خبرنگاری یعنی عاشقی. خصوصا اگر زنی باشی در افغانستان که بیشتر همکارانت پس از روی کار آمدن طالبها وطن را ترک کردهاند یا خانهنشین شدهاند. اما تو هر روز صبح انگار که زره بر تن میکنی و یکتنه به خیابانها و نشستهای خبری مردانه یا تظاهراتهای زنان علیه سانسور میروی، کتک میخوری و تهدید میشوی اما از پای نمینشینی و حتی خبرگزاری را که خود تاسیس کردی، به تنهایی میگردانی. تنها عشق و ایمان به رسانه میتواند یک زن خبرنگار را زیر چکمههای خشونتبار طالبان و چشمهای بسته جهانیان به ماندگاری و ادامه فعالیت اطلاعرسانی بکشاند. آنهم در جامعهای که خبرنگاری زن به سهولت پذیرفته شدنی نیست؛ تنها تو هستی و باورت به خدمت کردن به همان جامعهای که تو را لزوما خبرنگار نمیخواهد.
آنچه در ادامه میخوانید روایت «مینه حبیب» است که رسالت خود را اطلاعرسانی و خدمت به مردم افغانستان میداند؛ مدیرمسئول و گزارشگر خبرگزاری «رویدادها نیوز».
***
«بروم خارج که چه شود؟ من ترجیح میدهم در کشور خودم بمانم و حتی در راه اطلاعرسانی که خدمت به مردم است، کشته شوم.»
گفتوگوی «ایرانوایر» با «مینه حبیب» با همین جملهاش آغاز شد. زنی که دو سال میشود که خبرگزاری «رویدادها نیوز» را در افغانستان دایر کرده است. دو تن از خبرنگاران خبرگزاری او پس از روی کار آمدن طالبها به آمریکا رفتند و یک نفر دیگر هم بر اثر کرونا جان خود را از دست داد. حالا خود او هم مدیرمسئول خبرگزاری است و هم گزارشگری میکند و البته یک ویراستار هم در بخش انگلیسی و دری به او کمک میکند.
مینه حبیب، خبرنگاری را بیشتر از ۱۰ سال پیش آغاز کرد. آن زمان هنوز در دبیرستان مشغول به تحصیل بود که عشق به خبرنگاری با وجود تمام محدودیتهای خصوصا اجتماعی او را به این حرفه کشاند. در تمام سالهای فعالیتش تا هنوز، خانوادهاش هم او را حمایت نکردند؛ چه برسد به حالا که به خاطر شغلش تهدید هم میشود.
او پیش از دایر کردن «رویدادها نیوز» در خبرگزاری IWPR مشغول به فعالیت بود و گزارشهایش که بیشتر حول مسايل مربوط به زنان و کودکان و آسیبهای اجتماعی نگاشته میشد مورد توجه قرار میگرفت. یکی از گزارشهایش در همین عرصه نیز جایزه خبرنگاری را از همین خبرگزاری دریافت کرد.
یکی از تاثیرگذارترین گزارشهایش که مینه حبیب از آن یاد میکند، گزارشی بود درباره پسری که در کانون اصلاح و تربیت مورد تجاوز قرار گرفت و در راه بیمارستان کشته شد. در آن زمان پلیس حق دخالت در امور این کانون را نداشت؛ اما در پی انتشار گزارش او بود که پلیس افغانستان اجازه پیدا کرد در امور اینچنینی وارد شود.
و چه چیز بهتر از چنین تاثیری برای یک خبرنگار؟ آنهم در بحبوحهای که انتحاری از یکسو جان میستاند و قدرتیابیهای داخلی و خارجی از سوی دیگر. از یک سو جامعهای جنگزده و تابوزده نقش ایفا میکند و از یک سو قواعد مذهبی تعیینکننده هستند. در این میان زنان و کودکان که آسیبپذیرترین قشر جامعه به حساب میآیند، چه فریادرسی به جز رسانهها و جامعه مدنی دارند؟
برای مینه حبیب هم وقتی اطلاعرسانیهایش به ثمر مینشست، عشق و ایمانش به خبرنگاری هم رشد بیشتری پیدا میکرد. تا به آنجا که وقتی طالبان هم روی کار آمد، به گفته خودش حتی یک روز هم خانهنشین نشد و پا به خیابان گذاشت و در تظاهراتهای زنان شرکت کرد تا صدای آنها باشد.
طی بیش از یک دهه خبرنگاری، او بارها از سوی خانواده و اجتماع مورد انتقاد قرار گرفت تا کارش را رها کند. حتی مردانی که به او پیشنهاد ازدواج میدادند، خواستهشان ترک حرفه خبرنگاری بود. اما هیچکدام در ایمان او به اطلاعرسانی خللی ایجاد نکرد.
او بارها از سوی طالبان هم مورد تهدید قرار گرفت. حتی دوربیناش را هنگام گزارشگری از تظاهراتهای زنان برای حفظ دستاوردهایشان در دوره جدید حکومت طالبان، شکستند و کتکش زدند: «یک بار در انتحاری زخمی شدم و هنوز هم اثر آن بر بدنم مانده است و درد میکند. یکبار بهم شلیک شد و یکبار هم به زندان افتادم. اما من عاشق شغل خودم هستم. خبرنگاری حرفهای پرخطر است و وقتی انتخابش میکنی باید پای هزینههای آن هم بایستی.»
در سالهای آخر جمهوری سابق افغانستان بود که مینه حبیب ضمن تهیه گزارشی از باندهایی که از کودکان سوءاستفاده میکردند و آنها را برای تکدیگری به خیابان میفرستادند، به وزارت داخله افغانستان مراجعه کرد تا مسئولان را مورد پرسش قرار دهد؛ اما وقتی به سمت خانه به راه افتاد، هدف شلیک گلوله قرار گرفت.
زمانی هم که برای موضوع زنان زندانی مشغول به تهیه گزارش و تحقیق بود. یکی از مسئولان زندان زنان را مورد پرسش قرار داد؛ اما در جواب، او را زندانی کردند.
به روایت خودش، «به خاطر همه این تهدیدها و هزینههایی که دادم و میدهم خانوادهام هم هیچوقت از من حمایت نکردند. در افغانستان خوششان نمیآید که زنان خبرنگاری کنند. من هم در یکی از ولسوالیها [شهرستان] دوردست زندگی میکنم که در محیط آنجا هم خبرنگاری زنان پذیرفته شده نیست. اما با وجود آزار و اذیتها خبرنگاری را ادامه میدهم.»
چند روز پیش از هشتم مارس [روز جهانی زن] بود که طالبها تظاهراتی را در کابل برگزار کنند و احتمال داده میشد که داعش به آن حمله کند. اما مینه میگوید که تنها زنی بود که برای تهیه گزارش در محل حاضر شده بود: «خبرنگاری شغلی جنجالی است که باید مشکلات آن را پذیرفت و نترسید. من عاشقانه دوست دارم به مردم خدمت کنم. فکر میکنم اطلاعرسانی و رسانه به مردم کمک میکند.»
مینه حبیب گزارشهای مکتوب و تصویری خود را از نشستهای حکومتی تا حرکتهای جامعه مدنی با محوریت حقوق زنان و کودکان در «رویدادها نیوز» منتشر میکند. البته برای این خبرگزاری هم حمایتی دریافت نمیکند و درآمدی هم از شغلش ندارد: «وضعیت اقتصادی همه خراب است. کسی هم تبلیغات نمیدهد. من هیچ درآمدی در حال حاضر ندارم اما دست از کارم نمیکشم.»
این در حالی است که او مسئولیت پرستاری از مادرش را هم بر عهده دارد که ۱۴ سال میشود پس از سکته مغزی، فلج شده است.
مینه حبیب در کنار حرفه خبرنگاری، کتابی هم با عنوان «زنان زیر سایه خشونت» آماده چاپ دارد که به دلیل عدم وجود حمایت مالی هنوز موفق به چاپ آن نشده است. کتاب او مجموعه گزارشهایش از نقض حقوق زنان در افغانستان است.
بزرگترین آرزویت چیست؟
- آرزو میکنم خبرنگارانی که در افغانستان با اعتقاد به لزوم اطلاعرسانی ماندهاند، در جایگاه واقعی خود برای دفاع از آزادی بیان قرار گیرند. اگر ما را حمایت میکردند، الان اینهمه خبرنگار از وضعیت بد اقتصادی در رنج نبود که بخواهد شغلش را رها کند یا کشورش را ترک کند. دوربین خود من شکست و پشتم از شلاق طالبان کبود است؛ اما باز هم زیر بار تهدیدها کار میکنم. مدام به من میگویند چرا حجابت این شکلی است؟ چرا تنها هستی؟ دامن بلند بپوش و ... اما آنقدر عاشق کارم هستم که میخواهم در وطن خودم بمانم و ادامه دهم. نگاه همه جهان به خبرنگارانی است که افغانستان را ترک کردهاند و نه مایی که اینجا ماندهایم و ادامه میدهیم و مقاومت میکنیم.
او در ادامه صحبتهایش به انتقاد از نبود اقدامهای بنیادی در زمان حکومت سابق افغانستان میپردازد که «میلیونها دلار به اسم رسانه و آزادی بیان به افغانستان سرازیر شده بود. اما خرج خبرنگاران نشد. بلکه همه به جیب پروژویها رفت. اگر درست برنامهریزی میشد، الان وضعیت خبرنگاران این نبود. من زن خبرنگاری را میشناسم که از فقر و بیکاری خودکشی کرد. یک سری از زنان خبرنگار از کار دست کشیدهاند و در خیابان دستفروشی میکنند. این همه نهاد حمایت از روزنامهنگاران به وجود آمد اما الان کجا هستند؟ چه حمایتی از مایی که در وطن ماندهایم میکنند؟»
در پی ورود دوباره طالبان به افغانستان، وقتی رسانههای جهان پر شده بود از صدای حمایت از زنان و خبرنگاران، و تلاشها پیرامون بیرون بردن شهروندان شده بود، کمتر نگاهی به سمت آنهایی خیره ماند که ترجیح دادند در وطنشان بمانند و از دستاوردهای دو دههای خود محافظت کنند. مینه حبیب با حالتی گلایهمند یادآور میشود که «همه نگاهها به زنانی است که از کشورهای دیگر پروژه میگرفتند و همان ابتدای قدرتگیری طالبان هم افغانستان را ترک کردند. اما ماندیم و در وضعیت بد اقتصادی دوام میآوریم و زیر بار همه فشارها و تهدیدها تنها به عشق خدمت به مردم تلاش میکنیم. نشان شجاعت را باید به آنهایی داد که در کشورشان ماندند تا مقاومت کنند.»
نزدیک به هشت ماه از روی کار آمدن طالبان در افغانستان میگذرد و آمار مهاجران افغانستانی به سمت اروپا هم شدت یافته است. آنهایی که پیشتر با نهادهای بینالمللی در ارتباط بودند، با کمک دولتهای دیگر توانستند کشورشان را ترک کنند و بسیاری هم راه پرخطر قاچاق را برگزیدند. طالبها هم اصول مختلفی هم برای رسانههای تعیین کردند و هم زنان را از اشتغال و تحصیل محروم ساختند. حتی تصاویر زنان هم از دیوارهای شهر محو شد. دوباره صدای زن ممنوع و حکم به محرومیت زنان داده شد.
اما بسیاری از زنان افغانستان که در دو دهه آزادی، تحصیل کردهاند، با داشتن تجربههای مادران و پیشینیان خود، پا به خیابانها گذاشتند و مقابل طالبها قد علم کردند و فریاد دادخواهی سر دادند. در این میان صدای آنها را رسانهها و خبرنگاران به گوش جهانیان رساندند. شاید حکومت دوباره طالبان بر افغانستان حالا دیگر پذیرفته شده باشد و جهان هم به سوی بحرانی دیگر سر برگردانیده باشد؛ اما روزمرهای که بر زنان در افغانستان میگذرد، به یک هشت مارس یا روزهای سمبلیک نمیماند؛ بلکه زندگی روزانه آنها است.
در این میان، زنان خبرنگاری که ماندهاند و صدای اطلاعرسانی شدهاند، زیر تهدیدها و تابوهای اجتماعی دوام میآورند و حتی اگر بدنشان کبود از شلاق طالبها باشد یا از انتحاری درد کنند، اما تنها عشق به حرفهشان و ایمان به اهمیت اطلاعرسانی و نجات شاید فقط یک انسان و بلکه انسانیت است که آنها را امیدوار به ماندن کرده است. مینه حبیب یکی از همانهاست.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر