close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
استان خوزستان

معلم روستا نامه کودکان غرق شده در کارون را خواند/بهانه ما یک تکه شیرینی بود

۱۰ مرداد ۱۳۹۲
خواندن در ۳ دقیقه
 معلم روستا نامه کودکان غرق شده در کارون را خواند/بهانه ما یک تکه شیرینی بود
معلم روستا نامه کودکان غرق شده در کارون را خواند/بهانه ما یک تکه شیرینی بود

ضرغام فرامرزی معلم روستاهای غریبی‎ها و سادات‌حسینی نامه‌ای در سوگ دانش‌آموزان غرق شده‌اش در کارون3 نوشته که در خورنیوز منتشر شده است:

 اینجا بهانه ساخت سینما و هتل نداریم. شهربازی و اتوبان هم نمی خواهیم. ما به قیمت سکه و طلا و بورس هم نظری نداریم. ما را چه به سیاست داخل و خارج  و تمدن و ..... ما که نمی‌دانیم پیرو کدام مسول باشیم . تمام حرف ما اینه: «ما انسانیم، بگذارید خوب یا بد، زندگی کنیم».
بگذارید در ده کوچک‌مان بازی کنیم. در صحرای خدا و نیاکان‌مان بدویم. پدر و مادرمان را تا زمین‌های کشاورزی کوچک‌مان همراهی کنیم.  بگوییم و بخندیم. ما بهشت دنیا را از شما نمی‌خواهیم. به گوشه مسجد کوچک ده‌مان راضی هستیم.ما را به حال خود واگذارید. کاری به رود کارونم نداشته باشید. زمین و کاشانه‌ام را نگیرید. اگر نیازی داشتید، هر چه خواستید بردارید، ماها قدر مهمون‌هامو می‌دونیم و احترامشونو داریم...

 اون جاده‌ها که پدر بزرگ‌ها با دست خالی ساختن را شما بردین زیر آب. حالا... حالا ما چقدر از عمرمونو پشت سد  شما باشیم و وایسیم تا یه لنج بیاد...
چندتا از ما بچه کوچیک ها باید تو آب غرور و افتخار شما غرق بشیم. آخه شما که با هلی‌کوپتر می‌آیی و میری، نمی‌دونی جون ما بسته به این آب و خاکه ... کاری ازتون نخواستیم . نخواستیم به فکر درس و مدرسه و هزینه ها باشین. مثل بچه‌های اون ور آبی یا پایتخت و شهر بزرگ که نیستیم چیزهای بزرگ بزرگ بخوایم.اصلا بهونه بزرگ ماها یه شیرینی کوچولوست، دوتا باشه خوبه، یکشیم برا فردا .. اما پدر و مادرم میگن کی فردا رو دیده .... ماها آرزوهامون تا امروزه نه که پول بذاریم جدا واسه دانشگاه و ازدواج و خونه ....
 ما که نخواستیم فقیر نباشیم. نخواستیم از کشورمون سهم بگیریم. ما فقیرها همیشه به کم قانعیم.
ما بچه کوچیکا الان اون دنیاییم. درسته راحت شدیم و اینجا خدا یه قولهایی هم داده که با مال شما خیلی فرق می‌کنه... اما بابت اون همه عذاب و اشک های پدر و مادرم و فامیل هام زود زود ازم نخواین ببخشمتون. اینجا دیگه نمی تونین یه آب نبات دستم بدین که  ببخشمتون....
راستی اینجا بچه کوچیک زیاده ، شهلا و شیلا و ژاله که پارسال اومدن کلی چیزای خوب خوب یادمون دادند . اون ها مثل ما اینقدر کارونو دوست داشتن که هر چی از آبش می خوردند سیر نمی شدند . آدم ها وطن و جای خودشونو دوست دارن، اگه چهار طرفمون را پر آب کنید باز هم دوستا و پدر و مادرمون نمیرن جای دیگه ..
راستی یه فرشته کوچلو تو درس ریاضی ازمون پرسید ، با سه هزار میلیارد چند تا پل کوچیک می شه ساخت ؟؟؟
 من نمی دونستم آخه نه ما و نه پدر و مادرامون سواد نداشتیم ... سوالاتوشونو شهلا و دوستاش دیدن گفتن خیلی سخت بودن و مال ما هم نیستن .. گفتن مال شماست تا بیایین اینجا تو این دنیا ... پول سد و نفت و گاز و منابع و در آمدها و خرج ها و... آخه من چه می دونم .. فقط  گفتند اگه خوب جواب ندین ، خیلی براتون بد می شه.....
به ما که اینجا داره خیلی خوش می گذره. دلم برا بچه ها و مردم سادات حسینی و غریبی ها می سوزه که هنوز اونجا پشت آب‌اند... می بینمتون زود،زود....

بارها غم را در چهره  مردم منطقه سادات و غریبی ها دیده ام .. به کدامین گناه ... کاش دست توانایی بود برای کمک به مردم و خلق.....
اینجا خودم غم کشیده‌ای بیش نیستم و جز دعا کردن کاری از دستم بر نمی آید . از طرف همه معلمین به خانواده‌های محترم و داغدار غریبی ها تسلیت می گویم و آرزوی صبر  و ایمان قوی در این روز و شبذهای ماه مبارک رمضان برایشان آرزومندم.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان خوزستان

هجوم جیرجیرک‌ به شهرهای خوزستان

۱۰ مرداد ۱۳۹۲
خواندن در ۳ دقیقه
هجوم جیرجیرک‌ به شهرهای خوزستان