میگویند ذات زندان این است که آزادی فرد را سلب کند. در زندانهای جمهوری اسلامی اما با توجه به نبود تجهیزات و امکانات پزشکی در درمانگاهها، در هنگام بروز بیماری در میان زندانیان، نه تنها آزادی آنها بلکه حق درمان که یک حق شهروندی است نیز سلب میشود. این موضوع در زندانیان سیاسی امنیتی با توجه به حساسیت و سلطه نهادهای امنیتی در پروندهها، بیشتر دیده میشود؛ چنانکه بسیاری از زندانیان امنیتی، از جمله آنها که به دلیل بیان نظرات و انتقاد از حکومت، کارشان به زندان کشیده شده است، درد بسیاری را متحمل شده و به دنبال بیتوجهی به وضعیتشان، در خطر مرگ نیز قرار دارند.
***
زندانیان عقیدتی سیاسی بسیاری طی سالهای گذشته به دلیل دریافت نکردن مرخصی استعلاجی، ناچار در زندان ماندهاند.
این روزها «بکتاش آبتین»، نویسنده و شاعر با درگیری شدید ریه به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در محیط زندان «اوین»، در بیمارستان بستری است. یکی از نزدیکان او پیش از این به «خبرنگاری جرم نیست» گفته بود وضعیت جسمی او مساعد نیست و روز یکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰ به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان «طالقانی» منتقل شده است.
این منبع مطلع گفته بود دکتر متخصص اعلام کرده است اگر آبتین را در روزهای اولیه ابتلا به کرونا به بیمارستانی مجهز منتقل میکردند، دچار چنین وضعیت وخیمی نمیشد.
براساس اظهارات دوستان آبتین در زندان، درجه تب او از ۳۹ درجه سانتیگراد نیز فراتر رفته و به دلیل بیماری، دچار نفستنگی شدید شده بود.
به گفته این منبع مطلع، وضعیت بیماران در اندرزگاههای زندان اوین نیز مناسب نیست: «به او فقط چند دانه قرص سرماخوردگی میدادند تا خوب شود! چرا با جان یک شاعر بیگناه و دربند اینطور بازی میکنند؟ ظاهرا در تمام بندهای زندان اوین هم در حال حاضر کرونا شیوع پیدا کرده است و فقط در بند هشت، ۱۰ زندانی مبتلا شدهاند.»
آبتین در طول مدت زندان، دو بار به دلیل شدت درد، کاهش وزن و ابتلا به چربی و فشار خون بالا، به بیمارستان منتقل شده بود. بیماریهای زمینهای او باعث شدهاند تا حالا وضعیت تنفسی و جسمانی او به حد وخیمی برسد.
سازمان زندانها مسوول مداوای زندانیان است
«موسی برزین خلیفهلو»، حقوقدان میگوید مسوول مداوای زندانیان در جمهوری اسلامی با سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور است.
او در گفتوگو با «خبرنگاری جرم نیست»، ضمن ابراز تاسف از این که در قوانین و مقررات به طور مشخص و واضح به روند درمان بیماری زندانیان اشارهای نشده است، میگوید: «به طور کلی مداوای بیمار سه مرحله دارد؛ اگر درمان در داخل مراکز درمانی زندان که به بهداری شناخته میشود، امکانپذیر باشد که باید انجام شود اما اگر امکانات آنجا کافی نباشد که عموماً نیست، بیمار باید تحتالحفظ، در بیمارستانی خارج از زندان مداوا شود.»
به گفته این وکیل، در صورت عدم امکان مداوای تحتالحفظ، میتوانند به فرد مرخصی درمانی بدهند.
طی سالهای اخیر، تصاویری از بسته شدن زندانیان امنیتی با پابند و دستبند به تختهای بیمارستانی منتشر شده است. این زندانیان چنانچه برزین خلیفهلو توضیح میدهد، به صورت تحتالحفظ به همراه یک یا دو سرباز به مراکز درمانی و بیمارستانهای خارج از زندان منتقل میشوند و تحت مداوا قرار میگیرند.
تیر ۱۴۰۰ بود که بکتاش آبتین تحتالحفظ به بیمارستان منتقل شد. انتشار تصاویر او در بیمارستان در حالی که با پابند به تخت بسته شده بود، واکنش «محمد مهدی حاج محمدی»، رییس وقت سازمان زندانهای جمهوری اسلامی را به همراه داشت.
حاج محمدی که به دنبال انتشار این تصویر، از سوی رسانهها و فعالان شبکههای اجتماعی تحت فشار افکار عمومی قرار داشت، گفت: «در خصوص کیفیت اعزام آقای بکتاش آبتین به بیمارستان، با عوامل خاطی برخورد شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.»
بر کسی پوشیده نیست که چنین اتفاقاتی مسبوق به سابقه بوده است و طی چهار دهه اخیر بسیاری از زندانیان به همین شکل مراحل درمان خود را در بیمارستانهای وابسته به سازمان زندانها سپری کردهاند.
براساس اظهارات برخی از این افراد، بیمارستانهای هدف سازمان زندانها و کادرهای درمان آنها با توجه به وضعیت ظاهری زندانی، از جمله وجود پابند و پوشیدن لباس فرم زندان، برخورد مناسبی با زندانیان ندارند.
اعتصاب غذای زندانیان برای گرفتن حق درمان
نگاهی به وضعیت زندانیان امنیتی نشان میدهد که بکتاش آبتین اولین زندانی نیست که به هر دلیلی، رسیدگی به وضعیت بیماری او دیرهنگام انجام میشود. بسیاری از زندانیان با توجه به بیمار بودن، برای شنیده شدن صدایشان، دست به اعتصاب غذا میزنند؛ اقدامی که با توجه به بیماری، آنها را در خطر مرگ قرار میدهد.
پیش از این، «رضا جلودارزاده»، روزنامهنگار و از مجروحان جنگ ایران و عراق که نیازمند یک آمپول خاص بود، در زندان اوین دچار مشکلات زیادی شد. او را در نهایت به دلیل شدت بیماری، پس از تحمل هشت ماه حبس و تنها یک مقطع مرخصی درمانی، از زندان تهران بزرگ آزاد کردند، در حالی که از همان ابتدا با توجه به وضعیت جسمانی که داشت، مشخص بود که توان تحمل حبس را ندارد.
او باید با توجه به بیماری ناشی از صدمات دوران جنگ، در محیطی به دور از فشار روحی و تحت نظر پزشک زندگی میکرد و همچنین باید به صورت هفتگی یک آمپول «آونکس» به او تزریق میشد.
یکی از نزدیکان این روزنامهنگار پس از آزادی او از زندان در آبان ۱۴۰۰، در گفتوگو با «خبرنگاری جرم نیست» گفته بود: «آقای جلودار زاده در چند ماه اخیر به شدت از دردهای زیادی در سر، معده و زانوی خود رنج میبرد و مدام در بستر بیماری بود. او یکی از جانبازان جنگ ایران و عراق است و آثار مجروحیتهای قبلی همچنان آزارش میدهند؛ ضمن این که دو مرتبه اعتصاب غذایش در اسفند سال گذشته و اردیبهشت سال جاری که در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی و دسترسی به داروها بود نیز منجر به وخامت بیشتر وضعیت جسمانی آقای جلودارزاده شد.»
از جمله دیگر روزنامهنگارانی که به دلیل ابتلا به بیماری فشار خون و کرونا از زندان آزاد شد، «نجات بهرامی» بود. او هم در دوران بازجویی و هم در طول مدت زندان، بارها به شدت بیمار شد اما تنها در یک مقطع با درخواست مرخصی او موافقت کردند.
وضعیت روحی زندانیان نیز در خطر است
در این بین، افرادی چون «کیانوش سنجری» و «هنگامه شهیدی» نیز طی پروژه «دیوانهسازی زندانیان امنیتی»، به اجبار در بیمارستان روانی بستری شدند. البته افرادی به دلیل بستری شدن در این بیمارستان، جان خود را نیز از دست دادند. «بهنام محجوبی»، درویش زندانی که به بیماری اعصاب مبتلا بود، پس از یک دوره انتقال به بیمارستان روانی «امین آباد»، بر مشکلاتش افزوده شد. نیمی از بدن محجوبی پس از بازگردانده شدن از بیمارستان روانی به زندان فلج شده بود اما مسوولان زندان اوین همچنان از آزادی او جلوگیری کردند.
او در نهایت به دلیل آنچه سازمان زندانها آن را «مسمومیت از طریق مصرف خودسرانه دارو» عنوان کرد، پس از چندین روز بستری در بیمارستان «لقمان» تهران، درگذشت.
کیانوش سنجری نیز پیش از این در خصوص انتقال به بیمارستان روانی امینآباد گفته بود: «یک روز مرا سوار ماشین کردند و دستبند زدند و با سرباز منتقل کردند به تیمارستان امینآباد یا همان بیمارستان روانپزشکی رازی. مستقیم هم مرا بردند در بخش و دو سرباز مراقبم بودند. شب پرستار یک آمپولی به من تزریق کرد که عملا فک من از کار افتاد. بعد از تزریق این ماده، بیهوش شدم و صبح پاشدم، دیدم دست و پاهایم به تخت زنجیر شدهاند!»
سنجری را که پس از یک دوره فعالیت خبری در خارج از ایران به کشور بازگشته بود، بازداشت و به زندان محکوم کردند. او پس از تحمل سه سال حبس، دچار بیماری شد و بنا بر دستور پزشکی قانونی، باید به مرخصی اعزام میشد اما به بیمارستان روانی منتقلش کردند.
عدم رسیدگی درمانی می تواند جنایت عمد باشد
موسی برزین خلیفهلو در ادامه گفتوگو با «خبرنگاری جرم نیست»، در خصوص حقوق زندانیان بیمار میگوید: «شکی نیست که وقتی شخصی بیمار است، باید وسایل درمان برای او مهیا شود. چرا که این حق قانونی و مسلم برای افراد است. اصولاً زندان یک مجازاتی است که آزادی را سلب میکند، نه این که درمان را هم بخواهد از فرد بگیرد.»
او اضافه میکند: «اگر فرد زندانی عمداً به بیمارستان منتقل نشود تا درد بکشد و حتی بمیرد، جنایت عمد رخ داده است.»
این حقوقدان ادامه میدهد: «حال اگر عدم رسیدگی درمانی به خاطر سهلانگاری بوده باشد، شبه عمد است. چرا که فرد یا افراد موازین فنی را رعایت نکرده و به عبارتی، ترک وظیفه کردهاند.»
به گفته این وکیل، به همین دلیل اگر عدم مداوای زندانی باعث خسارت جسمی و جانی شود، مسوولان زندان موظف به پاسخگویی هستند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر