close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان مازندران

یک "جا مدادی" خواسته دانش آموز مبتلا به سرطان در رامسر

۲۳ آذر ۱۳۹۲
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۴ دقیقه

استان وایر، پروانه معصومی: عباس احمدی ماچیانی،خبرنگار رامسری، در وبلاگ امتداد نوشته است: "اینجا در رامسر که ویلاهای میلیاردی اش ساکنان چند روزه دارد، مادری برای رفتن به پایتخت برای درمان کودک بیمارش،محدثه، حتی برای کرایه اتوبوس هم زانوی غم بغل دارد."

به نوشته این خبرنگار "محدثه دانش آموز کلاس اول ابتدایی در رامسر است، اما از یک سالگی درگیر بیماری سرطان شده است، "از درد به خود می پیچد و همه آرزویش یک جا مدادی قشنگ است."

یک جا مدادی قشنگ همه خواسته دانش آموز سرطانی رامسر

عباس احمدی ماچیانی، وبلاگ امتداد: محدثه عزیز دانش آموز کلاس اول ابتدایی در رامسر است.با رویای کودکانه اش هروز از زیر قرآن مادر راهی مدرسه می شوداما او از یک سالگی درگیر بیماری سرطان شده است.

مادرش می گوید غده ای در شکمش بود و بعد از عمل جراحی در مرکز طبی کودکان تهران شیمی درمانی شد و حالا سه سال است که هر چهار ماه یک بار برای انجام آزمایشات راهی پایتخت می شویم. مادرش می گوید اولین فرزند خانواده است و چه شب ها که از درد او گریسته ام و با چشمانی اشکبار در کنارش در تخت بیمارستان به خواب رفته ام.

محدثه همه امید زندگی من است.عشق او با پوست و خونم عجین شده است و ما دوتا با توکل بر خدا با این بیماری سخت مبارزه می کنیم و چشم به امید الهی داریم.

مادرش می گوید بدترین لحظه برای هر مادر آن است که خاری هرچند کوچک بر پای طفل معصوم فرو برود و حالا محدثه با این درد عظیم هر روز مرا تا پای مرگ می برد اما در خلوتم با خدایم نجوا می کنم خدایا به من توانایی بده تا در راه درمان کامل محدثه ثابت قدم باشم. مادرش می گوید با نان حلال کارگری پدرش و با این هزینه های بالای درمان با سیلی صورت سرخ می نماییم تا مبادا کرامت و غرور انسانی ما بشکند.

آن روز به همراه مدیر آموزش و پرورش برای بازدید به مدرسه محدثه رفتیم. خانم معلم می گفت محدثه بسیار مظلوم و دوست داشتنی است ،دوست دارد با دنیایی از درد در کلاس فعال و پویا باشد.

این روزها حساسیت شدید چشمی هم گریبانگرش شده، معلمش می گفت آنقدر چشمانش متورم و قرمز می شود که گویی باید از آن خون بچکد، دل این طفل معصوم پر خون است.

از او می پرسم دوست داری چه کاره شوی، بی درنگ می گوید معلم و در دل گفت تو حالا در این سن کم معلم صبر و تحملی محدثه جان، باز هم از او می پرسم دوست داری چه جایزه بگیری با نگاهی معصومانه و غریب می گوید، جا مدادی قشنگ، براستی چه قدر زیباست همه آرزوهای کودکان معصوم که از این دنیای رنگارنگ فقط یک جا مدادی قشنگ می خواهنداز او می پرسم، از خدا چه می خواهی، بریده بریده می گوید هرچه زودتر خوب شوم.

برایش دعا کنید همه کسانی که در دلتان محبت و عاطفه و نوعدوستی موج می زند. اینجا در این شهر قشنگ کودکانی که با ماشین های مدل بالا و لباس های آنچنانی به مدرسه می آیند و لب تاب برایشان اسباب بازی است محدثه در درد خود می پیچد و همه آرزوهایش یک جا مدادی قشنگ است.

اینجا در رامسر که ویلاهای میلیاردی اش ساکنان چند روزه دارد مادری برای رفتن به پایتخت برای در مان کودک بیمارش حتی برای کرایه اتوبوس هم زانوی غم بغل دارد.

آن روز بعد از آنکه محدثه از دفتر مدرسه رفت همه گریستیم .دیدم که خانم معلمش چطور یواشکی اشک را از لای گونه هایش پاک کرد .

با خود گفتم بنویسم از سرنوشت تلخ دختر پاک و معصومی که از یک سالگی با سرطان مبارزه دارد و تا حالا سرپا مانده و یقین دارم به دعای خیر شما و عنایت خدا و به خاطر معصومیت و نجابت و مظلومیتش از این گردونه سخت تقدیر عبور خواهد کرد.

از این فضا گفتم تا بنویسم که شاید عزیزانی ،خیرانی ،دلسوزانی بخواهند دور از چشم خلق کمکی نمایند تا محدثه هم به درمانش برسد و هم به یک جا مدادی قشنگ.

براستی ما کجای کاریم و تا چه اندازه در هم همه ای این دنیای شلوغ به فکر بغل دستی های خود هستیم.

 ما از همان نسلی هستیم که پرچمدار عاطفه و نوعدوستی در جهانیم و مردم ما مصداق این شعرند:

بنی آدم اعضای یکدیگرند-که در آفرینش زیک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار-دگر عضو ها را نماند قرار.

ایمیل برای کمک به محدثه: mehraban10624@yahoo.com

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان کرمان

ادعای رئیس دادگاه انقلاب کرمان درباره بازداشت یک نفر به اتهام "جاسوسی...

۲۳ آذر ۱۳۹۲
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۳ دقیقه