنداز!
مجلس گرمکن عروسی
کار این افراد از اسمشان معلوم است! این آدمها موظف هستند که هر کاری برای شاد کردن مراسم شادی مشتریان خود بکنند. هر چهبهتر این کار را انجام دهند، درآمد بیش تری عایدشان میشود.
ساقدوش کرایهای
«ساقدوش» از آن واژههایی است که در سالهای اخیر زیاد به گوشمان خورده است. برگزاری عروسی به سبک غربی باعث شده تا الزامات آنهم مورد توجه قرار بگیرد و مثلاً برای داشتن یک عروسی ویژه اینچنینی، حتماً نیاز به استخدام ساقدوش باشد.
رنگکار مرکبات
کار این افراد، سرخاب سفیداب کردن میوههایی است که رنگ و روی آنچنانی ندارند! کار «رنگکار» مرکبات این است که با کمک مواد شیمیایی مانند گاز اتیلن و بخارآب کافی، به محصولات نارس چیده شده رنگ و ظاهری طبیعی ببخشد و کاری کند که این میوهها کاملاً رسیده به نظر برسند و نظر مشتریان را جلب کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر