استان وایر، ترمه ایرانی- خانواده «هاشم» در روستایی دور افتاده در رودبار جنوب ، 30سال است بدون شناسنامه زندگی میگذرانند و بچههای او از تحصیل بازماندهاند.
هاشم نام خانوادگی هم ندارد اما در روستای «سردی جمولی» به «هاشم لورگی» معروف است.
به گزارش سلام جنوب، او تا کنون نتوانسته اوراق و اسنادی برای اثبات هویت خود و خانوادهاش به ثبت احوال ارایه کند برای همین سالها را بدون شناسنامه گذرانده است.
سرپرست اداره ثبت احوال شهرستان رودبار جنوب وجود این قبیل موارد فاقد شناسنامه را تایید میکند:« با توجه به شرایط و محرومیت های محسوس در این منطقه، موارد متعددی از خانوادهها و افرادی وجود دارند که شناسنامه ندارند و در این باره نیز پرونده هایی در دست اقدام است.»
«مهدی رضانژاد» میگوید:« به دلیل بالا بودن هزینه آزمایشهای ژنتیکی تعیین هویت که به صورت متمرکز در تهران انجام می شود، این قبیل افراد برای دریافت شناسنامه قادر به پیگیری پرونده خود نمی شوند و به همین منظور لازم است متولیان برای رفع این مشکل تدبیری بیاندیشند.»
بنابراین گزارش به نقل از ایرنا، هاشم لورگی حدود ۴۰ تا ۵۰ ساله به نظر میرسد و در کنار همسر سختکوشش، هفت فرزند قد و نیم قد دارد که همه آنها شکل و معنای حروف الفبا را نمیدانند. میگوید: «من صاحب شناسنامه و هویت بودم اما حدود ۳۰ سال پیش بر اثر جاری شدن سیل، شناسنامهام به همراه دیگر وسایل زندگیمان از بین رفت و از آن زمان تاکنون هر سال برای گرفتن شناسنامه به ادارات مربوطه مراجعه می کنم و هنوز موفق نشدهام.»
وی که به شغل کارگری مشغول است، توضیح میدهد:« هر بار که به مرکز شهرستان برای دریافت شناسنامه مراجعه میکردم، میگفتند باید به مرکز استان بروید. آخر فردی که هنوز حتی از رودبار هم خارج نشده و پول هم ندارد چگونه باید به مرکز استان برود.»
نداشتن شناسنامه سبب شده دختر ۲۲ ساله او از تحصیل و ازدواج باز بماند:« الان دخترم خواستگار دارد و برای ثبت ازدواج آنها نیاز به شناسنامه است اما همین مشکل برای سرنوشت فرزندم مانعی شده است. پنج فرزند دیگرم هم که باید اکنون به مدرسه می رفتند، در مزارع مشغول به کارگری هستند.»
میگوید:«آرزوی هر پدری خوشبختی و تحصیل فرزندانش است اما این آرزو برای من به کابوس تبدیل شده است زیرا هدر رفتن عمر بچه هایم را نظاره می کنم و چاره ای ندارم.»
وی از مسوولان خواست تا مشکلش را برطرف کنند تا آرزوی رفتن مدرسه به دل پدر خانواده و فرزندان آن نماند.
«فریده»، دختر بزرگ خانواده که اکنون ۲۲ سال دارد وقتی حرف به به مدرسه رفتن میرسد، بغض گلویش را میگیرد و اشک از گوشه چشمش جاری میشود:« وقتی می بینم که هم سن و سال های من از مدرسه فارغ التحصیل شده اند و به دانشگاه می روند من فقط اشک می ریزم و می گویم خدایا ما که پول و سر و وضع زندگی خوبی نداشتیم، چرا سرنوشت ما این گونه رقم خورد.»
ادامه میدهد:« ما چندین بار به مسوولان محلی مراجعه کردیم و نتیجه ای نگرفتیم. از مسوولان می خواهم با این که پدرم کارگری بیش نیست، فقط کمک کنند تا شناسنامه به ما بدهند. شما را به خدا نگذارید سرنوشت سایر برادر و خواهرانم مثل من شود. فرحناز، فریبا، فرشته، زهرا، امیر حسن و غلامحسین خواهران و برادران من هستند که در روستای سردی جمولی، در یک خانه محقر کپری که از شاخ و برگ درختان خرما ساخته شده است، زندگی می کنند.»
گریه کنان می گوید:« به خدا آروزی آن ها فقط این است که با گرفتن شناسنامه سر کلاس درس حاضر شوند.»
خبرنگار ایرنا موضوع را از فرماندار رودبار جنوب پیگیر میشود و میشنود:«تا کنون از وجود این خانواده مطلع نبودم و تلاش می کنم به مشکل آن ها رسیدگی کنم.»
حسن مرادی گفته است:« در حال حاضر برای صدور شناسنامه این خانواده نیاز به آزمایش "دی ان ای" هست که امیدواریم با طی کردن مراحل قانونی، بتوانیم هر چه زودتر با صدور شناسنامه برای این خانواده، زمینه تحصیل فرزندان آن را فراهم کنیم.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر