گفتن حقیقت در کشوری چون ایران که رکن چهارم دموکراسی آن یعنی رسانهها از آزادی بیان برخوردار نیستند، کار بسیار دشواری است. برای مدیران رسانه توقیف و تنبیه به همراه دارد و برای خبرنگاران اخراج، پروندهسازی و در پایان حذف شدن. در این بین خبرنگار زن بودن و پای حقیقت ماندن، در جامعهای که درگیر سنت و مدرنیته است، قلمی فولادی میخواهد. برخوردهای ضدزن در تحریریهها، دولتمردانی که زن بودن را ضعف میدانند و نگاهشان به خبرنگاران زن از بالا به پایین است، بخشی از همین کاستیها است. در این گزارش به بهانه روز جهانی زن (۸ مارس) در گفتوگو با خبرنگاران زن به محدودیتهای این شغل برای زنان پرداختیم.
چرا دغدغه زنان در جامعه نادیده گرفته میشود؟
عدم امنیت شغلی، در معرض اخراج و تعدیل قرار گرفتن، حقوق بسیار پایین و گاهی بدون بیمه، نداشتن مرخصی زایمان و مواردی از این دست، تنها بخش کوچکی از اجحاف در حق خبرنگاران را شکل میدهد. هرچند باید برخوردهای امنیتی و از بالا به پایین را نیز به آن افزود.
«مریم شکرانی»، خبرنگار حوزه اقتصادی از تهران در گفتوگو با «خبرنگاری جرم نیست»، میگوید بخشی از مشکلات زنان در ایران مربوط به نهادهای بالادست است. به گفته او، در حالی که باید از انتصاب و انتخاب مدیران و مسئولان زن خوشحال بود؛ اما نگاه اینها به دغدغههای زنان در جامعه برخلاف انتظار است.
شکرانی در اینباره توضیح میدهد: «علاوه بر تبعیضهایی که از سوی مردان به زنان روا داشته میشود؛ این تبعیضها از سوی زنان نیز وجود دارد. ما میبینیم که عملکرد زنانی که به نهادهای حاکمیتی راه پیدا میکنند، ضد خواستههای زن است. آنها قوانینی را تصویب و اجرا میکنند که حجاب را تبدیل به یک قانون میکند که از آن راه گریزی نباشد. یا مثلا وظیفه زنان در جامعه را به فرزندآوری تقلیل میدهند که این موضوع را به طور مشخص در زنانی که به مجلس راه پیدا میکنند، میتوان دید. در حالی که برای حفظ شان زن و رفع تبعیضها قدمی برداشته نمیشود. اگر قدمی هم برداشته شود، اساسا قابل لمس نیست.»
چرا زنان خبرنگاران در صدر فهرست تعدیل نیرو قرار دارند؟
طی سالهای اخیر به دلیل مشکلات مرتبط با کمبود کاغذ در کشور بسیاری از نشریات نیروهای خود را تعدیل و اخراج کردند. این اتفاق در کنار شیوع ویروس کرونا باعث شد تا این اخراجها شتاب بیشتری به خود بگیرد؛ چرا که دنیای رسانه ایران و جهان به سمت دورکاری پیش رفت. آنجا که تحریریهها هر روز کوچک و کوچکتر شدند. طی هفته اخیر نیز روزنامه «شرق» و وبسایت «رویداد ۲۴» اعلام کردند، ضمن لغو قرارداد با روزنامهنگاران خود از ابتدای سال جاری به صورت صورت حقالتحریری با آنها همکاری خواهند کرد.
مریم شکرانی، روزنامهنگار در این مورد میگوید در زمان تعدیل نیرو، نخستین نفرات زنان تحریریه هستند؛ اما چرا؟
این روزنامهنگار توضیح میدهد: «طی سالهای اخیر در تحریریهای کار میکردم که مدیران ارشد آن زنان بودند. در همان سال وقتی کار به تعدیل نیرو رسید، در ابتدا تمام نیروهای زن انتخاب شدند. توجیه این بود که مردها سرپرست خانوار هستند. در صورتی که ما در تحریریه زنانی داشتیم که خود سرپرست خانوار، مطلقه یا کلاً زنان مجردی بودند که به تنهایی در تهران زندگی میکردند. افرادی پس از این تعدیل به دلیل ناتوانی در تامین هزینههای زندگی مجبور به بازگشت به خانه و کنار گذاشتن شغل روزنامهنگاری شدند».
شکرانی میگوید، اگر بپرسید چرا زنان خبرنگار بسیاری در کشور فعالیت میکنند، پاسخ را باید در حقوق کم این شغل جستوجو کرد. او در اینباره توضیح داد: «درآمد پایین و حقوق کم حرفه خبرنگاری در ایران باعث شده که این شغل از جاذبه کمتری برای مردان برخوردار باشد. تنها این موضوع نیست؛ بخشی نیز مربوط به این است که زنان کاری با دقت بالاتری به رسانه تحویل میدهند، در مقابل حقوق اجتماعی و شغلی و خواستههای غیرمنطقی کارفرما در کار کوتاه میآیند. جای تاسف دارد که این موارد شده است دلایلی برای استخدام زنان در رسانهها».
آیا قانون پشت خبرنگاران زن است؟
«مینا» نام مستعار خبرنگار ۲۵ ساله اهل استان گیلان است. او میگوید از نوجوانی به روزنامهنگاری علاقهمند شد و طی این سالها با بسیاری از رسانههای این استان همکاری داشته است.
او در خصوص محدودیتهای زنان خبرنگار در شهرستان به «خبرنگاری جرم نیست» میگوید: «اولین محدودیت همین است که در مصاحبهای اینچنینی تاکید میکنم، اسمی از من آورده نشود. یعنی نمیتوانم آزادانه حرفهایم را بزنم. آن هم منی که خبرنگار هستم و رسالتم همین است. در واقع وقتی میخواهم اینجا از آزارهای کلامی و جنسی بگویم، در صورتی که با هویت واقعی حرف بزنم، ممکن است این آزارها علیه من در یک محیط کوچک افزایش یابد.»
این خبرنگار ادامه میدهد: «ما راحت نمیتوانیم با هر مسئولی صحبت کنیم، سوال بپرسیم، مصاحبه کنیم؛ چرا که با یک استنباط غلط، امروز و فردا است که آن فرد بدون اینکه ملاحظه زندگی شخصی خود و من را کند، پیشنهادهای اصطلاحاً بیشرمانه میدهد. آن هم در محیطی که مدیران قدرت بیشتری دارند و حرف خبرنگار خریدار ندارد.»
او میگوید بارها از سوی مدیران و مسئولان استانی و شهر در گیلان با چنین پیشنهادهایی مواجه شده است: «من حتی نمیتوانم از این افراد نامی ببرم و یا شکایت کنم؛ چرا که قانون آنچنان که باید پشت خبرنگار نیست. از طرفی رسانهای کردن این آزارها برای شخص من آن هم در یک شهرستان که همه همدیگر را میشناسند، گران تمام میشود. افشار چنین مواردی یعنی کنار گذاشتن کار خبرنگاری.»
برخورد مسئولان با خبرنگاران زن چگونه است؟
در نگاه اول وقتی صحبت از مسئولان می شود، توجه ها وزیران، نمایندگان مجلس و مواردی از این دست جلب می شود. حال اینکه مسئولان در مواقعی استانداران، فرمانداران، شهرداران، اعضای شوراهای شهر و غیره نیز هستند؛ آنجا که فسادهای اجتماعی شکل سازمانیافتهتری دارد.
مینا در ادامه در خصوص برخورد مسئولان با خبرنگاران زن در شهرستان توضیح میدهد: «آنها دو شخصیت دارند. ممکن است در تهران هم اینچنین باشد؛ اما در شهرستان مدیران جرات بیشتری دارند. آنها در جلسه با خبرنگاران طوری رفتار نمیکنند که به ضرر خودشان شود. با سیاست جواب میدهند و انگار تو را نمیشناسند. این را از این نظر میگویم که همین افراد در موقعیت دیگر رفتارشان تغییر میکند و آزاردهنده میشود. آنها زن بودن را نوعی ضعف تلقی میکنند و از او یک ابزار میسازند.»
او میگوید بارها از مسئولان مختلف طی این سالها پیامهایی با محتوای جنسی دریافت کرده است؛ اما توانایی انتشار آن را ندارد. به گفته این روزنامهنگار زن: «فرقی نمی کند کدام مسئول باشد، آنها به خبرنگار زن، مخصوصاً اگر مجرد باشد، اَنگ و تهمت میزنند. تا آن زن بیاید این تهمت را رفع کند، زمان زیادی میبرد و زندگی کاری و شخصیاش نابود میشود.»
مینا میگوید در برخی موارد نیز مسئولان با هدف نزدیکی به خبرنگاران زن پیشنهاد ازدواج مطرح میکنند. او در این باره توضیح داد: «مواردی از همکاران شنیدهام که یک آقای مسئول پس از طرح ازدواج، از آن خانم سوءاستفاده کرد و سپس او را تهدید کرد که در صورت افشا او را خواهد کشت.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر