close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان کهگیلویه و بویراحمد

بزرگواری و پشت پرده قصه کراوات

۴ شهریور ۱۳۹۲
خواندن در ۲ دقیقه
بزرگواری و پشت پرده قصه کراوات
بزرگواری و پشت پرده قصه کراوات

به گزارش بویرنیوز، هفته نامه مثلث در آخرین شماره خود گفت‌وگویی داشته است با «سید محمدعلی بزرگواری»، نماینده مردم شهرستان‌های کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی ایران؛ بخش هایی از این گفت وگو در زیر آمده است:

 حاج آقا از خودتان بگویید؟

ما روستانشین بودیم.

یعنی کجا؟

ما در اطراف دهدشت بودیم، بعد دهدشت شهر شد. به هرحال ما رفتیم حوزه علمیه بهبهان، از آن‌جا به خرمشهر و بعد شیراز رفتیم تا پیروزی انقلاب اسلامی که برگشتیم به شهرمان. بعد هم در حوزه علمیه قم ادامه تحصیل دادیم. درمراکز آموزشی، دبیرستان، دانشگاه و مرکز تربیت معلم تدریس کردم و نماینده ولی فقیه در دانشگاه یاسوج بودم، رییس شورای هماهنگی استان و…

حاج آقا! دوست دارید گفت وگو را زود تمام کنید. ما هنوز با شما کار داریم.

نه؛ خواهش می کنم.

رفتید حوزه؟

بله؛ پدر من با روحانیت در ارتباط بود و علاقه‌مند بود، بنابراین رفتم حوزه. یک سوم استان ما از سادات هستند. چون به هر حال مسیر آمدن سادات به ایران بود. برخی از آن ها در ولایت ما می ماندند و زندگی می کردند. به هر حال علاقه مندی وجود داشت. قبلش هم درس می خواندیم تا کلاس ششم. رفتیم یک جا عکسی انداختیم.

همین عکس با کروات که درسایت‌ها زدند؟

بله، برای تخریب من این کار را کردند که بسیار عمل زشتی بود. ما آن موقع بچه بودیم. رفتیم عکاسی، مرسوم بود یک کراواتی انداختن گردن ما که شد معرکه سایت ها.

و البته آقای ندیمی که در آی‌پدش(تبلت) در صحن علنی آن را به همه نشان داد.

بله، ایشان هم معرکه گیری کرد. همین آقای لاریجانی می توانست به ایشان تذکر بدهد و بگوید چرا این عکس را نشان می دهید؛ عکسی که در کتاب خاطرات خود من است و من توضیح داده ام ماجرای این عکس را. به هر حال این هم یکی از بی اخلاقی هایی بود که سر این قضیه بر ما روا داشته شد.

بعد از انقلاب چه کردید؟

من شیراز بودم در انقلاب حضور داشتم همراه طلبه های مدرسه خان. سر پرشوری داشتیم، تظاهرات می رفتیم، خیلی به امام ارادت داشتیم. اولین فرزند من هم نامش «روح الله بود» که به عشق امام نام‌گذاری شد، بعدها ایشان در حین ماموریت و خدمت از میان ما شهادت گونه رفتند.

در کتاب خاطرات شما آمده که خیلی جبهه می رفتید؟

بله! من با این که روحانی بودم و خب! می شد برای تبلیغ رفت، ولی در عملیات های مختلف حضور داشتم و به خط مقدم می‌رفتم.گفتم من «آر پی جی زن» بودم و برجک می زدیم، ۲۷ بار در عملیات های مختلف شرکت داشتم و خدا توفیق داد که به جبهه بروم.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان کرمان

مربی محبوب کرمانی‌ها به کما فرو رفت

۴ شهریور ۱۳۹۲
خواندن در ۱ دقیقه
مربی محبوب کرمانی‌ها به کما فرو رفت