close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان‌وایر

دختر 11 ساله‌ای که حکم قصاص دوچشم را اجرا کرد:نه خوشحالم، نه پشیمان

۱۹ آبان ۱۳۹۵
خواندن در ۳ دقیقه
دختر 11 ساله‌ای که حکم قصاص دوچشم را اجرا کرد:نه خوشحالم، نه پشیمان

استان وایر-حکم قصاص دو چشم یک محکوم توسط دختر 11 ساله ای اجرا شد که وقتی چهار سال داشت، شوهرعمه اش با پاشیدن آهک به صورتش، او را برای همیشه نابینا کرد.

اقدام محکوم در سال ١٣٨٨ باعث نابینایی هر دو چشم دخترک در شهرستان «قروه» استان کردستان شد. حالا او بعد از اجرای حکم به  شهروند گفته نه خوشحال است و نه پشیمان:«آرزویم روشنایی چشمانم است.»

«فاطمه» هفت سال بزرگ تر از آن روزی شده است که ازسوی شوهرعمه اش شکنجه شد و چشمانش را از دست داد. او هفت سال بعد از آن ماجرا به دادسرای جنایی تهران رفت تا حکم قصاص شوهرعمه اش را اجرا کند.

گفته است با وجود تمام قطع امیدها، باز هم امید دارد که روزی نوری درچشمانش احساس کند. از آن کابوس ها و  ترس و وحشت های سال های اولش خبری نیست، اما به طور کامل هم از دست آن ها رها نشده است. بعد از اجرای قصاص گفته است:«فقط می خواستم درس عبرتی باشد برای کسانی  که به راحتی با زندگی مردم بازی و نفس کشیدن را برای آن ها سخت می کنند. می خواستم همه آن ها بدانند که به این راحتی ها هم نیست. نمی شود زندگی را از کسی بگیری و بعد هم به راحتی به زندگی خودت ادامه بدهی. اگر نبخشیدم، دلیلش همین بود.»

 گفته که در این سال ها فقط عذاب کشیده است و 20بار در ایران و دوبار هم در امریکا عمل کرده است اما  پزشکان همه از بینایی او قطع امید کرده اند: «این همه عمل کردم ولی هیچ نوری درچشمانم احساس نشد و هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاد. بعد از هربار عمل هم ما را بیش تر از قبل ناامید کردند.»

فاطمه هنوز امید دارد: «من دوست دارم که دنیا را ببینم، برای همین تلاش می کنم تا به این آرزویم برسم. شاید روزی من هم توانستم مثل بقیه همه چیز را ببینم.»

 

از روز حادثه می گوید:«آن شب خواب بودم که شوهرعمه ام بیدارم کرد. همراه خانواده ام به خانه عمه ام رفته بوديم که شوهرعمه ام اصرار كرد بیش تر آن جا بمانیم. نيمه هاي شب بود كه بالای سرم آمد و مرا صدا زد. مرا به بهانه رفتن به دست شويی با خود به زيرزمين طبقه پايين خانه اش كه خرابه بود، برد. درآن جا مرا روی زمين خواباند و دستانم را گرفت و با پاهايش، پاهايم را نگه داشت. خیلی ترسیده بودم. هنوز نمی دانستم می خواهد چه بلایی سرم بیاورد. او آهك را درچشمانم ريخت و چشمانم به  شدت سوخت. بعد از آن از من خواست تا آب آهك را بخورم برای همین تمام بدنم سوخت. بعد از آن فریاد زدم و از هوش رفتم.»

 گفته است بعد از آن حادثه هرشب کابوس می دیده است:«آن روز از ما خواستند كه برای اجرای حكم به تهران بياييم. در یک لحظه با شنیدن این خبر خیلی مضطرب و نگران شدم. نمی دانستم باید چه کار کنم اما یاد آن لحظه ای که آهک روی چشمانم ریخت، افتادم و تصمیمم را گرفتم. دردی که من کشیدم، وحشتناک بود. برای همین از گذشت منصرف شدم. بايد اين حكم اجرا می شد تا درس عبرتی برای ديگران شود. می خواستم همه بدانند که عاقبت این کار قصاص است. شوهرعمه ام زندگی ام را از من گرفت. در این سال ها، فقط رنج کشیدم. انگار دیگر پیر شده ام. او باید مجازات می شد تا کس دیگری جرأت چنین کاری را نداشته باشد. من به خاطر خیلی های دیگر این کار را کردم؛ خیلی ها مثل خودم. برای همین اصلا پشیمان نیستم.»

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

جامعه مدنی

دونالد ترامپ در تهران

۱۹ آبان ۱۳۹۵
شما در ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
دونالد ترامپ در تهران