close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان خوزستان

داستان یک آرزو/طاهره 78ساله پیرترین دانشجوی دانشگاه اهواز است

۱۸ مرداد ۱۳۹۲
خواندن در ۵ دقیقه
داستان یک آرزو/طاهره 78ساله  پیرترین دانشجوی دانشگاه اهواز است
داستان یک آرزو/طاهره 78ساله پیرترین دانشجوی دانشگاه اهواز است

طاهره توحیدی، مسن ترین دانشجوی دانشگاه اهواز، در ۷۵ سالگی در آزمون دانشگاه شرکت کرد و حالا در بین دانشجویانی که چند دهه از او جوان‌تر هستند،در رشته حقوق مشغول به تحصیل است.

به گزارش اندیمشک جوان،  او که علاقه زیادی به درس خواندن دارد، می گوید:« در سه سالگی با کمک برادر و پدرم خواندن و نوشتن را یاد گرفتم. طوری که تمام صفحات روزنامه هایی که پدرم به خانه می آورد را می خواندم. علاقه زیاد من به خواندن و نوشتن باعث شده بود تا بین تمام افراد فامیل و همسایه ها به عنوان دختری با استعداد شناخته شوم. به همین خاطر خیلی از مواقع همسایه ها و اقوام به جای اسباب بازی، برایم روزنامه یا کتاب می آورند.»

دوخت و دوز به جای مدرسه

آن زمان همه عاشق لحن کودکانه طاهره بودند، وقتی کتاب ها را با هیجان و با صدای بلند برای دیگران می خواند اما صفحات روزگار طوری ورق خورد که باعث شد طاهره خانم چند دهه بعد راهی کلاس درس شود: «با وجود این که دوست داشتم ادامه تحصیل بدهم اما به خاطر مشکلاتی که در مسیر زندگی ام یکی پس از دیگری سبز شدند از رفتن به مدرسه بازماندم».

به گفته توحیدی، در آن زمان مدارس امنیت زیادی نداشتند. به همین خاطر پدر و مادر طاهره مانع رفتن او به مدرسه شدند. البته این پایان راه برای طاهره خانم نبود. او در این مدت بی کار ننشست و تصمیم گرفت کار دیگری را جایگزین درس خواندن کند: «من خیاطی را انتخاب کردم و در خانه و زیر نظر مادرم مشغول یاد گرفتن فوت و فن های خیاطی شدم». طاهره خیلی زود با فوت و فن های این کار آشنا شد و در نهایت به پیشنهاد برادرش به تهران آمد تا در کلاس های پیشرفته خیاطی شرکت کند و در این رشته مدرک بگیرد تا حداقل در این راه کارش را دنبال کند و ادامه بدهد.

یک فرصت استثنایی

«پس از آمدن به تهران به کلاس های خیاطی رفتم و پس از مدت کوتاهی مدرک دیپلم این رشته را گرفتم. اما زندگی در تهران با روحیه من سازگار نبود. برای همین خیلی زود به اهواز برگشتم.» طاهره خانم بعد از برگشتن به اهواز تصمیم گرفت برای هم محلی هایش کلاس خیاطی راه بیندازد.

او تا ۲۰ سال کار آموزش خیاطی به همشهری هایش را برعهده گرفت، اما هنوز هم منتظر فرصتی بود تا بتواند به دنبال علاقه اش که همان درس خواندن بود، برود:«وقتی سواد نداشتم احساس ضعف و حقارت می کردم چرا که خیلی از مسایل زندگی به درس خواندن برمی گردد و من نیاز داشتم که سواد یاد بگیرم. به همین خاطر به مدرسه رفتم. یادم هست روز اولی که به مدرسه رفتم از خوشحالی انگار دنیا را به من داده بودند.»

و بالاخره دانشگاه

«دوره های نهضت سوادآموزی سه ماهه بود و 8سال طول کشید تا من توانستم دوره های نهضت را پشت سر بگذارم.» البته مشکلات طاهره خانم پایانی نداشت.

او با اینکه ازدواج نکرده بود اما از خانواده اش نگهداری می کرد و آن‌گونه که می خواست نمی توانست درس بخواند: « دو سال پشت کنکور بودم. سال ۱۳۸۷ پیش دانشگاهی  را گرفتم و در سال ۸۹ بالاخره موفق شدم وارد دانشگاه شوم».

خانم عشق تحصیل در رشته علوم انسانی ادامه تحصیل داد: «از همان ابتدا با رشته حقوق علاقه زیادی داشتم. برای همین تصمیم گرفتم تا علوم انسانی را به عنوان رشته تحصیلی ام انتخاب کنم. ابتدا در رشته روانشناسی دانشگاه دولتی چمران اهواز قبول شدم اما به دلیل علاقه ای که به رشته حقوق داشتم و دارم، فقط می خواستم در این رشته درس بخوانم. به همین خاطر بعد از قبولی در رشته حقوق دانشگاه آزاد، راهی این دانشگاه شدم.»

شاگرد زرنگ کلاس

اولین حضور طاهره خانم در دانشگاه با خاطرات جالبی همراه بود زیرا دانشجویان او را با استاد اشتباه می‌گرفتند: «بعد از این که هم‌کلاسی هایم متوجه شدند من به عنوان دانشجو در کلاس حاضر هستم بسیار تعجب کردند. آن ها مدام با هم پچ پچ می کردند و باورشان نمی شد که یک نفر با این سن و سال بخواهد درس بخواند».

البته این مشکل خانم دانشجو بعد از مدتی حل شد و حالا تمام دانشجوها طاهره خانم را مادر کلاس می دانند و در بسیاری از کارها با او مشورت می کنند، «بچه ها خیلی به من احترام می گذارند و در درس ها کمک زیادی به من می کنند. حتی بعضی از آن ها پس از تمام شدن کلاس، قسمت هایی از درس را که متوجه نشده ام برایم توضیح می دهند و به من کمک می کنند که نمره های خوبی بگیرم».

در حال حاضر طاهره خانم یکی از شاگرد زرنگ های کلاس است و بیش‌تر درس هایش را با نمره بالای ۱۸ پاس کرده است: «دانشجوی ترم ۶ هستم و با این نمراتی که گرفته ام استادان از من خواسته اند که تا فوق لیسانس ادامه دهم».

او روزی ۶ تا ۷ ساعت درس می خواند و مطالعه کردن یکی از کارهای دایمی اوست: «کارهایم را برنامه ریزی می کنم که به درس خواندنم لطمه ای وارد نشود.» پیرترین دانشجوی دانشگاه اهواز با این پشت‌کار زیادی که دارد حسابی بین مردم شهر هم معروف شده و خیلی ها با دیدن پشتکار او تصمیم به ادامه تحصیل گرفته اند: «مردم وقتی مرا می بینند از من در مورد دانشگاه و درس خواندم سوال می پرسند.برای آن ها خیلی جالب است بدانند که من چطور با این سن و سالم درس می خوانم و به کارهای خانه هم رسیدگی می کنم.»

او به دلیل نگهداری از مادر و برادر نتوانسته است ازدواج کند و حالا تنها زندگی می کند.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان خوزستان

گزارش کمیته حقیقت‎یاب غیردولتی درباره غرق شدن 12 زن و کودک در...

۱۸ مرداد ۱۳۹۲
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱۷ دقیقه