هیچ کاربر فضای مجازی نیست که با اصطلاح «هشتگ» آشنایی نداشته باشد. در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، کاربران شبکههای اجتماعی با استفاده از هشتگهایی مشترک، کمپینها و کارزارهایی را راهاندازی میکنند تا مطالبات خود را در ابعاد گستردهتری بیان کنند.
در کشورهایی که حاکمیت فضای انتقاد را بسته است اما این کارزارها تبدیل به نوعی ابراز برای مبارزه شدهاند و در خلاء نهادهای حمایتی در کشوری چون ایران، این نیاز به وجود آمده است که شهروندان از طریق هشتگسازی، صدای دیگران، از جمله زندانیان سیاسی عقیدتی و روزنامهنگاران باشند؛ تلاشی که با هدف فشار به دستگاه قضا و ضابطان قضایی و انتظامی و برای تسهیل در روند پرونده زندانیان انجام میشود. هرچند برخی معتقدند این کارزارها بعضاً تاثیرات معکوس نیز دارند.
***
تا کنون تحقیقاتی در خصوص تاثیرگذاری کارزارهای اینترنتی بر عملکرد دستگاه قضا و متعاقب آن، نهادهای امنیتی منتشر نشده است. با این حال، میدانیم کاربران شبکههای اجتماعی در رویارویی با مواردی چون احضارها، بازداشتها، صدور احکام و در بالاترین سطح آن، یعنی صدور حکم اعدام، دست روی دست نگذاشته و تلاش کردهاند از طریق هشتگسازی، صدای متهمان باشند.
هشتگهای مورد استفاده در کارزارها، گونههای مختلفی دارند. گاهی برای آزادی شخص هشتگی ساخته میشود؛ مانند آنچه در روزهای پایانی شهریور۱۴۰۰ با هدف آزادی «امیرعباس آزرموند»، روزنامهنگار اقتصادی و «توماج صالحی»، خواننده «رپ» از بازداشت مورد استفاده قرار گرفت. گاهی نیز در خصوص مطالبات زندانیان هستند.
هشتگهایی چون «خبرنگاری جرم نیست» و «جای وکیل زندان نیست» نیز با همین هدف استفاده میشوند. البته با این تفاوت که به جای وکیل، میتوان روزنامهنگار، هنرمند، شاعر، نویسنده، معلم و... در آنها قرار داد. در اینباره نیز میتوان به مواردی چون «امیرسالار داوودی» وکیل دادگستری، «بکتاش آبتین»، «کیوان باژن» و «رضا خندان مهابادی» سه عضو «کانون نویسندگان ایران»، «کیومرث مرزبان» نویسنده طنز و... اشاره کرد.
کارزارهای اینچنینی عموما در برهههای حساس، مانند صدور حکم، اعتصاب غذا و عدم اعطای مرخصی به زندانیان شکل میگیرند. هرچند اهداف این نوع از کارزارها مشخص هستند اما عموما مدت زیادی به طول نمیانجامند و فروکش میکنند.
در این بین، برخی از کارزارها مانند آنچه برای «روحالله زم»، روزنامهنگار و بنیانگذار «آمدنیوز» شکل گرفت، خواسته بزرگتر را دنبال میکنند؛ تلاشی که در وهله اول برای توقف حکم سنگین اعدام زم و در پس درخواست آزادی او که به جرم اطلاعرسانی، از عراق ربوده و به تهران منتقل شده بود، انجام شد. زم را یک سال پس از بازداشت، در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۹۹ در ایران اعدام کردند.
در موردی دیگر میتوان به تلاشها برای جلوگیری از اعدام «نوید افکاری»، کشتیگیر ۲۷ ساله و یکی از شرکتکنندگان در اعتراضات تابستان ۱۳۹۷ اشاره کرد. او نیز که به قتل کارمند یک نهاد امنیتی متهم شده بود، در نهایت شهریور ۱۳۹۹ اعدام شد.
کارزار گستردهای نیز که برای جلوگیری از صدور حکم اعدام سه بازداشتی اعتراضات آبان ۱۳۹۸ با نامهای «امیرحسین مرادی»، «سعید تمجیدی» و «مهدی رجبی»، شکل گرفت، باعث شد پروندههای آنها برای بررسی مجدد، به دادگاه دیگری ارجاع شوند.
اینها تنها بخشی از کارزارهایی بودند که طی سالهای اخیر شکل گرفتهاند. بخشی از آنها با توجه به نوع هشتگها، یعنی استفاده از هشتگ با زبان انگلیسی، ابعاد جهانی پیدا کرده و برخی نیز بیشتر در دنیای فارسیزبانان دست به دست شدند.
کارزار حقوق بشری باید به دنبال بهبود وضعیت پرونده باشد
«رضا معینی»، مسوول بخش ایران و افغانستان «سازمان گزارشگران بدون مرز» در گفتوگو با «خبرنگار جرم نیست» نگاهی دارد به کارزارهای فضای مجازی که با هدف تسهیل در پرونده زندانیان، بهویژه افرادی که به دلیل سیاسی عقیدتی و فعالیتهای رسانهای کارشان به نهادهای امنیتی و دستگاه قضا کشیده است، تشکیل شدهاند.
او میگوید: «تجربه ۳۵ ساله سازمان گزارشگران بدون مرز نشان میدهد جایی که فشارها موثر میشوند، آنجایی است که یک دوگانه با هم عمل میکنند. نخست در داخل یک کشور باید سازوکارهای لازم وجود داشته باشد که بتوان آن فشارها را به سمت حکومت یا دستگاه قضایی آن سوق داد و دوم چگونگی سازماندهی شدن و پیشبرد این کارزار در خارج از آن کشور است؛ به عنوان نمونه، وقتی بازداشتی در داخل ایران رخ میدهد، یکی از مهمترین مسایل، تصمیم خانواده مبنی بر خبری کردن بازداشت یا تمایل آنها به سکوت است. بسیاری از خانوادهها به دلیل تهدیدهای نهادهای امنیتی و ترس از این که مشکلی برای عزیزانشان رخ دهد، تمایلی به رسانهای کردن روند پرونده ندارند. کما این که در برخی موارد، مسیر کارزارها روندی سیاسی و شکل مبارزه با حاکمیت به خود میگیرند تا این که کمککننده به روند پرونده متهم باشند.»
رضا معینی در همینباره میگوید: «در رابطه با بازداشتهایی که در ایران رخ میدهد، ما بر این باوریم که در بیشترین موارد، سکوت خانوادهها نتوانسته است به وضعیت زندانیان کمک کند. در این میان، نباید فراموش کنیم که چگونگی پیشبرد یک کارزار بر عهده خانوادهها و وکلای آنها است. در نتیجه، اگر شرایطی برای مذاکره وجود داشته باشد، باید انجام شود. چراکه در نگاه مدافعان حقوق بشر، هدف اصلی یک کارزار، رسیدن به یک نتیجه و فرجام است. پس اساسا حرکت ما در چنین مواردی، تلاش برای آزاد کردن و بهبود وضعیت پرونده فرد است. این نخست یک اقدام حقوقی است و در این چارچوب، خانواده و وکلا میتوانند و باید مذاکره کنند. همیشه هم همین بوده است. اقدام حمایتی و کارزار که میتوان گفت اقدامی سیاسی است، باید بتواند این حرکت در درون را تقویت کند و به نتیجه برساند.»
معینی میگوید: «ما در گزارشگران بدون مرز، کارزارهای سیاسی داریم؛ برای نمونه، کارزارهایی چون قرار گرفتن نام علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در فهرست ۳۲ درنده رسانهای جهان و کارزار آمر و عامل بودن رییس قوه قضاییه در جنایتها و کارزار دست داشتن ابراهیم رئیسی، رییس جمهوری ایران در کشتارهای دهه ۶۰، کارزارهایی سیاسی هستند.»
نبود نهادهای حمایتی مشکل بزرگ کارزارها
در ایران، نهادهایی چون «انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران» منحل و دفتر «کانون مدافعان حقوق بشر» نیز در سال ۱۳۸۷ پلمب شدند. اینها تنها بخشی از نهادهای حقوق بشری و انجمنهای روزنامهنگاری هستند که به تعطیلی کشیده شدهاند. پس از آن، عموما گروههای حقوق بشری و انجمنها به دلیل فشارهای امنیتی، علنا به جز صدور بیانیه، هیچ گزینه دیگری برای مذاکره با دستگاه قضا نداشتهاند. کما این که اخیرا نیز تعدادی از وکلا و فعالان مدنی که برای شکایت از مسببان قصور در زمینه بحران کرونا اقدام کردند، توسط نهادهای امنیتی بازداشت شده و همچنان در زندان هستند.
مسوول بخش ایران و افغانستان سازمان گزارشگران بدون مرز در خصوص وجود مکانیزمهایی در داخل هر کشور برای فشار به مجموعه قضایی آن توضیح میدهد: «در برخی کشورها، این امکان به شکل ویژه از طریق سازمانها، انجمنها و سندیکاهای روزنامهنگاری که به شکل آزادانه یا نیمه آزادانه فعالیت میکنند، وجود دارد. این گروهها در کشورهایی مانند پاکستان یا افغانستان (پیش از به قدرت رسیدن طالبان) از کارزارهای ما در دفاع از آزادی اطلاعرسانی، تلاش برای حفاظت از روزنامهنگاران و یا آزادی روزنامهنگاران زندانی و تهدید شده در این کشورها حمایت میکنند و اهرم فشار بر قدرت حاکم هستند. ما به عنوان سازمان گزارشگران بدون مرز نیز از کارزارهای این نهادها در کشورها دفاع و در حد توان خود، صدای آنها در عرصه جهانی میشویم.»
معینی ادامه میدهد: «در گذشته نه چندان دور، در ایران نهادهای نیمه علنی یا دستکم وکلایی وجود داشتند که حالا دیگر نیستند. در حال حاضر یکی از دشواریها، نبود نهادهای مدنی است که تقریبا همه از سوی نظام قلع و قمع شدهاند. امروزه این منابع و نیروها در قالب محافل فعالیت میکنند و میبینیم حتی وقتی برای مسایل مختلف طرح شکایت میکنند هم بازداشت میشوند.»
به گفته معینی، کارزارهای مجازی در سراسر دنیا وجود دارند. او به بازداشت روزنامهنگاران در بلاروس اشاره میکند و میگوید: «در روسیه سفید، بلاروس، با وجود نوعی از دیکتاتوری و سرکوب، به دلیل وابستگی و وجود منافع این کشور با اروپا، ما با نوعی از پایبندی به قانون مواجه هستیم. در آنجا وکلا حضور دارند و هر روزنامهنگار که بازداشت میشود، وکیل دارد.»
او میگوید مواردی نیز در پاکستان و برخی کشورهای آفریقایی وجود دارد که نهادهای مدنی در آنها تقریبا چیزی مشابه کانون وکلا، اجازه پیگیری پروندهها را دارند.
هشتگهای فارسی، مفید اما به تنهایی پاسخگو نیستند
معینی در مورد عواملی که یک کارزار مجازی را جهانی میکند، میگوید: «موضوع مهمتر، شکل این کارزارها است. کارزارهای ایران عموما به زبان فارسی هستند. در نتیجه، کم اتفاق میافتد که ما بتوانیم کارزار را به آنجایی که باید، برسانیم. اینکه همه زندانیان سیاسی عقیدتی و روزنامهنگاران باید آزاد شوند، بسیار خوب است و همه باید این را تکرار اما نمیتوانیم آن را جهانی کنیم. اگرچه برای ایجاد فشار به نظام، گاهی موثر هستند اما برای نهادهای جهانی که این فشارها را بیشتر کنند، کافی نیستند. ضمن آن که باید بدانیم بسیاری در این کارزارها تنها یک کنش سیاسی میبینند و فقط رضایت دارند که با این یا آن هشتگ، اقدامی را علیه حکومت به پیش ببرند. ضمن احترام به نگاه سیاسی اما همین نگاه، بانی نوعی واکنش است که ممکن است کارزارهایی با اهداف کوچکتر مثل حق تماس زندانی با خانواده یا مرخصی درمانی که میتوانند به فرجام برسند، فراموش و نادیده گرفته شوند یا فکر کنیم نقض حقوق فردی یک زندانی چندان به اهمیت آزاد شدن او نیست.»
او با اشاره به این که جامعه جهانی نام، چهره و مشخصه خود را دارد، ادامه میدهد: «ما نمیتوانیم با زبان فارسی با جامعه جهانی حرف بزنیم. این جامعه جهانی یعنی کشورهای عضو سازمان ملل، یعنی شورای حقوق بشر، یعنی کمیساریای عالی حقوق بشر. بنابراین، ما پذیرفته و برگزیدهایم که کارزارهایمان مخاطب دارند؛ یعنی به طور مثال، کارزارهایی که در ارتباط با روحالله زم از فردای بازداشت او پیش بردیم، سپس محکوم به اعدام شدنش و متاسفانه آن اعدام و فاجعهای که پیش آمد، دارای مخاطب بودند. این کارزارها در آخر مخاطب انتقادی هم داشتهاند؛ یعنی به طور ویژه دستکم، کمتوجهی کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران گوشزد شده است. در نتیجه این که من یک هشتگ بسازم و فکر کنم میتوانم یک زندانی را آزاد کنم، به نظر من با وجود مهم بودن و نیاز به تداوم این کارزارها اما به تنهایی کارساز نیست و باید در کنار آن، کارزارهای هدفمند و با مخاطب و ساماندهی زمانی شکل بگیرند.»
اهمیت حقوق اولیه زندانی به دور از دوگانهسازی داخلی و خارجی
رضا معینی در ادامه اشاره میکند که دوگانهسازی داخل و خارج در کارزارها نادرست است: «در کارزارهای مجازی، مواردی وجود داشته که به نتیجه رسیدهاند؛ همانطور که مواردی هم به شکست انجامیدهاند. این مساله به خاطر داخل و خارج بودن نیست بلکه موارد بسیاری دیگر، از جمله قانونمند نبودن دستگاه قضایی در آن تاثیر دارند و همانطور که گفتم، نبود نهادها و سازمانهای مدافع حقوق بشر.»
او میگوید: «وقتی کسی بازداشت میشود، گفتن این که دادگاه ناعادلانه است و بازداشتها خودسرانهاند و روزنامهنگار باید آزاد شود، در عین درست بودن گزارهها اما به شعار میمانند. آنجایی کنش ما یک اقدام عملی خواهد بود که بگوییم متهم وکیل داشته باشد؛ یعنی من دفاع کنم از حق وکیل داشتن او و دخالت وکیل در پرونده از همان زمان بازداشت. وقتی یک کارزار موفق خواهد شد که مورد استفاده خانواده، وکلا و اطرافیان زندانی به نفع متهم قرار گیرد.»
معینی معتقد است هدفگیری اقدامهای داخل و خارج از ایران باید به سمت حکومت باشد: «این حکومت غیر قانونمدار است که زندانی را از حق دفاع مشروع خودش محروم میکند و اینگونه میتواند بازداشت خودسرانه کند و عملا دادگاههای ناعادلانهاش را پیش ببرد و زندانی تا آخر محکومیت، در زندان بماند. نظام یاد گرفته است که واکنش ما را به بخشی از کنش خود تبدیل کند. در نتیجه، در عرصه دادخواهی و دفاع از روزنامهنگاران و سایر زندانیان، بسیار مهم است که مراقب فریب خبرسازیهای سیستمهای امنیتی که از این مغلطه ساخته شدهاند و تنها و تنها به ضرر زندانی خواهند بود، باشیم.»
معینی میگوید: «کارزار موفق، کارزاری است که زندانی محبوس در سلول انفرادی را اگر نتواند آزاد کند، دستکم به بند عمومی منتقل کند و در ادامه نیز با بیان این که این بازداشت غیرقانونی است، نشان دهد بند عمومی چه وضعیتی دارد. برای این کار، ما به عنوان روزنامهنگار، وظیفه دفاع از حقیقت را بر عهده داریم؛ یعنی هر آن چه حقیقت است و به گمان من برای کشورمان فاجعهبار است، بیان کنیم. این کار در اعتمادسازی به کارزارهای ما مهم است.»
او با اشاره به این که این کارزارها اگر مداوم نباشند، اثر نخواهند داشت، میگوید: «روزهای نخست بازداشت، روزهای بسیار دشواری برای زندانی و خانوادهاش است. در چنین زمانی اگر بدانند کسانی هستند که از او و خانوادهاش دفاع میکنند، نوع برخورد با زندانی متفاوت میشود. طبق قوانین جمهوری اسلامی، متهم تا زمان برگزاری دادگاه، حق برخورداری از وکیل انتخابی ندارد و در همین مرحله است که بیشترین فشار به او وارد میشود و بازجوییها اتفاق میافتند. ما در سازمان پروندههایی داشتیم که زندانی به ما میگفت بعد از انتشار اطلاعیه سازمان شما بود که فشارها کمتر شدند. هرچند موارد عکس نیز وجود دارد اما بیشتر موارد مثبت بودهاند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر